سرمايه انساني حلقه گمشده صنعت تصوير
عليرضا تابش
سينما به مثابه يك صنعت چندوجهي تخصصهاي بينارشتهاي زيادي را در خود جاي داده است و نقش نيروي انساني در آن نسبت به ساير صنايع خلاق برتري دارد. هر مديري در هر سطح از فعاليت، در سير تكامل و توسعه صنايع خود، فراز و فرودهاي بيشماري را تجربه كرده است كه در عمده آسيبشناسيهايي كه از اين روندها صورت گرفته است، نيروي انساني به عنوان مهمترين سرمايه، نقش پررنگتري نسبت به ساير سرمايههاي مشهود يا نامشهود در علل شكلگيري اين تحولات و افت و خيزها داشته است.
ابزار سينما حاوي تكنيكها و فناوريهاي گوناگون است و استفاده از آنها نيازمند مهارتهاي علمي و حرفهاي در رشتهها و شاخههاي متفاوت فني و صنعتي است. از سوي ديگر توسعه بسياري از فناوريهاي جديد به ويژه در زمينههاي صوتي، تصويري و رايانهاي در جريان اشتغال و مكاشفه اهل فن و دانش در عرصه سينما توسعه خواهد يافت، زيرا كانون آفرينش آثار هنري انديشههاي انساني هستند. به راستي سينما به عنوان يكي از اركان فرهنگي به ويژه در كشور ما چقدر نسبت به منابع گرانقدر و نقش نيروي انساني توانمند در لايههاي مختلف، تمركز و تاكيد داشته است؟ صنوف تخصصي سينمايي تا چه ميزان به اين دغدغه به عنوان يك اصل بنيادين توجه كردهاند؟ اساسا اين موضوع بايد در كانون توجه قرار گيرد يا خير؟ به گمان من پاسخ اين چراييها و سوالات در حلقه گمشدهاي به عنوان «خلاقيت و نوآوري انساني» نهفته است. هسته فكري كه در نظامهاي اداري و بروكراتيك، گاه باعث كمرنگ شدن و بعضا نابودي اين ثمره انساني سيال و انعطافپذير شده است. سرشت رابطه معنادار خلاقيت و انعطافپذيري انسان و بهرهوري منابع انساني يك ديدگاه فكري است كه بايد تلاش شود تا در جامعه سينمايي ما نهادينه شود زيرا عاملي است كه دوام و بقاي سازمانهاي رسانهاي را در دنياي پر رقابت كنوني تضمين ميكند. برخورداري از نيروي انساني قوي و با تجربه در فرآيند توليد فيلم بهويژه فعاليتهاي پشتيباني چون صداگذاري، تدوين، فيلمبرداري و... از توفيقات سينماي امروز ايران به شمار ميرود، اما پيشرفتهاي ما در زمينه تجهيزات كار و ابزار سينمايي بعضا از ميزان پيشرفت در شكلگيري اين جريان در تربيت نظاممند نيروي انساني كمتر بوده است. حال با اين مفروضات بايد در مسير تقويت آموزش و تربيت منابع انساني گامهاي اساسي برداشت. سينماي ايران بهويژه در بخشهاي جديدتر خود ازجمله انيميشن و بازيهاي رايانهاي همانند ديگر بخشهاي كشور همواره به نيروي انساني متخصص در امور فني و توليدي نيازمند است. رشد و پيشرفت سريع و چشمگير فناوريهاي نوين و نيز تنوع در توليدات سينمايي و سرعت شتابنده كشورهاي صاحب صنعت سينما در به دست آوردن بــازار سينماي جهان سبب شده است كه آموزشهاي رسمي و غيررسمي سينمايي جايگاه ويژهاي در تامين نيروي انساني بخش پيدا كنند. خلق فرصتهاي آموزشي و توانمندسازي از ديگر اقدامات زيربنايي در سينماي نوين ايران است، در كنار آموزشگاههاي آزاد سينمايي، دورههاي آموزشي عمومي و تخصصي انجمن سينماي جوانان ايران را ميتوان به عنوان يكي از داشتهها و ظرفيتهاي مهم حال حاضر سينماي كشور كه نقطه اتكا و قوت سينماي ايران از لحاظ نيروي انساني است، عنوان كرد. همچنين رويدادهاي آموزشي ديگري در قالب كارگاههاي آموزشي، كارگاهها و نشستهاي تخصصي براي آشنايي به دانش روز و دستاوردهاي جديد سينمايي به صورت تخصصي از سوي مدرسه ملي سينما و خانه سينما در طول سال برگزار ميشود. با اين حال بسياري از هنرستانهاي غيرانتفاعي و نيز مراكز آموزش عالي (دولتي و غيردولتي) بدون اطلاع از وضعيت بخش سينما و منابع انساني موردنياز آن به آموزش هنرجويان و دانشجويان مبادرت ميورزند. آنچه در اين بخش حائز اهميت است، آن است كه هيچگونه ارتباط تكميلي و ارگانيكي بين فعاليتهاي آموزشي مذكور وجود ندارد.
شايد طرح اين نكته بتواند سرآغاز مطرح شدن ناگفتههايي باشد كه بايد امروز بدان پرداخت.
با رفع موانع توسعهاي و چارچوبهاي گذشته بايد از جذب و تشويق فرهيختگان و صاحبان دانش و تخصص براي ورود به عرصه سينما، حمايت شود و زمينه جذب نيروي انساني آموزش ديده در سينماي كشور بيش از گذشته فراهم شود.
بايد اين پرسش مطرح شود كه نسبت سينما و سرمايه انساني در دهه چهارم كجاست ؟ از اين رو بايد گفتماني موثر در سينما شكل بگيرد. بايد از ظرفيتهاي موجود ملي در راستاي حمايت بيشتر از استعدادهاي ناشناخته استفاده بهينه كرد و در اين عرصه «توانمندسازي و حمايت از صاحبان ايدههاي خلاقانه» را در اولويت قرار داد.بيترديد ظهور قشري خلاق و ارزشآفرين در عرصه سينما رويا نيست و توسعه درونزا و پايدار لازمه تحقق آن است.