زمان مناسب گفتوگو
راهكار اساسي از نظر من اين است كه در نحوه اداره اين كارخانهها و واحدهاي توليدي تجديدنظر صورت بگيرد و خود كارگران هر مجموعه در روند اداره كارخانهها مشاركت داده شوند. كاش در روند خصوصيسازي از ظرفيتها و تواناييهاي كارگري استفاده ميكرديم يا از اين پس در اداره اين مجموعهها از اين قابليت استفاده كنيم. تا به اينجاي كار ما شاهد حل ريشهاي كار در مجموعههايي كه با مشكل برخورد كردهاند، نبودهايم. در حال حاضر تنها موضوع معوقات مزدي كارگران در حال حل و فصل است كه از نظر ما اين راهكار به معناي حل مشكل نيست و بيشتر ميتوان به چشم مسكن موقت به آن نگريست.
بايد باز هم تاكيد كنم كه مسوولان كشور پيش از بهوجود آمدن مشكلات پاي ميز مذاكره بيايند. ما به عنوان نمايندگان قانوني كارگران ماههاست كه در مصاحبهها و گفتوگوهايمان از برگزار نشدن جلسات شوراي عالي كار انتقاد ميكنيم. جلسات شوراي عالي كار دقيقا نماد مذاكره، گفتوگو و سهجانبهگرايي در كشور ماست. اينكه مدام فرياد كنيم و مسوولان دولتي و حتي مجلس به درخواستهاي كارگران براي مذاكره بيتوجهي كنند دقيقا مشابه همان اتفاقاتي است كه دارد در كارخانههاي مختلف در كشور ميافتد. براي همين است كه ميگويم بهترين زمان مذاكره قبل از بروز مشكلات است نه زماني كه هزينههاي ناخواسته به كارگران و جامعه تحميل ميشود. اميدوارم وقتي را كه آقايان بعد از بروز مشكلات براي رسيدگي به آن اختصاص ميدهند، قبل از علني شدن معضلات اختصاص دهند و به آنها رسيدگي كنند.