سكوهاي آزادي ديگر تكيهگاه شفر نيستند
شير آلماني لبه پرتگاه؟
علي كربلايي
استقلال به معناي واقعي كلمه در بحران است. آبيهاي پايتخت بعد از گذشت 10 هفته از ليگ برتر تنها 15 امتياز جمع كردهاند و با وجود يك بازي بيشتر نسبت به رقيب سنتي در رتبه پايينتري قرار دارند و ششم هستند. ليگ قهرمانان آسيا با شكست سنگين در آزادي براي آنها در همان بازي رفت به پايان رسيد و پنجشنبه تلخ هفته گذشته تيم وينفرد شفر در حالي كه 90 دقيقه مقابل حريفي 10 نفره قرار داشت در نهايت تن به شكست در ضربات پنالتي داد و از دور اين رقابتها هم كنار رفت. جام حذفي شايد ميانبري براي رسيدن به ليگ قهرمانان آسيا براي تيمي بود كه در ليگ برتر شانس چنداني ندارد و رقبايي بسيار آماده رتبههاي اول تا پنجم را قبضه كردهاند. پاشازاده، پيشكسوت استقلال هم كه مهمان برنامه فوتبال برتر بود در انتهاي صحبتهايش در پايان بازي خاطرنشان كرد كه اين تيم شانس چنداني براي رسيدن به فصل آينده ليگ قهرمانان ندارد. اما چرا استقلال به اين روز افتاده؟ چه بلايي سر تيم ترسناك شفر آمده؟
از فصل گذشته شروع كنيم. جايي كه وينفرد شفر به جاي منصوريان روي نيمكت استقلال نشست و خيلي سريع موفق شد دل هواداران را به دست بياورد. او در نيمفصل مهاجمي به تيمش آورد كه عملكرد باورنكردني داشت و در انتهاي فصل آنها را با يك هتتريك مقابل ذوبآهن به يكچهارم نهايي ليگ قهرمانان آسيا رساند و تبديل به محبوبترين بازيكن فصل گذشته استقلال شد. اما از همان شروع تابستان مشخص بود كه نگه داشتن چنين جواهري براي يك تيم ايراني تقريبا غيرممكن است. در كنار تيام سه ستاره ديگر هم نقشي تعيينكننده در نتايج استقلال داشتند. سرور جپاروف ازبكستاني، اميد ابراهيمي و سيدمجيد حسيني. عملكرد عالي وريا غفوري را هم نبايد از ياد برد. جپاروف در انتهاي فصل درخواست قراردادي 3 ساله داشت و طبيعي بود كه مسوولان استقلال نتوانند خواسته او را برآورده كنند. جپاروف همين حالا هم فراتر از انتظارات ظاهر شده با توجه به سنش، اما بعيد است سال آينده يا سال بعدتر بتواند كارايي خاصي براي استقلال داشته باشد. اميد ابراهيمي پيشنهاد ميليون دلاري از قطر داشت و سيدمجيد حسيني هم بعد از جام جهاني و ديده شدن ميخواست مسير پيشرفتش را طي كند و به تيمي اروپايي برود. مجموعه اين عوامل باعث شد مديريت استقلال نتواند مهرههاي حساس و كليدي فصل گذشتهاش را حفظ كند. به همه اينها جهش قيمت ارز را هم اضافه كنيد. همان دليلي كه باعث شد وحيد اميري و فرشاد احمدزاده هم قيد حضور در پرسپوليس را بزنند. اما آيا اين دلايل براي اين افت وحشتناك استقلال قانعكننده هستند؟ بياييد نگاهي به تابستان اين فصل آبيها بيندازيم.
