• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۵ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4224 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۳ آبان

صداي مخالف

چه آتويي دست غرب داريد؟

تقريبا سراسر روزنامه كيهان در روز شنبه به موضوع حمله به وزارت‌خارجه و ماجراي اتحاديه اروپا مرتبط بود. سرمقاله اين روزنامه به قلم محمد صرفي معتقد بودكه «اروپايي‌ها كه تقريبا در همه موارد به ايران بدهي دارند، با راه انداختن اين بازي دست پيش را گرفته‌اند و سعي دارند خود را شاكي و طلبكار جلوه دهند.»

صفحات 2 و يازده اين روزنامه نيز به هر بهانه‌‌اي به اين موضوع پرداخته است. در صفحه يازده كيهان به بهانه نقد مقاله روزنامه قانون مي‌نويسد: «انفعال عجيب و حيرت‌آور وزارت خارجه كشورمان در قبال اقدامات ضد‌ايراني و گستاخانه كشورها منجر به آن شده كه كشورهاي اروپايي به جاي پاسخگويي درباره ميزباني چند دهه‌اي خود از يك تشكيلات تروريستي و جنايتكار به نام سازمان منافقين و ديگر گروه‌هاي ضدايراني‌، در جايگاه طلبكار بنشينند و اتهامات سنگيني را متوجه ايران كنند.»

سرمقاله‌نويس كيهان نيز با بيان اينكه اروپاييان «به خوبي مي‌دانند، خروج ايران از برجام چه تبعات سنگيني براي آنها دارد‌.» در عين حال معتقد است كه اين كشورها «طوري رفتار مي‌كنند كه ماجرا را معكوس كرده و ايران را محتاج و بدهكار جلوه دهند.» دبير سياسي روزنامه كيهان با اشاره به اخراج دو ديپلمات ما از هلند و اخراج يك ديپلمات ديگر از فرانسه مي‌نويسد: «دستگاه ديپلماسي چنان محرمانه و از موضع ضعف با اين وقايع برخورد مي‌كند كه اين پرسش در ذهن شكل مي‌گيرد كه اروپايي‌ها چه آتويي از آنان در جيب دارند كه در برابر هر رفتار باج‌گيرانه‌اي، سكوت مي‌كنند و دم نمي‌زنند؟!»

 

ترامپ براي مذاكره بايد برجام راتقويت مي‌كرد

مهدي محمدي در سرمقاله روزنامه وطن امروز دولت ترامپ را به عدم هوشمندي متهم كرده و معتقد است اگر آنها به دنبال مذاكره با ايران بودند بايد موضع برجام را اتفاقا تقويت مي‌كردند. او مي‌نويسد: «واقعيت اين است كه اگر امريكا مي‌خواست تقاضاي مذاكره در ايران رشد كند بايد تجربه برجام در حل مشكلات اقتصادي را به يك تجربه موفق براي مردم ايران تبديل مي‌كرد. تازه در آن صورت هم معلوم نبود اين تقاضا به نحو فزاينده‌اي رشد كند، چراكه اساسا برجام ظرفيت آن را نداشت- و براي اين هدف هم طراحي نشده بود- كه يك گشايش عمده اقتصادي براي ايران ايجاد كند. هدف برجام آنگونه كه طراحان آن در دولت اوباما به‌روشني گفته‌‌اند محروم كردن ايران از ظرفيت‌‌هاي راهبردي‌‌‌‌اش و خريد زمان براي امريكا بود تا از طريق ايجاد تغييرات داخلي طي يك دهه پس از برجام، از ايران انقلاب‌زدايي كند. دولت ترامپ حتي اين مقدار هم بينش راهبردي نداشت كه بتواند برنامه بلندمدت دولت امريكا در اين حوزه را درك كند.»

نويسنده همچنين معتقد است كه «شكست تجربه برجام به اعتبار غربگرايان در ايران چنان لطمه‌اي زده كه بعيد است تا سال‌ها قابل جبران باشد و به اين ترتيب ترامپ گزينه مذاكره را به‌طور بنيادين از روي ميز برداشته به جاي آنكه آن را تقويت كرده باشد.» اين درحالي است كه تفاوت اساسي ميان اوباما و ترامپ با رفتارهاي ترامپ و خروجش از پيمان‌نامه‌هاي بين‌اللملي دست‌كم براي همه قابل روئيت است.

 

اينستاگرام باعث ناآرامي سياسي مي‌شود

روزنامه جوان در بخش اجتماعي روز شنبه خود به دنبال تئوريزه ‌كردن دلايل بستن اينستاگرام رفته و طي گزارشي معتقد است كه وجود اينستاگرام نه‌تنها به «نارضايتي عميق» بلكه به «ناآرامي سياسي گسترده» مي‌انجامد.

نويسنده اين گزارش معتقد است كه «شبكه اجتماعي اينستاگرام در كشورمان به فضايي براي نمايش ثروت و تن‌پروري تبديل شده است.‌» با همين زمينه ادامه مي‌دهد: «اين روز‌ها جامعه بيش از هر زمان ديگري نيازمند روحيه مقاومت و استقامت است و شايد بتوان در شرايط كنوني چنين روحيه‌اي را در فضاي عمومي جامعه شاهد بود. در اين ميان گروهي ديگر، با رفتار‌هايي نظير استخدام نيرو براي سگ‌گرداني آن هم با دستمزد‌هايي عجيب و غريب تا ساعتي ۱۰۰ هزار تومان، برگزاري مراسم و جشن براي خداحافظي فرزندان‌شان با پوشك و به نمايش گذاشتن اين تصاوير در صفحات اينستاگرام‌شان يا سفر‌هاي خارجي و رستوران‌گردي‌هاي لاكچري و حتي انتخاب تاريخ‌هاي خاص براي نمايشي تمام عيار از ثروت و خاص‌بودن تصوير تمام عياري از طبقات اجتماعي نوكيسه را به نمايش مي‌گذارند.» به اعتقاد نويسنده اين مساله باعث مي‌شود تا فقر براي مردم غيرقابل تحمل شود.جوان ادامه مي‌دهد: «يك شكل سنتي و پذيرفته‌شده از فقر وجود دارد كه انسان به آن عادت كرده است، اما شرايط وقتي تغيير مي‌كند كه از طريق گسترش وسايل ارتباط جمعي تصوير يك نوع زندگي ديگر و مرفه‌تر (مثلا با برنامه‌هاي تلويزيوني يا ويديويي)، تا اقصي نقاط جوامع تكامل نيافته رخنه كند.

در پي تضاد اين دو عامل، نياز‌هاي بي‌حد و حصر رشد مي‌كنند و پس از آن حركت‌هاي ناگهاني ركود يا رشد اقتصادي بسياري از مواقع وضعيت آنومي به شكل يك گمگشتگي فرهنگي جهشي (و از دست دادن هويت فرهنگي) را در پي دارد كه نه فقط يك نارضايتي عميق بلكه علاوه بر آن ناآرامي‌هاي سياسي گسترده‌اي را به وجود مي‌آورد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون