برگزيت «مي» را سرنگون ميكند؟
محمدحسن گودرزي
وقتي در جولاي 2016 و بعد از اينكه ديويد كامرون نخستوزير وقت بريتانيا بعد از راي مثبت مردم اين كشور براي خروج از اتحاديه اروپا از سمت نخستوزيري كنارهگيري كرد، كمتر كسي فكر ميكرد ترزا مي به عنوان جانشين وي كار چندان سختي در پيش داشته باشد. در واقع شرايطي كه مي در آن بر سر كار آمد تماما به نفع وي بود: اكثريت پارلمان در اختيار حزب متبوع وي، حزب محافظهكار بود، همهپرسي خروج از بريتانيا كه وي از آن حمايت ميكرد به پيروزي رسيده بود و مهمتر از همه اينكه وي بدون اينكه در معرض آراي عمومي قرار بگيرد، بعد از استعفاي ديويد كامرون به عنوان نخستوزيري رسيده بود. عنواني كه تنها يك زن در تاريخ بريتانيا پيش از وي به آن دست پيدا كرده بود: مارگارت تاچر.
در ابتدا همه چيز براي پيشبرد پروژه خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا موسوم به برگزيت خوب به نظر ميرسيد اما در عمل اين پروژه نشان داد كه براي به وجود آوردن بحران در صحنه سياسي بريتانيا نيازي به عامل خارجي نيست و برگزيت ميتواند تا حد به لرزه درآوردن پايههاي حكومت مي پيش برود. لرزشي كه حتي استعفا و كنارهگيري چند وزير كابينه مي هم نتوانست جلوي آن را بگيرد و حتي حزب محافظهكار اكثريت خود را در پارلمان بريتانيا در انتخابات زودهنگام كه به خواست مي برگزار شد، از دست داد. در نگاه اول ميتوان دلايل اين آشفتگي سياسي را در كابينه ترزا مي به راحتي ديد. برگزيت طرحي بود كه ظاهرا با هدف جدايي و استقلال از اتحاديه اروپا در مورد مسائل گمركي و اقتصادي طراحي شده بود. حاميان اين طرح از مسائلي مانند توقف پرداخت حق عضويت به اتحاديه اروپا، استقلال در مورد مسائل گمركي و قضايي و توقف قوانين محدودكننده اقتصادي اتحاديه اروپا به عنوان مزاياي خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا نام ميبردند. اما بهطور كلي دليل اصلي تلاش براي خروج از اتحاديه اروپا نه از لندن و بروكسل بلكه از جايي بسيار دورتر ميآمد: خاورميانه.تبعات موج مهاجرت از خاورميانه به اروپا كه از سال 2015 شروع شد به بسياري از كشورهاي اروپايي بخصوص آلمان و فرانسه ضربه زد و مشكلات عديده اجتماعي و امنيتي براي اين كشورها به وجود آورد. مشكلاتي كه شايد در نبود مهاجران جديد در اين كشورها وجود داشتند اما حضور اين گروه بزرگ جمعيتي كه تفاوتهاي فرهنگي و اجتماعي زيادي با جوامع ميزبان در اروپا داشتند، باعث شد كه اين مشكلات بيش از پيش پررنگ شوند. شايد دليل اصلي مخالفت مردم بريتانيا با ماندن در اتحاديه اروپا همين ترس از تبعات مهاجران تازه بوده باشد. در واقع مخالفان اتحاديه اروپا در روزهاي پاياني همهپرسي برگزيت بر اين مساله تاكيد بسياري داشتند و تجربه حضور مهاجران شرق اروپايي كه با توسل به قوانين رفت و آمد آزادانه اتحاديه اروپا بسياري از فرصتهاي شغلي بريتانياييها را از آنها گرفته بودند، باعث شد كه مخالفان اتحاديه اروپا با اختلاف كمي پيروز همهپرسي شوند.
حالا با گذشت 2.5 سال از همهپرسي برگزيت، نتايج اين همهپرسي براي بريتانيا به اين شرح بوده: خروج شركت خودروسازي اشكودا و احتمال خروج «بيامو» و «ايرباس» از بريتانيا به دليل نامشخص بودن نتايج احتمالي خروج اين كشور از اتحاديه اروپا، افزايش نرخ تورم به ۲.۹ درصد كه در چهارسال گذشته در اين كشور بيسابقه است، انتقال فعاليتهاي برخي شركتها و بانكهاي بزرگ مانند بانك جيپيمورگان از لندن به نقاط ديگر اروپا، افزايش قيمت مواد غذايي وارداتي، كاهش ارزش بيسابقه پوند تا جايي كه هفته گذشته براي اولينبار ارزش هر دلار امريكا به يك پوند رسيد و خروج برخي وزراي مطرح مانند بوريس جانسون وزير امور خارجه اين كشور از كابينه مي در سال 2017 و 9 نفر ديگر در سال 2018.با توجه به اين مسائل به نظر ميرسد، ترزا مي كه هفته پرتنشي را در پارلمان اين كشور پشت سر گذاشته صداي لرزش و خرد شدن پايههاي صندلي قدرت خود را به عنوان دومين نخستوزير زن تاريخ بريتانيا بيش از پيش احساس ميكند. اعتباري كه وي در روزهاي اول كسب كرد حالا به دليل پافشاري بر طرح برگزيت روز به روز در حال از بين رفتن است. با وجود اينكه اعضاي حزب محافظهكار در رايگيري درون حزبي هفته گذشته خود تمام قد از مي دفاع كردند، اما نخستوزير بريتانيا براي حفظ خود در صحنه سياست اين كشور به چيزي مانند معجزه نياز دارد. صحنهاي كه رقيبي قدرتمند و كاريزماتيك در حزب مخالف (حزب كارگر) به نام جرمي كوربين منتظر اشتباه بعدي مي است كه دوران نخستوزيري وي را زودتر از موعد مقرر به پايان برساند.
روزنامهنگار حوزه بينالملل