نفت و هژمونيسم
اقتصاد نفت شايد پيچيدهترين و پررمز و رازترين اقتصاد جهان سرمايهداري باشد. نفت جزيي از مجموعه منابع حامل انرژي اما مهمترين و پرسودترين نوع آن است كه باساير منابع انرژي از قبيل زغالسنگ، هستهاي، آبي و منابع تجديدپذير در رقابت دايمي در بازار جهاني قرار دارد؛ لذا تصادفي نيست كه خود نفت به عنوان مهمترين عامل رشد اقتصادي در جهان، سبب نزاع بينالمللي بر سر تقسيم منابع و رانتهاي نفتي، به حساسترين عامل ژئوپولتيكي و هژمونيستي دولت امريكا تبديل شده است. اما آسيبهاي زيستمحيطي، مصرف انرژيهاي تجديدپذير را سوق ميدهد؛ موضوعي كه دستاويز نگارش كتاب «نفت و هژمونيسم امريكا» توسط محسن مسرت شده است. در اين كتاب كه توسط نشر ني منتشر شده، مطالب مختلفي در مورد عوامل تعيينكننده قيمت نفت، نظريههاي قيمتي نفت، معماي قيمت نفت، نقش بورس بازي در نفت و تقاضاهاي فزاينده نفت جهاني را ميخوانيم. در عين حال در بخشي كه نام كتاب هم برگرفته از آن است، نگارنده به عوامل تعيينكننده پايههاي هژمونيسم امريكا، نقش مجتمع نظامي- صنعتي امريكا، هژمونيسم پنهاني از طريق توازن وحشت هستهاي، امنيت در ازاي پول جهاني و حتي رانت هژمونيستها پرداخته است. در اين كتاب كه نگاه بسيطي به موضوع نفت داشته است، به موضوع انرژيهاي تجديدپذير هم توجه خاصي شده است و در بخشي از كتاب بعد از اينكه موضوع جراحي بزرگ غرب براي خروج از الگوي نفت را مورد بررسي قرار داده، به تشريح كامل الگوي مصرف و آينده انرژيهاي تجديدپذير در ايران پرداخته است كه ميتواند الگوي جدي براي عدم وابستگي به نفت در آينده، كشورمان باشد.