نشانههاي يك استعفا
اختلافات در درون حاكميت هم تشديد شود و آقاي اتمر از جمع كابينه كنار برود و سفير كابل در واشنگتن كه از سال 2015 در اين سمت حضور داشته و جواني 35 ساله است، مشاور جديد امنيت ملي افغانستان شود تا سياستهاي آقاي اشرف غني رييسجمهور افغانستان را راحتتر اجرايي كند. اتمر فردي بسيار پرنفوذ بود كه در بسياري از انتصابهاي سطح بالاي دولت ديدگاههاي نافذ و قاطعي داشت و بعد از استعفاي وي نيز وزيركشور، وزيردفاع و رييس دستگاه امنيت ملي افغانستان نيز استعفا دادند كه مورد پذيرش رييسجمهور قرار نگرفت و تنها با استعفاي آقاي اتمر موافقت شد. البته به نظر نميرسد كه در خصوص آقاي اتمر استعفايي صورت گرفته باشد، بلكه اختلاف ديدگاهي بوده است كه ميان او با شخص آقاي غني منجر به جدايي وي از كابينه شده است و سه نفر ديگر به طرفداري از آقاي اتمر استعفاي خود را ارايه دادند و اختلاف اصلي ميان شخص اتمر با رييسجمهور بوده است. دلايل متعددي را نيز ميتوان در اين زمينه حدس زد. بحث مذاكره با طالبان و نقش امريكا در اين زمينه نيز بيتاثير نيست. اخيرا گفته شد آقاي زلماي خليل زاد بناست به عنوان نماينده ويژه امريكا در خصوص افغانستان وارد كار شود و ممكن است نوع روشي كه آنها بنا بود، مذاكرات با طالبان را پيش ببرند با ديدگاه آقاي اتمر همخواني نداشت و فرد ديگري روي كار آمد كه با ديدگاه جديد همراهي بيشتري داشته باشد. دولت ترامپ پيشتر عنوان كرده بودند كه كمكهاي ما به دولت افغانستان با شرط و شروط است و در چارچوبي ارايه ميشود كه گروه طالبان نتواند گروه فايق نظامي در افغانستان شود. ولي در طرف مقابل آنها بايد بتوانند در قدرت و حاكميت شريك باشند البته به شرطي كه قانون اساسي افغانستان را بپذيرند و اقليتها و زنان را نيز به رسميت بشناسند.
در حال حاضر به نظر ميرسد در تيم امنيت ملي افغانستان يك شكاف جدي ايجاد شده است و همين امر موجب ميشود تا طالبان در افغانستان از قدرت مانور بيشتري برخوردار شود. اكنون نيز طالبان توانسته قدرت خود را طي چند وقت اخير افزايش دهد و در عيد فطر نيز كه آتشبسي موقت اعلام شد، بيشتر از اينكه به نفع دولت باشد به نفع طالبان بود. امريكا قصد داشت تا مذاكره با طالبان را آغاز كند و به دنبال آن بود كه اين اقدام با يك نمايش همراه باشد. بنابراين از طالبان خواستند تا آتشبس عيد فطر را بپذيرد تا در واقع بهانه لازم دست امريكا براي مذاكره باشد. ولي در واقع قدرت طالبان نسبت به پيش از آن افزايش پيدا كرد، با وجود اينكه كاخ سفيد بارها اعلام كرده بود كه ما به دنبال اعمال قدرت و مشت آهنين هستيم تا طالبان از موضع ضعيفتري در مذاكرات برخوردار باشد، اما سياستهاي ترامپ در عمل چنين نتيجهاي را به بار نياورد و اكنون شاهد آن هستيم كه طالبان از زمين گستردهتر و شرايط بهتري در طول چند ماه اخير برخوردار شدهاند، در حال حاضر اتفاقات داخلي موجب ميشود كه وضعيت طالبان بهبود پيدا كند.
در شرايط كنوني طالبان در حال بهرهبرداري و سود بردن از اين جريان است. در داخل طالبان هم انشعابات فراواني وجود دارد. بخشي كه در داخل طالبان نزديكي بيشتري به پاكستان دارند شايد آن قدر به صلح راضي نباشند و بيشتر علاقهمند هستند كه پاكستان نقش مهمي را در اين مذاكرات ايفا كند. اما بخش ديگري از طالبان كه قصد دارد مستقلتر عمل كند، مايل به مذاكره مستقيم با امريكاييها هستند. در حال حاضر نيز به نظر نميرسد، مجموعه اتفاقات افغانستان را به سمت بهبود شرايط امنيتي پيش ببرد، چرا كه از ابتدا مذاكراتي كه آغاز شد، جامعالاطراف نبود و امريكاييها بهطور مستقل و تنها وارد اين جريان شدند. اما بايد تاكيد كرد كه افغانستان يك چالش پيچيدهاي است كه در سطوح داخلي، منطقهاي و بينالمللي بيش از 30 سال است كه جريان دارد و عوامل مختلفي در آن موثر هستند و تا يك طرح كامل و جامع براي صلح ارايه داده نشود، موضوع افغانستان حل نخواهد شد و به يك بحران ديگر تبديل ميشود. از سوي ديگر اگر آقاي غني نتواند تيم امنيتي جديد خود را به خوبي مديريت كند، وضعيت افغانستان به مراتب بدتر خواهد شد و حتي ميتوان انتظار داشت با كنار رفتن اتمر فعاليتهاي داعش در افغانستان گسترش پيدا كند.