خانه‌تكاني در تاريكخانه
شهرام شهيدي
همه اصناف شب عيد كه مي‌شود كسب‌شان رونق مي‌گيرد و مشتري‌شان زياد مي‌شود الا اين صنف تاريكخانه‌اي ما كه عينهو شتر همه‌چيزش برعكس است. خلاصه چون شب عيد نزديك است و كسب و كار ما ديگر رونقي ندارد و بيشتر از قبل كسي براي ما تره خرد نمي‌كند بنابراين كركره تاريكخانه را تا بعد از تعطيلات مي‌كشيم پايين و براي شما آرزوي سالي خوش مي‌كنيم. البته آرزوهاي ما همين نيست در واقع براي سال آينده آرزو مي‌كنيم:
مردم سالي پريارانه داشته باشند و از فهرست يارانه‌بگيران شوت نشوند بيرون. علي مطهري سالي پر از زره و كلاهخود داشته باشد و محمدجواد ظريف سالي بي‌سفر. (خسته شد بنده خدا. در لفافه خواستيم بگوييم اميدواريم توافق بشود و نمايندگان امضا‌كننده نامه در كنگره امريكا ضايع شوند.)
همچنين با توجه به برگزاري انتخابات مجلس در سال آينده خورشيدي اميدواريم سالي بدون بگم‌بگم در پيش رو باشد و نه بگم بگم پيش بياد و نه خودش بياد.
يكي ديگر از آرزوهاي تاريكخانه‌اي ما اين است كه در سال 94 هيچي ساماندهي نشود. هربار در اين مملكت قرار مي‌شود چيزي را ساماندهي كنند يك قوز ناقابل روي قوزهاي ديگر كمر ما اضافه مي‌شود. همچنين آرزو مي‌كنيم سال بعد ما سال بدون نتانياهويي داشته باشيم. هرچه ايشان كمتر باشد لبخند در جهان بيشتر است. صلح بيشتر است. موسو شيطان ما ديروز مي‌گفت وقتي نامبرده در صحنه حاضر است شرمش مي‌آيد خودش را به كسي معرفي كند و بگويد من موسيو شيطان هستم. از طرفي سال 93 اين داعش هم كم بلا سر ما و جهان نياورد. يك ديالوگي در فيلم گوزن‌هاي مسعود كيميايي هست كه مي‌گويد وقتي رفتي نفهميدم كي داره ميره. حالا كه اومدي فهميدم كي اومده. به قول خدابيامرز عمران صلاحي حالا حكايت ما است. وقتي بن‌لادن مرد و رفت در سطل زباله تاريخ نفهميديم كي داره ميره. اما حالا كه داعش آمده فهميديم كي اومده !
اهالي تاريكخانه كلي آرزوي ديگر هم براي‌تان دارند اما ديگر جا نداريم. تاريكخانه سعي مي‌كند در سال آينده خانه‌تكاني كند و پوست بيندازد. شايد يكسري از اهالي تاريكخانه فرار مغزها كنند و عده‌اي دورگه و مهاجر و جوان جوياي نام به جمع ما اضافه شوند. خلاصه نوروزتان خجسته و دل‌هاتان شاد و لب‌هاتان پرلبخند باد. تا سال بعد ببينيم چه كساني در تاريكخانه تعديل مي‌شوند.