زندگي مرگبار محيطبانها
شينا انصاري
مبارزه با تخريبگران محيطزيست در دنيا هيچگاه چنين مرگبار نبوده است. بررسيها حاكي از آن است كه در چهار سال گذشته، ۷۰۰ حافظ منابع طبيعي در دنيا جانشان را از دست دادهاند. گزارش سازمان ديدهبان جهاني در سال 2017 ميگويد كه تعداد 197 نفر درجهان براي حفاظت از محيطزيست از جمله جلوگيري از پروژههاي مخرب طبيعت، معدنكاري، قطع درختان و شكارهاي غيرقانوني جان باختهاند و ميتوان گفت بهطور متوسط هر هفته چهار نفر در جهان به دليل دفاع از طبيعت كشته شدهاند، اين آمار از سال ۲۰۰۲ يعني از آغاز جمعآوري سالانه آمار قربانيان حفاظت از محيط زيست افزايش چهاربرابري داشته است. علاوه بر افزايش تعداد كشتهشدگان حفظ محيطزيست، پراكندگي آنها در بين كشورهاي جهان نيز بيشتر شده است، به نحوي كه از ١٦ كشور داراي قربانيان دفاع از طبيعت در سال ٢٠١٥ به ٢٤ كشور در سال ٢٠١٧ افزايش يافته است. در سال جاري ميلادي نيز تاكنون حدود هفتاد نفر جانشان را در راه حفاظت از طبيعت از دست دادهاند كه گفته ميشود تقريبا ۴۰ درصد از آنها مردم محلي بودهاند.
بيشتر موارد قتل حافظان محيطزيست در مناطق دورافتاده كشورهاي در حال توسعه به خصوص در امريكاي لاتين اتفاق افتاده است. با اين حال به نظر ميرسد اين آمار حداقلِ موارد مرگ فعالين محيطزيست را منعكس ميكند و گزارش سازمان ديدهبان جهاني تاكيد ميكند كه قربانيان حفاظت از محيطزيست بسيار بيشتر از تعداد رسمي گزارششده هستند.
تلاش براي تصاحب گنجينههاي طبيعي آمازون، برزيل را به تاريكترين كشور براي فعالين محيط زيست تبديل كرده است، پس از آن كلمبيا، هندوراس و نيكاراگوئه در قاره امريكا در رتبههاي بعدي قرار دارند. در آسيا مقابله با فعاليتهاي مخرب معدني، فيليپين را در جايگاه نخست كشتهشدگان محيطزيست با 102 كشته طي چهار سال قرار داده است و پس از آن هند با ٣٤ نفر قرباني مدافع محيطزيست قرار دارد. دفاع از محدوده پاركهاي ملي و جلوگيري از تعرضات به آن يكي از چالشهاي عمده به ويژه در قاره آفريقاست كه موجب مرگ تعداد زيادي از جنگلبانان در جمهوري كنگو شده است. پديده محيط زيست ستيزي البته صرفا مختص كشورهاي در حال توسعه نيست، بلكه در كشورهاي توسعهيافته نيز به اشكال و صور ديگري مشاهده ميشود كه در اين ميان آنها، دولت ترامپ با بيتوجهي علني به فعاليتهاي مقابله با گرمايش زمين، حمايت از شركتهاي معظم آلاينده و محدود كردن آژانس حفاظت محيطزيست اين كشور نمونهاي شاخص از اين مقابلهها است.
فضاي كنوني جهان براي فعالان واقعي محيط زيست (و نه آناني كه با رياكاري و سوداي بهرهبرداريهاي سياسي و اقتصادي صرفا قباي مدافع محيطزيست بر تن ميكنند) همچنان تاريك و بيثبات است و بهنظر ميرسد با افزايش دامنه معضلات محيطزيستي و محدوديت منابع طبيعي، بهخصوص بحران آب، فشارها بر محافظان محيطزيست روزبهروز بيشتر شده و هر سال تعداد بيشتري از فعالان اين عرصه در معرض تهديد، ارعاب و آسيب قرار خواهند گرفت.