نگاهي به هفته سوم ليگ ملتهاي اروپا
امپراتوري يواخيملو در آستانه فروپاشي
هفته سوم ليگ ملتهاي اروپا در حالي برگزار شد كه تيمهاي قدرتمند زير ذرهبين فوتبالدوستان جهان قرار داشتند. همه دوست داشتند ببينند ايتاليا چطور با مانچيني از بحران خارج ميشود؟ رونالد كومان چه گلي به سر لالههاي نارنجي خواهد زد؟ زورآزمايي ساوتگيت و انريكه به كجا خواهد كشيد؟ فرانسه ميتواند روند رو به رشد خودش در ماههاي اخير را ادامه دهد؟ و از همه مهمتر اينكه آيا داستان يواخيم لوو و تيم ملي آلمان به فصول آخرش نزديك خواهد شد يا خير. در ادامه نگاهي به بازيهاي اين هفته.
مانچيني؛ معمار جديد فوتبال ايتاليا
ايتاليا به سختي در خانه لهستان با تك گل بيراگي جوان به پيروزي رسيد. بازيكني كه سومين بازي ملي خودش را تجربه ميكرد، موفق شد روي يك ضربه كرنر كابوس طولاني مدت آتزوري را پايان دهد. در دقيقه 92. اما اين چند كلمه تنها گزارشي كوتاه است از آنچه در شب بازي دو تيم در استاديوم سيليزيان گذشت. ايتاليا در اين ديدار عزمش را جزم كرده بود كه به روند ناكامي خود خاتمه دهد. براي همين همانطور كه از ابتداي حضور مانچو روي نيمكت لاجورديپوشان انتظار ميرفت، بازي با حملات پرتعداد ايتاليا آغاز شد. مهاجمان اين تيم مدام خلق موقعيت ميكردند و البته همه آنها را هم به راحتي از دست ميدادند. شاگردان مانچيني در اين ديدار 18 شوت روانه دروازه شزني كردند، اما تا لحظات پاياني نتوانستند قفل دروازه لهستان را باز كنند. واكنشهاي گلر، تيرك دروازه كه دو بار به لرزه در آمد و بيدقتي بازيكنان ايتاليا باعث شد رفتهرفته فشار و استرس روي تيم مهمان زياد و زيادتر شود. مانچيني و شاگردانش به خوبي ميدانستند كه نتيجه نگرفتن در اين بازي، با وجود يك بازي فوقالعاده، باعث خواهد شد كه آنها بيشتر و بيشتر در بحران فرو بروند. اما فرشته نجات ايتالياييها در دقايق پاياني از راه رسيد و از آن لحظه همهچيز طعم شيريني براي فوتبال سرزمين چكمه پيدا كرد. كارشناسان فوتبال ايتاليا بعد از بازي در حالي كه حسابي تحت تاثير قرار گرفته بودند و سر از پا نميشناختند با جملاتي ستايشآميز از نمايش تيمشان و روبرتو مانچيني تقدير كردند. اكثر آنها اعتقاد داشتند كه اين ايتالياي واقعي است. گرچه ايتالياي واقعي هيچگاه تيمي تهاجمي نبوده و از اين منظر جملات كارشناسان اغراقآميز به نظر ميرسد، اما بايد پذيرفت كه فوتبال ملي ايتاليا مدتها بود كه چنين نمايش دلپذيري از خود ارايه نكرده بود. حال بايد ديد مانچيني ميتواند اين روند خوب را در تيمش حفظ كند يا نه.
