نژادبهرام، نوري و خليلآبادي چگونه به روز تهران ميانديشند؟
شهري را كه دوستش داريم چگونه معرفي ميكنيم
حميدرضا خالدي
املتهاي اينجا بهانههاي صبحانه خوري خيلي از جوانها و قديميهاست . املتهايي يك نفره در تابههاي رويي قديمي كوچكي كه خودش تبديل به نوستالژ ي شده. در و ديوار مغازه پر است از عكسهاي مغازهدار با «ناصر ملك مطيعي»؛ به قول خودش «عشقش». اينجا يكي از دهها و شايد صدها نقطه ناشناخته دوست داشتني تهران در منطقه طرشت است . منطقهاي كه كوچه باغهاي زيبايش، هنوز نشاني از آن قديمها دارد و اوايل سال هنوز ميشود اينجا «توت» و «شاهتوت» خريد و خورد يا حتي در ارديبهشت پاي درختهايي كه برگها و ميوههايش به خيابان ريخته ايستاد و «توت» چيد. در حال قدم زدن در كوچه پسكوچههاي اطراف مغازه ممكن است با خود فكركني كه واقعا چند مغازه و تفريحگاه و بافت تاريخي و..... در پايتخت داريم كه از وجود آنها بياطلاعيم؟! جاهايي به غيراز نمادهاي معروف و مشهور تهران كه ميتوانند چند ساعتي تهراننشينان مدرن امروز را آرام كنند. جاهايي كه در آن بتواني بگويي روز «تهران» مبارك.
عجب روزي
۱۴مهر كه برسد روز تهران است؛ تهراني كه نامش براي نخستين بار در يكي از نوشتههاي تئودوسيوس يوناني در حدود اواخر سده دوم پيش از ميلاد به عنوان يكي از توابع ري ذكر شده است.با اين حال قديميترين سند فارسي موجود درباره نام تهران نشان ميدهد كه تهران قبل از سده سوم هجري قمري وجود داشته است، زيرا نويسندهاي به نام ابوسعد سمعاني در كتاب خود از شخصي به نام ابوعبدلله محمد ابن حامد تهراني رازي نام ميبرد كه اهل تهران ري بوده و در سال 261 هجري قمري برابر 874 ميلادي درگذشته است.ابوالقاسم محمد ابن حوقل به سال 331 هجري قمري در توصيف شهر تهران نوشته است كه: تهران در شمال شهر ري واقع شده است و داراي باغهاي فراواني است و ميوه آن بسيار متنوع است.
تهران را بشناسيم
تهران 2 نماد تكرارنشدني دارد. برج آزادي و برج ميلاد. اما آيا واقعا ميتوان نقطه ديگري را به عنوان نماد تهران معرفي كرد؟ سوالي كه زهرا نژاد بهرام عضو شوراي شهر تهران در خصوص آن ميگويد: به نظرم همين دو نماد بهترين گزينه براي نمادهاي تهران هستند. چه برج آزادي كه نمادي سنتي و مذهبي براي ما تلقي ميشود و يادآور تجمعهاي اعتراضي مردم در روزهاي انقلاب است و هنوز هم مامني است براي برگزاري راهپيماييهاي بزرگي چون روز 22 بهمن و... و چه برج ميلاد كه نمادي مدرن براي شهر تهران است. زهرا صدر اعظم نوري ديگر عضو شوراي شهر هم با همين اعتقاد ميگويد: البته به نظرم بايد تلاش كنيم تا شناخت بيشتري از تهران و پتانسيلهاي آن داشته باشيم. بايد به سمتي حركت كنيم كه جوانان و دانشجويان ما به جاي اينكه تهران را نمادي از دود و ترافيك ببينند، تهران را تداعيگر جايي بدانند كه پراست از زيباي و ظرفيتهاي مختلف گردشگري و تاريخي و تفريحي.
وي ادامه ميدهد: وقتي كه به محلات قديمي و بافتهاي قديمي برميگرديم با گونهاي از هويتبخشي بين افراد و حتي بين شهروندان و نقاط تاريخي و محلهها و خانهها مواجه ميشويم كه قابل تامل است. به عنوان مثال چندي قبل در بازديد از منطقه 13، كوچهپسكوچههاي قديمي را ديدم كه عرض كوچه آنجا بسيار كم بود و بوي كهنگي ميداد ولي شهردار منطقه ميگفت، اينجا مردم علاقه زيادي به محلههايشان دارند و نميخواهند به هيچ قيمتي آنجا را ترك كنند. اين يك موضوع قابل تقدير است كه بايد به آن توجه شود. رييس كميسيون سلامت و محيط زيست شوراي شهر در خصوص ديگر جاذبههاي تهران نيز ميگويد: ما المانهاي جذاب و ديدني زيادي در تهران داريم، از بازار قديمي شهرمان كه قدم زدن در آن حس خوبي را به انسان القا ميكند تا امامزاده صالح و تجريش و دهها و صدها ساختمان تاريخي ديگر كه ميتواند به نقاط گردشگري بينظيري بدل شود.