در تابستان امسال، استقلال فعالترين تيم در نقل و انتقالات بود. هنوز هيچكس داستان شبهاي طولاني پندار توفيقي را فراموش نكرده و هشتگ #پندار_تايم يكي از موضوعات داغ شبكههاي اجتماعي براي كريخواني آبيها بود. آنها تقريبا هر چه استعداد در فوتبال ايران بود را جمع كردند و ستارههاي بزرگي را هم خريدند. مرتضي تبريزي از ذوبآهن، الحاجي گرو از استرشوند، ماركوس نيوماير آلماني، فرشاد محمديمهر، طارق همام عراقي، علي كريمي مليپوش سپاهان، اللهيار صيادمنش، محمد دانشگر و روحالله باقري خريدهاي جديدي هستند كه اين فصل به ميدان رفتهاند. خريدهايي كه هر كدام قيمتي بالا دارند. مرتضي آقاخان هم از بازيكنان با كيفيتي است كه هنوز شرايط بازي را پيدا نكرده است. در حقيقت استقلال از نظر مهره آنقدرها هم كه به نظر ميرسيد، تضعيف نشده است. تمام اين مهرهها با نظر شفر خريداري شدهاند و مربي آلماني استقلال حتما چيزي كه ميخواسته را در آنها ديده است. پس مشكل اصلي اين تيم كجاست؟
به نظر ميرسد شفر بيش از حد به مهرههاي مهم فصل گذشتهاش متكي بوده است. مجيد حسيني- جپاروف- ابراهيمي- تيام، مربعي بودند كه روي دوش خود استقلال را به اوج رساندند. آمادگي بالاي وريا غفوري كه اين فصل خبري از بازيهاي درخشانش نيست هم از ديگر عوامل ضعف اين فصل استقلال است. وينفرد شفر با گذشت 10 هفته از ليگ و چهارده بازي در مجموع فصل هنوز هم در كنفرانسهاي خبرياش به بازيكنان از دست رفتهاش اشاره ميكند. اشاراتي كه طبيعتا روي روحيه بازيكنان فعلي اين تيم تاثيرگذار خواهد بود. شفر اين فصل بسيار به سكوهاي ورزشگاه وابسته است و تقريبا آنها هستند كه تركيب تيم را ميچينند. در بازي مقابل سايپا ديديم كه سكوها نام باقري را فرياد زدند و تنها بعد از فقط چند دقيقه اين بازيكن به جاي الحاجي گرو به ميدان آمد. سكوها از جابر انصاري بيزار هستند و مربي استقلال تحت هيچ شرايطي به او بازي نميدهد. علي قرباني كه بهترين مهاجم فصل گذشته استقلاليها بود به خاطر رابطه نه چندان خوبش با هواداران راهي اروپا شده و اتفاقا عملكرد قابل قبولي هم ارايه داده است. او به درخواست شفر در ليست مازاد قرار گرفت و قراردادش تمديد نشد. اما اين كارها باعث نشده كه سكوها همه در حمايت از وينفرد شفر شعار بدهند. او در حالي كه تصور ميكرد حمايت كامل هواداران را پشت سرش دارد اما حالا با تصويري متفاوت روبهرو شده است. به نظر ميرسد هواداران استقلال متوجه اين موضوع شدهاند كه بدنسازي ابتداي فصل پرسپوليس نقش مهمي در موفقيتهاي اخير اين تيم داشته است. حالا سوال اينجاست كه وينفرد شفر روزهايي كه پرسپوليس در اردوي پيشفصل بود چه كار ميكرد؟ كارشناسي جام جهاني در تلويزيون سوييس اهميت بيشتري داشت يا سامان دادن به تيم؟ شفر هنوز تيمش را نميشناسد و هر بازي از يك تركيب استفاده ميكند. بازيكنان خارجياش از بهترين موقعيتها هم استفاده نميكنند. الحاجي گرو كيفيتش نيمي از كيفيت علي قرباني هم نيست و ماركوس نيوماير تنها كاري كه بلد است زدن ضربات ايستگاهي خطرناك و البته نه چندان سودمند است. اين سوال براي هواداران پيش ميآيد كه چرا اين بازيكنان خريداري شدهاند؟ روي چه حسابي به استقلال آمدهاند و چرا بازيكناني كه كيفيت بهتري از آنها دارند، بايد نيمكتنشين شوند؟ استقلال چرا بايد در بازي جام حذفي تعدادي از بازيكنان اصلياش را به ميدان نفرستد؟ مگر اين تنها جام باقي مانده نيست؟ هواداران استقلال روز بازي با سايپا نشان دادند از اين وضعيت راضي نيستند. هواداران از اينكه سيدحسين حسيني با يك پست اينستاگرامي به نيمكت تبعيد شود و با يك مصاحبه به تركيب برگردد، راضي نيستند. هواداران استقلال اين روزها از هيچ چيزي راضي نيستند. اما چاره چيست؟
چاره اين وضعيت استقلال تنها صبوري است. تغيير مربي، آن هم مربي بزرگي مثل شفر كه نشان داده ميتواند نتيجه بگيرد در حال حاضر منطقي نيست، اما طبيعي است كه از روز پنجشنبه شفر جو متفاوتي را در ورزشگاه آزادي و ساير ورزشگاهها تجربه خواهد كرد. تا نيمفصل بازيكنان با ارزشي مثل شجاعيان به تركيب اصلي برميگردند و احتمالا خريدهاي جديد هم بيشتر با تيم هماهنگ شدهاند. مثل مورينيو كه سندروم فصل سوم دارد، شفر هم سندروم فصل دوم دارد و در فصلهاي دوم حضورش در تيمهاي مختلف نتايج خوبي نميگيرد. به هر حال شفر بايد كارش را جديتر دنبال كند. او بايد روي تيمش متمركز باشد و سراغ بيزينسهاي ديگر نرود. احتمالا خودش هم خوب ميداند اگر به زودي دستياران ايراني جديدش را معرفي نكند، شايد يكي از آنها به عنوان سرمربي بعدي استقلال معرفي شوند.