رونالد كومان؟ ممكن است
وقتي كومان به عنوان مربي روي نيمكت لالههاي نارنجي نشست، كسي فكرش را نميكرد كه او بتواند گره كور فوتبال هلند را باز كند. تيمي كه از دو دوره مسابقات يورو و جام جهاني باز مانده بود و ليگ اروپا هم ممكن بود تبديل به كابوسي براي هواداران اين تيم شود. كومان بازي اول خودش مقابل فرانسه را با شكست پشتسر گذاشت تا منتقدان بيشتر قانع شوند كه فوتبال هلند نياز به تغييرات اساسيتري دارد. اما شنبه شب در آمستردارم آرهنا، اتفاقاتي افتاد كه باعث شد هيچ كس نتواند لبش را جز به تحسين براي توصيف شاگردان كومان بازكند. بازي تاريخي دو تيم هلند و آلمان، دو رقيب و دو دشمن سنتي در شرايطي برگزار شد كه هر دو طرف اين جنگ وضعيتي بحراني داشتند. شكست در اين ديدار
نه تنها احساسات مليگرايانه طرفداران را جريحهدار ميكرد، بلكه از لحاظ فوتبالي هم موجب سردرگمي بيشتر تيم بازنده ميشد. تيم هلند ابتدا موفق شد توسط گرانترين مدافع جهان يعني ويرجيل فندايك به گل برسد. پس از اين گل ژرمنها بودند كه نبض بازي را در اختيار گرفتند و حملات زيادي روي دروازه سيلسن ترتيب دادند، اما موفق به گلزني نشدند. تا اينكه در دقايق پاياني اين هلند بود كه از استيصال و بيانگيزگي مدافعان آلماني نهايت استفاده را برد و دو بار ديگر به گل رسيد تا يك شكست سنگين را براي آلمانيهاي مغرور رقم بزند. نكته جالب توجه در اين ديدار تعداد حملات دو تيم است. آلمانيها 21 بار دروازه لالههاي نارنجي را هدف قرار دادند و مهاجمان هلندي 14 بار. اما نتيجه اختلاف سه گله را نشان ميدهد. بعد از اين بازي انتقادات از يواخيم لو به اوج خود رسيد و از بازيكنان هم مانوئل نوير شد سيبل اعتراضات. خيليها معتقد بودند كه دوره نوير گذشته و او بايد جاي خودش را به ترشتگن بدهد. البته عدهاي هم گفتند چند روز صبر كنيد تا بعد از بازي با فرانسه تصميمگيري كنيم. اما بازي با فرانسه هم براي آلمان همانقدر تلخ به اتمام رسيد.
آلمان منجي ندارد
سهشنبه شب در استادو فرانس شهر پاريس 80000 فرانسوي جمع شده بودند تا شاهد ادامه درخشش ستارههاي تيم ملي كشورشان تحت هدايت دشان باشند. از آن طرف يواخيم لوو تيمش را آماده كرده بود تا با يك پيروزي مقابل قهرمان جهان همه انتقادات را به فراموشي بسپارد. بازي با برتري نسبي آلمان آغاز شد و اين تيم خيلي زود روي فرار سانه موفق شد به يك ضربه پنالتي دست پيدا كند. فرصتي كه توسط كروس تبديل به گل شد تا اميدها در مانشافت زنده شود. سانه ستاره اين ديدار براي آلمانيها بود. او بارها و بارها با فرارهاي سريع و بينقصش دفاع خروسها را جا گذاشت و موقعيتسازي كرد. هر بار كه او صاحب توپ ميشد، احتمالا هواداران آلماني از خودشان ميپرسيدند كه لوو چطور اين بازيكن را با خود به جام جهاني نبرد؟ اما درخشش سانه در كنار ضعف كلي تيم سفيدپوش كمكم رو به افول نهاد و فرانسه موفق شد از آغاز نيمه دوم بازي خودش را به حريف تحميل كند. دقيقه 61 روي ارسال هرناندز و ضربه سر تماشايي گريزمان كوتاهقامت، فرانسه موفق شد بازي را به تساوي بكشاند. خط حمله آلمان ديگر آن برندگي لازم را نداشت. سرژ گنابري و ورنر و سانه، مثلث هجومي آلمان در غياب مولر با حمايت كيميچ كه جايش در تركيب تغيير كرده بود و كروس و سايرين نميتوانستند موقعيت خطرناك ايجاد كنند. دقيقه 79 بازي، فرار متوئيدي روي پاس توي عمق امباپه منجر به اعلام خطاي پنالتي بحثبرانگيز توسط مازيج شد. اين پنالتي توسط گريزمان تبديل به گل دوم خودش و تيمش شد تا فرانسه باز هم موفق شود آلمان را شكست دهد. اين ششمين شكست پياپي آلمان در تمامي رقابتها به حساب ميآيد كه در تاريخ بيسابقه بوده. در رسانههاي آلمان گمانهزني براي جايگزيني لوو آغاز شده و حتي برخي رسانهها به شوخي از وينفرد شفر به عنوان جانشين لوو نام ميبرند. گرچه در آلمان سنت تغيير مربي به اين شكل نبوده كه يك مربي به خاطر نتيجه نگرفتن مقطعي اخراج شود، اما وضعيت امروز تيم آلمان يك وضعيت حاد و ويژه به نظر ميرسد كه نيازمند تصميم متفاوت است. بعد از جام جهاني هواداران و كارشناسان و رسانهها مدام دنبال يك مقصر ميگردند. يك روز اوزيل قرباني اين وضعيت شد، بعد نوير شد متهم شماره يك و حالا خود لوو بايد پاسخگوي همه دردسرهاي چند وقت اخير تيم باشد. فعلا تيم ملي آلمان تا دلتان بخواهد متهم و مجرم دارد، اما خبري از حتي يك نجاتدهنده هم نيست .
اسپانيا- انگليس، هر آنچه از فوتبال انتظار داشتيم
يك فوتبال فوقالعاده. يك نيمه براي شاگردان ساوتگيت و يك نيمه براي شاگردان انريكه. هر دو تيم درگير خوف و رجا. ساوتگيت اميدوار به نمايش تهاجمي تيمش و انريكه بيمناك از وضعت متزلزل خط دفاعش در نيمه اول و بالعكس شدن همهچيز در نيمه دوم. انگليس در شرايطي مقابل اسپانيا ظاهر شد كه بازي رفت را ماتادورها در ومبلي برده بودند و ركورد شكستناپذيري انگليسيها در اين استاديوم را پايان داده بودند. نيمه اول اسپانيا بازي را تهاجمي آغاز كرد اما اسير حملات وحشتناك سه شيرها شد. دقايق 16، 30 و 38. در كمال ناباوري شاگردان ساوتگيت موفق شدند سه بار دروازه دخهآ را باز كنند و سنگينترين شكست سالهاي اخير را در نيمه اول به اسپانيا تحميل كنند. پاسكاريهاي سريع، شروع مجددهاي هدفمند پيكفورد و نقش محوري كاپيتان كين در خط حمله حسابي شاگردان انريكه را مستاصل كرده بود. اما نيمه دوم شرايط متفاوت شد و اسپانيا توانست بر بازي مسلط شود و درنهايت دو گل از گلهاي خورده را جبران كند. انگليس با اين برد توانست انتقام شكست در بازي رفت را بگيرد و به تلافي از دست دادن ركوردش، ركورد تاريخي نحوردن سه گل در يك بازي خانگي اسپانياييها را بشكند. از ديگر نكات جالب بازي تفاوت فاحش تعداد حملات دو تيم بود. ميزبان در اين ديدار 24 بار دروازه پيكفور را تهديد كرد و از آن طرف، انگليسيها تنها 5 شوت راهي دروازه دخهآ كردند كه از اين تعداد تنها 4 شوت در چهارچوب قرار گرفت و در نهايت 75درصد آنها به گل ختم شد.
هفته سوم ليگ ملتهاي اروپا در حالي به پايان رسيد كه در دسته A اين رقابتها، تيمهاي فرانسه، سوييس، پرتغال و اسپانيا صدرنشينان گروههاي يك تا 4 لقب گرفتند.