دليلي براي دوست داشتن
اما چرا بايد تهران را بشناسيم؟ حسن خليلآبادي، رييس كميته ميراث فرهنگي و گردشگري شوراي شهر معتقد است كه تهران پتانسيلهاي زيادي دارد كه بايد به شهروندان معرفي شوند. شهري كه همواره مامن سكونت بزرگان اين مرز و بوم بوده است. از كاخ گلستان گرفته تا بازار تهران و تجريش، از خانههاي تاريخي تا مساجد قديمي آنها. ابنيهاي كه ارزش تاريخي و فرهنگي فراواني دارد و واجد معماري فاخر ايراني است. وي با ذكر اينكه در قديم، تهران سه راه خاورميانه و آسيا و اروپا بوده است، ميگويد: امروز هم تهران ابرشهري است كه به محل تجمع اقوام مختلف و زبانها و حتي اديان مختلف تبديل شده است و با سابقه 2 و نيم قرني خود جايگاه ويژهاي را دارد. ضمن آنكه «ري» نيز با قدمت 8 هزار ساله آن برگ تاريخي زرين ديگري براي اين كلانشهر كشورمان محسوب ميشود كه بايد تمامي اين پتانسيلها را به شهروندان معرفي كرد. خليل آبادي با ذكر اينكه متاسفانه تاكنون هيچ اقدام موثري براي معرفي پتانسيلهاي تهران صورت نگرفته است، ميگويد: تهران پر است از نقاط گمشده در دود و دم و ترافيك و شلوغيهاي آن. از عودلاجان و سنگلج گرفته تا بازار تهران. از كاروانسراي خانات تا برج طغرل و حتي ساختمان مجلس. اما دريغ... دريغ از اينكه هنوز اقدامي براي معرفي مردم با اين نقاط و محلهها صورت نگرفته است.
صبحانه در...
براي اينكه ببينيم خليل آبادي كه خود رييس كميته فرهنگي شوراي شهر است چقدر با تهران آشناست از او سوال ميكنيم كه اگر قرار باشد يك روز صبحانهاي ما را ميهمان كند، كجا را پيشنهاد ميدهد ؟ پاسخ ميگويد: من بچه جنوب شهر و «ري» هستم. اگر قرار باشد شما را به صبحانه دعوت كنم يقينا شما را به حليم «كباب سبز» در مجاور در شرقي حرم شاه عبدالعظيم يا حليم «پارك» در بزرگراه مدرس دعوت خواهم كرد. گرچه تهران پر است از رستورانها و كافههاي خوب و زيبايي كه ميتوان در آن محافل دوستداشتني روز به يادماندني را برگزار كرد.
شاه كليد
تاكون هر چه بيتوجهي به تهران شده بس است. قرار است در روز تهران، بيشتر تهران را معرفي كنيم و بشناسيم. اما چگونه ؟ صدر اعظم نوري معتقد است: بايد حواسمان باشد كه به همان نسبتي كه بافت تهران را مدرن ميكنيم، بخشهاي فرهنگي و تاريخي كه هويت شهرمان هست را حفظ و آنها را بهسازي و نگهداري كنيم. بعد از آن بايد برنامهاي را تدوين كنيم كه تهران را به شهروندانمان معرفي كنيم تا مردم بدانند در كنار تمامي مشكلاتي كه در كلانشهرمان داريم ميتوانند، زيباييهاي خوبي را نيز تجربه كنند. زهرا نژادبهرام هم، در اين خصوص ميگويد: به نظرم ميتوانيم هفته فرهنگي تهران را باب كنيم. ميتوانيم مثل گذر نوروز كه با استقبال بسيار خوب شهروندان قرار گرفت، گذرهاي دايمي تهران را در بخشهاي مختلف برپا كنيم تا شهروندان بيشتر با شهرو پتانسيلهاي آن آشنا شوند. وي ادامه ميدهد: حتي ميتوانيم در اين گذرها آداب و رسوم سايرشهرها را نيز به نمايش بگذاريم چون به هر حال تهران شهر 72 ملت است و اقوام مختلف ايران در آن جمعاند. روز تهران فرصت مناسبي است براي معرفي پايتخت و پتانسيلهاي آن. اميدوارم كه آن را مغتنم بشماريم!