جنگ سني در برابر سني:
بعد پنهان مساله خاشقجي
اخوانالمسلمين، سازماني شبهماسوني و سلسلهمراتبي كه در مصر در سال 1928 تاسيس شد، از طريق حزب عدالت و توسعه، حزب اسلامي محافظهكار اردوغان، مدلي از جامعهاي كه مدافع هويت اسلامي جوامع منطقه است پيشنهاد ميكند اما در عين حال به دنبال كسب مشروعيتي مردمي به واسطه صندوقهاي راي است. انتخاب محمد مرسي در مصر در سال 2012 و انتخاب مجدد اردوغان در تركيه در ماه ژوئن 2018، نشاندهنده نتيجه بخشي اين پروژه سياسي است.
مدل سلطنتي يا دموكراتيك، اخوانالمسلمين و وهابييون هر يك به نوبه خود در رقابت براي گسترش مدل خود در كشورهاي سني خاورميانه و حتي فراتر از آن هستند. اما امروز با مساله خاشقجي، عربستان سعودي دومين شكست خود را در برابر اخوانالمسلمين تجربه ميكند. عربستان اولين شكستش را به دنبال محاصره قطر تجربه كرد؛ كشوري كه از اخوانالمسلمين ميزباني و حمايت مالي ميكند با اين شرط كه تبليغات ديني در داخل مرزهايش انجام نشود و بهطور منطقي با تركيه (و ايران) براي مقابله با عربستان متحد شده است. با بررسي ذره به ذره اين اطلاعات مشمئزكننده در خصوص نحوه قتل و تاكيد بر تناقضات اظهارات مقامات سعودي در مورد اين پرونده، اردوغان نشان ميدهد كه شاهزاده سعودي هر چه باشد، قابل اعتماد نيست... و تقريبا تا روياي يك تغيير رژيم در عربستان سعودي پيش خواهد رفت. واضح است كه پادشاهي سعودي از اين زورآزمايي، ضعيفتر از قبل از صحنه بينالمللي بيرون ميآيد.
از آخرين نوشتههاي جمال خاشقجي در نشريه واشنگتنپست اينطور برميآيد كه او ترجيحش را براي اسلام سياسي و جذابيتي كه بيش از پيش در كشورهاي مسلمان پيدا كرده، پنهان نميكرده است. مدرك ديگري لازم نبود تا محمد بن سلمان او را جزو اخوانالمسلمين بهشمار آورد. اما اين تنها قدرت بنسلمان نيست كه با اين قتل متزلزل ميشود بلكه بهطور حتم اين تزلزل، كل بناي حكومت آل سعود را دربرميگيرد؛ بنايي كه هرگز تا به امروز اينچنين نزديك به فروپاشي نبوده است.