گروه اجتماعي
دو حادثه شهري در كمتر از 48 ساعت. اولي انتشار كليپي كه در آن نوجواني زبالهگرد، مدعي شده در منطقه 3 تهران، پيمانكاران جمعآوري زبالهها براي ترساندنش، گوشش را بريدهاند و دومي ديروز صبح با خودسوزي مردي ميانسال جلوي شهرداري تهران رخ داد. آن هم در شرايطي كه اعضاي شوراي شهر در جلسه علني خود در حال بررسي اولين حادثه يعني گوشبري نوجوان زبالهگرد بودند. دو حادثهاي پيشتر نيز تكرار شده بودند.
قبلا چه اتفاقاتي رخ داده بود؟
اين نه اولينبار است كه چنين حوادثي رخ ميدهد و نه آخرين بار. در همين چند سال گذشته شاهد انتشار اخبار فراواني با همين مضامين بودهايم. سال 93 خبري از درگيري ماموران سد معبر شهرداري با راننده وانتي كه همراه پسرش در خيابان مشغول جمعآوري ضايعات بود، منتشر شد كه در نهايت منجر به فوت مرد دستفروش و يتيم ماندن خانوادهاش شد. خبري كه سرو صداي بسياري كرد و با فشاري كه رسانهها و افكار عمومي آوردند درنهايت قرار شد شهرداري خانهاي را براي حمايت از خانواده آنها تهيه و در اختيار آنها قرار دهد. يك سال بعد و در آخرين روزهاي سال 94، دستفروش روسري فروشي به خاطر برخورد ماموران سد معبر شهرداري و كلانتري خود را به آتش كشيد كه البته زنده ماند و به دليل سوختگي شديد راهي بيمارستان شد. اما اينها تنها نمونههاي حوادث مشابه نيستند. دو سال قبل و در مردادماه سال 95، نيز مردي چهل ساله وقتي كه درخواست كمكش از معاون شهردار براي تهيه جهيزيه دخترش با بيتوجهي وي روبهرو شد، جلوي ساختمان شوراي شهر تهران و باز هم در زماني كه اعضاي شورا مشغول بحث در مورد مسائل مختلف شهري بودند، خود را آتش زد كه با تلاش حراست ساختمان شورا و تيم اورژانس زنده ماند و به بيمارستان منتقل شد. اين حوادث اما فقط مختص تهران نيستند. همانطور كه مردي به نام عيسي عساكره در اسفند سال 93 در خرمشهر به سبب برچيده شدن دكهاش، خودسوزي كرد. يا پيرزن دستفروشي كه در يكي از شهرهاي شمال كشور از ماموران سد معبر سيلي خورد و ماجرايش چنان بالا گرفت كه شهردار شهر، مجبور به عذرخواهي از وي شد. در همين حال واكنشها و انعكاس رسانهاي آن چنان وسيع بود كه در نهايت شهردار تهران را نيز وادار به واكنش كرد. شهردار تهران با صدور دستوري خطاب به مديران شهري ذيربط از آنان خواست در پيگيري و روشن شدن جزييات ماجراي مضروب شدن كودك زحمتكش كار، هر چه سريعتر اقدام و متهم را پس از شناسايي و به مراجع قضايي معرفي كنند. در متن نامه سيدمحمدعلي افشاني آمده است:
«جناب آقاي رستمي معاون محترم هماهنگي و امور مناطق
جناب آقاي يزداني معاون محترم خدمات شهري
جناب آقاي سليمي، شهردار محترم منطقه 3
جناب آقاي اميني رييس محترم سازمان بازرسي
جناب آقاي سميعي، رييس محترم حراست كل
پيرو دستور جناب آقاي دكتر جهانگيري، معاون اول محترم رييسجمهوري و در ادامه تذكرات قبلي اينجانب و به منظور تكميل پيگيريهاي آغاز شده از ظهر ديروز توسط همكاران منطقه 3 در خصوص پيگيري فيلم منتشر شده از ضرب و جرح يك كودك زحمتكش كار، ضروري است در اسرع وقت نسبت به روشن شدن ابعاد كامل موضوع اقدام به عمل آيد.انتظار ميرود در گام اول مشخص شود آيا ضارب از عوامل منتسب به شهرداري بوده يا خير و در گام دوم، ضارب شناسايي و سپس به مراجع قضايي ذيصلاح معرفي شود.»
