• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4222 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۰ آبان

رسول به سياست باخت

رسول، منحصربه‌فرد كشتي مي‌گرفت. شكل هيچ‌كس كشتي نمي‌گرفت. عاشق فنون مهجوري چون سربند‌پي و بزكش بود. سريع و شجاع و بديع بود. در بداهه‌نوازي، دومي نداشت. راحت و سبك مبارزه مي‌كرد. با كمترين فشار، بيشترين امتياز را به دست مي‌آورد.

روزي كه در اوايل دهه 90، ژوزف لوهينا كشتي‌گير نامدار جمهوري چك و قهرمان سال 1990 جهان او را به ماري خطرناك تشبيه كرد كه با سرعتي باورنكردني نيش مي‌زند و دور مي‌شود، كمتر كسي فكر مي‌كرد خادم بتواند با همان سرعت قهرمان جهان و المپيك شود. اما خادم از همه مخمصه‌هاي پيش رو و همه رقباي تراز اول به اعتبار همان ويژگي‌ها و خصلت‌ها گذشت و گذشت و گذشت.

خادم آن خصلت‌ها را در دهه پنجم زندگي خود هم حفظ كرده است و حضور در دانشگاه وزارت امور خارجه و عضويت در شوراي شهر، تجربه‌هاي جديدي را هم در اختيار او گذاشته است تا در كنار خصلت‌هاي پيشين و تاكتيك‌هاي متنوع شناخته شده، از تاكتيك‌ها و حربه‌هاي سياسي هم براي رسيدن به اهداف خود بهره بگيرد كه اگر اين تاكتيك‌ها را نياموخته بود، طي 7 سال حضور دوباره در كشتي ايران هرگز نمي‌توانست بيش از 500 ميليارد تومان معادل پنج هزار ميليارد ريال جذب منابع كند و يا به جمع مردان تصميم‌گيرنده اتحاديه جهاني كشتي وارد شود و يا تيم‌هاي نوجوانان، جوانان و بزرگسالانش را بارها و بارها قهرمان جهان كند.

او با همين تاكتيك‌ها كه رنگ و بويي از سياست داشت، پا در عرصه‌هايي گذاشت كه به مخيليه هيچ سياستمداري خطور نمي‌كرد. او از خط قرمزهايي عبور كرد كه در قاموس هيچ كدام از مديران ورزشي نمي‌گنجيد. او با طرح ديدگاه‌هاي جديد در اتحاديه جهاني كشتي و جنگ تمام‌عيار با قيم‌هاي نامدار كشتي دنيا، نامه‌نگاري با مقامات عالي‌رتبه جمهوري اسلامي و مديران سياسي ورزش را قرار دادن در منگنه‌اي به نام «دور زدن»، از جمله تاكتيك‌هايي بود كه رسول خادم را منحصربه‌فرد مي‌كرد و البته اگر در كنار اين صف‌شكني‌ها در تيم بزرگسالان هم رنسانسي به وجود مي‌آورد، به خطري جدي براي سياستمداراني مبدل مي‌شد كه به جاي ورزشي‌ها در مركز تصميم‌گيري ورزش ايران نشسته‌اند.

رسول كه ديرزماني پشت نامدارترين ستاره‌هاي كشتي جهان را با سربند و پي‌هاي آتشين به خاك مي‌رساند، اما، حالا مقابل اهل سياست كه براي خيمه زدن و در خاك نشاندن خادم، لحظه‌شماري مي‌كردند، سپر انداخته و دستمال‌ سفيد به علامت استعفا بلند كرده است. او سعي كرد توجه همين سياستمداران را با نامه‌نگاري مجدد خود با رييس‌جمهوري به طرف ديگري معطوف كند، اما اين اشخاص كه بهتر از هر كشتي‌گيري مي‌دانستند وقتي حريف را در پل‌شكن خود گرفتار كرده‌اند، بايد قيچي بزنند و فشار را بيشتر كنند، چنان سر و گردن خادم را روي پل جمع و جور كردند كه رسول چاره‌اي به جز كوبيدن روي تشك و اعلام استعفا پيدا نكرد. رسول خادم، همان قوي زيبايي بود كه سعي كرد فريبنده زاد و فريبا بميرد، اما وقتي در جنگ تاكتيكي در زمين سياستمداراني كهنه‌كار بازي مي‌كرد، باخت و تسليم را پذيرفت.

او اين بار به تاكتيكي روي آورد كه حريف راه مقابله با آن را بلد بود. او يك بار ديگر هم در فينال رقابت‌هاي جهاني سال 1998 تهران و هنگام مبارزه با الكسيس رودريگز كوبايي از تاكتيكي شناخته‌ شده سود برد و شكست خورد و آن شكست بايد به ياد او مي‌آورد كه براي هر حريفي بايد تاكتيكي متفاوت اتخاذ كند.

خادم اين بار با تفنگي كه فشنگ نداشت، وارد عرصه رقابت‌هاي جهاني شد و اعتبار خود را خرج راه كشتي‌گيراني كرد كه در كلاس جهاني قرار نداشتند و مسوولاني كه يك سال گوشه و كنايه‌هاي او را به جان خريده و دم برنياورده و دنبال فرصتي مي‌گشتند، بهترين فرصت را پيدا كردند كه با كمترين هزينه خادم را مستقيم و غيرمستقيم وادار به استعفا كردند، . اما آنان كه بدون هزينه زياد يا حداقل با 10 ميليارد تومان بودجه به فدراسيون، خادم را از مركز قدرت در فدراسيون كشتي دور كردند، حالا ناچارند ده‌ها برابر آن خرج كنند تا مديري مطيع، و مقبول جامعه پيدا كنند، اما آيا صرف اين هزينه سنگين مي‌تواند آب رفته به جوي كشتي را بازگرداند و آيا با سوراخ كردن قايقي كه خادم روي آن نشسته، همه در آينده‌اي نزديك در اقيانوس المپيك غرق نخواهند شد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون