هشدار نسبت به احتمال تعطيلي باشگاه ياران مثبت بهزيستي
گروه اجتماعي| معاون پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي كشور با انتقاد از پرداخت نشدن اعتبارات حمايتي مربوط به باشگاه ياران مثبت – ويژه حمايت و پيگيري درمان مبتلايان اچآيوي در كشور - هشدار داد كه در صورت تداوم روند پرداخت نشدن اعتبارات در سال 98، سازمان بهزيستي اين مراكز را تعطيل خواهد كرد.فريد براتيسده كه روز گذشته با ايسنا صحبت ميكرد با اعلام اين انتقاد، خبر داد كه بودجه سازمان بهزيستي براي حمايت از بيماران ايدز بر اساس برنامه استراتژيك چهارم پرداخت نشده و افزود: «تا امروز، سه برنامه استراتژيك ايدز در كشور اجرا شده و حالا وارد برنامه استراتژيك چهارم درمان و كاهش آسيب بيماري ايدز در كشور شدهايم. در اين برنامه هم سازمان بهزيستي موظف به حمايتهاي لازم از افراد مبتلا و خانوادههايشان در قالب باشگاههاي مثبت بوده اما اعتباري براي تامين هزينههاي باشگاههاي مثبت بر اساس آنچه در برنامه استراتژيك چهارم آمده پرداخت نشده است. چندين ميليارد تومان بودجه براي اين بخش در نظر گرفته شده بود كه تاكنون پرداخت نشده است. تا امسال هم از منابع سازمان بهزيستي كه آن را از سازمان برنامه و بودجه دريافت ميكرديم، اقداماتي را در خصوص بيماران HIV انجام ميداديم، اما اگر وضعيت به همين منوال باشد، - مانند وزارت بهداشت كه امسال باشگاههاي مثبت ايدز خودش را تعطيل كرد و همه را به سمت ما سوق داد - ما هم مجبور ميشويم كه از سال آينده باشگاههاي مثبت را تعطيل كنيم.»براتيسده افزود: «اين اعتبارات را بايد مسوولان مربوطه در وزارت بهداشت ميگرفتند و به ما تحويل ميدادند، اما دوستان فقط در جلسه نشسته و برنامه استراتژيك چهارم را تصويب كردهاند، ولي هيچ اعتباري برايش در نظر نگرفتهاند. نه تنها اعتبارات وزارت بهداشت و وزارت كشور در اين خصوص پرداخت نشده، سازمان برنامه و بودجه هم به شكل قطرهچكاني مقداري بودجه در اختيار ما گذاشته كه در مقايسه با نيازي كه در اين زمينه وجود دارد، كافي نيست.
وقتي افراد به ايدز مبتلا ميشوند خودشان خود به خود ميل به انزوا پيدا ميكنند و خانوادههايشان نيز دچار مشكل ميشوند. بنابراين بايد از اين افراد حمايت كنيم اما اين رقمها در مقايسه با هزينه حمايتها فايدهاي ندارد. البته من بخشي از مشكل را ناشي از عدم پيگيريهاي مديريت مربوطه در وزارت بهداشت ميدانم. در وزارت بهداشت آن طور كه بايد به بيماري ايدز توجه نشده و صرفا در اين حد كه درمان اوليهاي صورت بگيرد، از نظر آنها كار انجام شده است. در حالي كه دستگاههاي ديگر هيچ حمايتي دريافت نكردهاند كه اين موضوع مشكل ايجاد كرده است.» براتيسده در ادامه صحبتهايش با ايسنا افزوده است: «تا الان با توجه به آمار اعلام شده از سوي وزارت بهداشت، حدود ۴۰ هزار نفر مبتلا به بيماري ايدز شناسايي شده كه حدود ۱۳ هزار نفر از آنان در باشگاههاي مثبت تحت پوشش بودهاند. تعدادي از مبتلايان به HIV نيز در باشگاههاي وزارت بهداشت تحت پوشش بودند اما وزارت بهداشت براي اين باشگاهها بودجهاي را در نظر نگرفته بود بلكه با اعتباراتي كه از نهادهاي بينالمللي دريافت ميكرد به كار آنها ادامه ميداد اما درحال حاضر اين حمايتهاي بينالمللي قطع شده و اين مراكز هم تعطيل شدهاند. به همين دليل افراد را به طرف ما سوق دادهاند و به ما ميگويند كه به آنها خدمات بدهيد درحالي كه با اين هزينهها اين كار دشوار است.»اين مقام مسوول همچنين روز گذشته در كسوت تخصص دانشگاهي خود و به عنوان يك روانشناس در پاسخ به اظهارات هفته گذشته سورنا ستاري؛ معاون علمي و فناوري رياستجمهوري كه مدعي شده بود: «اكثر بچه پولدارها معتاد ميشوند»، هم يادداشتي در اختيار «ادنا» گذاشت و در بخشي از اين يادداشت نوشت: «معاون علمي و فناوري رييسجمهوري حتما نيك ميداند كه بيان چنين گزارهاي از سوي ايشان در مقام معاون علمي رياستجمهوري بايد بر مبناي مطالعات علمي متقن و نه حتي تحقيقات پاياننامهاي دانشجويي باشد. تا آنجا كه نگارنده اين سطور مطلع است گزاره اكثر بچه پولدارها معتاد ميشوند، در هيچ تحقيق و مطالعه علمي متقن در كشور ما حاصل نشده است. شايد ايشان اين گزاره را بر مبناي مشاهدات خود از معدود كساني اعلام كردهاند كه با آنان آشنايي داشتهاند. حتي در اين صورت هم نميتوان به صرف برخورد با چند بچه پولدار مبتلا به اعتياد چنين تعميم نادرستي بيان كرد. در بررسيهاي انجام شده در كشورهاي مختلف نزديكي بين اعتياد و فقر، يافتهاي عام بوده تا جايي كه در علتشناسي اعتياد، فقر يك علت اصلي اعتياد در نظر گرفته ميشود. در كتب تشخيصي اختلالات رواني در بحث شرايط اجتماعي و طبقاتي مصرفكنندگان گفته ميشود كه نرخ اعتياد و مصرف مواد بين افراد طبقات مختلف تقريبا يكسان و برابر است؛ و اگر چه ميتوان بين نوع يا حتي شيوه مصرف مواد بين افراد طبقات مختلف اجتماعي با درآمدهاي مختلف تفاوتهايي ديد، اما گزاره اكثر بچه پولدارها معتاد ميشوند، در هيچ اثر علمي به دست نيامده است. شايد استدلال شود كه بحث اصلي ايشان موضوع اهميت كار سخت در حيطههاي علمي و اجرايي با توجه به شرايط كنوني جامعه باشد؛ اما حتي اگر در شرايط كنوني و با توجه به قصههاي مربوط به ژن خوب و رانتها و ... بپذيريم هنوز هم روستازادگان امكان صدارت و وزارت مبتني بر شايستگيها و كفايتهاي شخصي را داشته باشند، اين حكايت را در بافت آسيبي چون اعتياد مطرح كردن و سپس استخراج گزارهاي نامعتبر از آن، دور از مقام ايشان است. اعتياد هنوز هم در جامعه ما با انگ و قبح همراه است و تاكيد بر اين قبح چه بسا در سوق مصرفكنندگان به سمت درمان و بهبودي موثر خواهد بود اما اينكه معاون علمي بالاترين مقام اجرايي كشور بر طبل اين انگ كوبيده جاي تامل دارد.»