روايتهايي از يك حادثه
حادثه دوم يعني خودسوزي مردي 45 ساله كه گفته ميشد از كسبه منطقه 2 تهران است در حالي اتفاق افتاد كه در مقابل ساختمان شهرداري تهران و تعداد زيادي از خبرنگاران در ساختمان كناري آن مشغول ارسال اخبار صحن شوراي شهر به رسانههايشان بودند و همين امر باعث شد تا اين اخبار مرتبط با اين حادثه با سرعتي مضاعف منتشر شود. از انتشار عكسهايي از فرد مصدوم تا روايتهاي گوناگوني از حادثه. بر اساس يكي از روايتها، گفته ميشد فرد ياد شده بعد از اينكه شهردار تهران هنگام خروج از ساختمان شهرداري به سخنان وي بيتوجهي كرده و محل را ترك كرده، تصميم به خودسوزي گرفته است. اما محمدعلي كريمي (رييس مركز ارتباطات و امور بينالملل شهرداري تهران) در در واكنش به حضور افشاني هنگام وقوع خودسوزي يك مرد در مقابل شهرداري گفت: صبح ديروز محمدعلي افشاني (شهردار تهران) از ساعت ۸ صبح در جلسه شهرداران كلانشهرها در وزارت كشور حضور داشت در حالي كه حادثه خودسوزي در مقابل شهرداري دقايقي قبل از ساعت ۹ صبح امروز اتفاق افتاده است. وي ادامه داد: اظهارات برخي شهروندان مبني براينكه در هنگام وقوع اين حادثه، شهردار تهران نيز در آن محل حضور داشته، صحت ندارد. ضمن آنكه روايتهاي مختلف حكايت از آن داشت كه دليل خودسوزي فرد ياد شده پلمب مغازهاش از سوي شهرداري بوده است.
روايت شهرداري
اما اين مرد در اعتراض به كدام اقدام شهرداري، تصميم به خودسوزي گرفته است سوالي كه رسول كشتكار، شهردار منطقه 2 در خصوص آن گفت: هيچگونه اقدامي در خصوص پلمب يا جلوگيري از فعاليت ملك مورد نظر صورت نگرفته و صرفا اخطار قانوني به فرد مورد نظر ابلاغ شده است.
وي در تشريح جزييات اين حادثه افزود: پس از بررسيهاي به عمل آمده روشن شد ملك مورد مناقشه يك خانه ويلايي دو طبقه است. فردي كه خودسوزي كرده مالك طبقه همكف اين خانه بوده و نسبت به تغيير كاربري و ساخت دو باب مغازه تجاري در پاركينگ ملك مزبور در سالهاي گذشته اقدام كرده بوده است. شهرداري منطقه ۲ هم در آخرين روز بهمن ۱۳۹۵ نسبت به تنظيم صورت جلسه شوراي معماري در خصوص تثبيت دو واحد تجاري در همكف مشروط به اخذ تعهد محضري از مالكين مشاعي و پاسخگويي به شاكيان احتمالي و تعهد تامين پاركينگ اقدام كرده است.
اما بنا به توضيح شهردار منطقه ۲، در تاريخ ۲۳ ارديبهشت سال جاري نيز يكي از مالكان مشاعي نسبت به تغيير كاربري طي نامه شماره ۱۲۵۰۷ اعتراض كرده و شهرداري متعاقبا برابر مقررات به مالك واحدهاي تجاري نسبت به صدور اخطاريه مبني بر ارايه رضايتنامه محضري از ساير ساكنان اقدام كرده است.
تحقيق در مورد آسيبهاي اجتماعي
با توجه به كثرت حوادث يادشده در سالهاي گذشته، اين سوال مطرح ميشود كه آيا بهتر نيست شهرداري پژوهشهايي را در حوزه آسيبهاي مختلف شهري و انواع آنها و نقشي كه مديريت شهري ميتواند در كاهش آنها داشته باشد، انجام دهد؟ سيدرحيم ابوالحسني، مديركل پيشين دفتر مطالعات اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران و قائممقام كنوني معاونت اجتماعي و فرهنگي شهرداري در گفتوگو با «اعتماد» با تاكيد بر اينكه مطالعات و نظرسنجيهاي مختلفي از سوي اين معاونت در حوزه آسيبهاي اجتماعي انجام ميشود، گفت: تاكنون با هدف مشخص شدن آسيبهاي اجتماعي در حوزه شهري، مطالعات فراواني انجام شده است. مثلا از تيرماه امسال تاكنون دو مطالعه و نظرسنجي مهم در بخش آسيبهاي اجتماعي انجام شده كه قابل تامل است. وي افزود: نتايج اين مطالعات و نظرسنجيها پس از تجزيه و تحليل به مسوولان مربوطه ارسال ميشود تا در تصميمگيريها استفاده شود. حالا اينكه تا چه حد مسوولان در انجام وظايف خود به آن توجه ميكنند، سوالي است كه بايد آنها پاسخ دهند.