نگاهي به وضعيت تيمهاي بزرگ فوتبال اروپا
سونامي بحران به سوي غولها
سامان سعادت
كمتر تيمي در جهان است كه با قرار گرفتن در رتبه دوم ليگ و يك پيروزي و يك شكست در ليگ قهرمانان وارد بحران شود. اما رئال مادريد از اين قاعده مستثني است. در حال حاضر غير از رئال مادريد، بارساي صدرنشين لاليگا و بايرن رده دومي هم ظاهرا وارد بحران شدهاند. در حقيقت رسانهها و هواداران معتقدند با اين شرايط، اين تيمها توان قهرمان شدن در ليگ قهرمانان را ندارند و طبيعتا ناكامي در فتح ليگ قهرمانان براي اين تيمها يك بحران محسوب ميشود. رئال مادريد البته شرايط بغرنجتري دارد. آنها به تازگي مربي خود را عوض كردهاند و خروج زيدان و آمدن لوپتگي با حواشي زيادي همراه بود. تيم ملي اسپانيا با اين كار بهشدت تضعيف شد و در همان دور يكهشتم نهايي مقابل روسيه از دور مسابقات جام جهاني كنار رفت. بازيكناني مثل مارسلو در اين فصل افت فاحشي داشتهاند و تيم لوپتگي از انگيزه كافي براي گل زدن برخوردار نيست. آنها بيش از 360 دقيقه است كه در گلزني ناكام بودهاند و شكست مقابل زسكا مسكو براي مدافع عنوان قهرماني ليگ قهرمانان بيشتر شبيه يك داستان تخيلي است تا واقعيت. اما اوضاع به راستي خوب نيست. گرت بيل، مارسلو و كارواخال مصدوم هستند و رافائل واران از شرايط ايدهآل فصل گذشته، دور است. توني كروس مدتي است كه از آن فرم بينظير خودش فاصله گرفته. در كنار همه اينها بنزما با وجود شروع خوب اين فصل، خيلي زود موتورش خاموش شد و ديگر نتوانست گلزني كند. روزنامه آس اسپانيا ميگويد دليل افت فعلي رئال مادريد افت ماركو آسنسيو است. اما كنار هم گذاشتن همه اين اتفاقات به ما ثابت ميكند كه ضعف تيم از جانب مربي است؛ چراكه اين بازيكنان كيفيت خود را در طول فصول گذشته ثابت كردهاند. لوپتگي به خوبي ميداند كه فرصت كمي براي بازسازي تيمش دارد. او سه بازي ساده پيش رو دارد و بعد از آن الكلاسيكو از راه ميرسد. الكلاسيكوي دور رفت سه فصل پيش بود كه پاي برگه اخراج بنيتس را امضا كرد و لوپتگي خيلي خوب ميداند در چه تيمي كار ميكند و چقدر جايگاه متزلزلي دارد. بازيكناني مثل وينيسيوس و ماريانو تشنه درخشش در تركيب رئال هستند و سرمربي تيم علاقهاي به بازي دادن به آنها ندارد. او روي بازيكناني مثل بنزما شرطبندي كرده كه پيشتر امتحانشان را پس دادهاند، اما فراموش كرده كه رئال مادريد ديگر رونالدويي ندارد تا بار گلزني تيم را به دوش بكشد. اگر در چند بازي آينده به استعدادهايي مثل وينيسيوس و ماريانو بازي نرسد و نتايج تيم در همين فرم فعلي باشد، لوپتگي كار خيلي سختي براي حفظ صندلياش روي نيمكت برنابئو خواهد داشت.
نتيجه الكلاسيكو ميتواند آينده كاري لوپتگي و والورده را مشخص كند. علاوه بر مادريديها، كاتالانها هم از وضعيت تيمشان راضي نيستند. بارسا ضعيفترين صدرنشيني لاليگا در دو دهه اخير را تجربه ميكند و شاگردان والورده اصلا در فرم خوبي نيستند. شيفت كردن به سيستم 4-3-3 باعث سردرگمي مربي بارسا شده و نتوانسته به خوبي شاگردانش را براي اين سيستم تمرين بدهد. سردرگمي در بين بازيكنان بارسا بيش از هميشه ديده ميشود؛ ضمن اينكه والورده در تكتك بازيهايي كه بدون مسي به ميدان رفته دچار مشكل شده و همين موضوع باعث شده تا خيلي كم به ابرستاره تيمش استراحت بدهد. او در استفاده از عثمان دمبله هم دچار مشكل است و اين بازيكن هرگز نتوانسته در حد قيمتش براي تيم مثمرثمر ظاهر شود. خريدهاي جديد مثل آرتورو ويدال و لگلنت نتوانستهاند در فرصتهايي كه به دست آوردهاند خودي نشان بدهند. بارسا بعد از سه بار حذف در مرحله يكچهارم نهايي ديگر نميخواهد قهرماني اين مسابقات را از دست بدهد و براي رهايي از اين بحران هزينههاي زيادي را هم صرف تقويت تيم كرده است. هواداران بارسا نگران اين هستند كه والورده از پس بازيهاي بزرگ فصل برنيايد. مصدوميت بوسكتس، ترشتگن و مسي ميتواند كابوس هر بارسادوستي باشد، چراكه تيم بدون اين سه مهره اصلي توانايي نتيجه گرفتن ندارد. ساختار دفاعي بارسا در اين فصل بسيار شكننده است و تقريبا هر تيمي ميتواند روي دروازه اين تيم ايجاد خطر كند و گل بزند.
اما جداي از رئال و بارسا، بايرن مونيخ با كواچ هم وارد يك بحران شده است. اين تيم صدر جدول بوندسليگا را از دست داده و در ليگ قهرمان با نتيجه تساوي مقابل آژاكس آمستردام متوقف شد. بايرن مونيخ عادت ندارد صدر جدول را از دست بدهد. كواچ بايد هرچه سريعتر به فكر چارهاي براي برونرفت از اين بحران باشد. هرچند مديران بايرن در چند فصل اخير جوري برخورد كردهاند كه گويي چندين سال پياپي است كه فاتح سهگانه ميشوند و تيمشان نيازي به تقويت ندارد. كواچ مسير سختي را آغاز كرده و خودش هم ميداند با قبول هدايت بايرن مونيخ ريسك بزرگي كرده است. هرچند تيم او حداقل در بوندسليگا به راحتي توان پشت سر گذاشتن اين بحران را دارد و بايد ديد در ليگ قهرمانان اروپا چه نتيجهاي ميگيرند.