امنيت ملي و نگاه توسعهمحور به مناطق مرزي
گروه اجتماعي
نشست «جنگ و شهر» در سيوهفتمين سالگرد شكست حصر آبادان در خانه گفتمان شهر برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي خانه گفتمان شهر، در ابتداي اين نشست، «حسين علايي» از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در دفاع مقدس گفت: آبادان در آن زمان، شهر بسيار مهمي بود و حتي جمعيتش از اهواز هم بيشتر بود. اولين و قديميترين پالايشگاه ايران در آنجا واقع بود و روزانه 100 هزار بشكه توليد داشت و وقتي جنگ شروع شد 18 هزار كارمند داشت. همچنين مركز روشنفكري هم به شمار ميرفت و در عرصه سياست ايران نقش مهمي ايفا كرده بود، زيرا ملي شدن نفت در اين شهر مفهوم عملي پيدا كرد. آبادان مركز توسعه شهري هم بود و جزو شهرهايي بود كه مدرن ساخته شده بود. همچنين بندر بسيار مهمي هم بود و سالانه 590 كشتي به آن رفت و آمد ميكرد و خط آهن سراسري از آن ميگذشت و در كنار خرمشهر، مهمترين شهرهاي اقتصادي ايران بودند. به همين دليل عراق درصدد بود تا اين دو شهر را تا ساحل شمالي اروندرود بگيرد تا جايي كه امكان بازپسگيري براي ايران نباشد و البته شمال آبادان رودخانه بهمنشير به موازات اروندرود بود. نخستين محاصره، 19 مهر 1359 آغاز شد و حتي جاده ماهشهر هم بسته شد. عراق به دنبال آن بود تا قواي نظامياش، متكي به عوارض زمين باشد تا ايران از هرگونه عمليات موفق نظامي نااميد شود و نتواند طرحي كه منجر به دستاورد جنگي شود را به نتيجه برساند.
او ادامه داد: البته عراق در پي فعال كردن گسلهاي قومي هم بود و به قول خودش ميخواست استان عربستان ايجاد كند. صدام خود را مدافع اعراب در مقابل ايران ميدانست و ميخواست شكست تاريخي اعراب را جبران كند. مساله او تنها خوزستان نبود و به دنبال خليج فارس بود و البته ميخواست جزاير سهگانه را به اعراب برساند. در اين ميان زندگي انساني در شهر اهميت بسيار زيادي دارد، زيرا اگر مردم به آرمانها وفادار باشند تا قبل از اينكه قواي نظامي فعال شود، ميتواند ظرفيتهايش را عملي كند و در همان روزها موثر افتاد.
علايي افزود: در آن روزها، هيچ يك از مسوولان، آبادان را رها نكردند و 11 نفرشان به شهادت رسيدند. تا آخر جنگ حتي آيتالله جمي، نمازجمعه را رها نكرد حتي اگر محل آن تغيير ميكرد. از سوي ديگر، راديو آبادان نقش فراموش نشدني ايفا كرد. مردم اما شهرشان را رها نكردند. بين 20 تا 40 هزار نفر ماندند و يك سال محاصره شدند؛ يك زندگي مدافعانه و حضوري موثر. در اين مقاومت، نقش مردم اهميت والايي دارد، زيرا اين هشدار را به ارتش متجاوز داد كه ما هستيم و از شهرمان دفاع ميكنيم و همين كه عراق نتوانست آبادان را اشغال كند، كليد موفقيت ما در جنگ شد. عراق در اشغال آبادان، منطقه حميديه در سوسنگرد و پل نادري در غرب شوش كه نقاط حياتي بودند، ناكام ماند.
سخنران ديگر، «مهرزاد ارشدي» عكاس جنگ بود. او با ذكر اين نكته كه دفاع مقدس بخشي از تاريخ معاصر ماست، گفت: يك سال محاصره آبادان در دنيا بيسابقه بود، زيرا محاصره استالينگراد هم در جنگ جهاني دوم سه ماه طول كشيد.
او ادامه داد: اما جنگ، همه زيرساختهاي شهر را از بين برد. وقتي جنگ شد نميدانستيم چطور بايد جنگيد چون جنگ نديده بوديم و وقتي تمام هم شد، نميدانستيم چطور بايد بازسازي كرد چون باز هم جنگ نديده بوديم كه بدانيم پس از آن چه بايد كرد.
آخرين سخنران «فريدون مجلسي» ديپلمات پيشين وزارت امور خارجه بود. او نيز از خاطرات خود از آبادان پيش از جنگ گفت. او از دانشگاه نفت آبادان ياد كرد كه دانشگاه مجللي بود و امكانات حيرتانگيزي داشت: اما وقتي صدام به ايران حمله كرد، به من برخورد كه او چطور جرات كرد به اين سرزمين حمله كند.