تيم ملي فوتبال كشورمان در نخستين گام در رقابتهاي جام ملتهاي آسيا موفق شد با نتيجه پرگل 5 بر صفر از سد يمن بگذرد. فارغ از جو احساسي به وجود آمده پيرامون اين برد، ميتوان با نگاهي فني و تحليلي بازي شاگردان كيروش را بررسي كرد. به همين منظور با «مجتبي تقوي» همكلام شديم. مجتبي تقوي از كارشناسان بنام فوتبال كشورمان محسوب ميشود كه سابقه سرمربيگري در ليگ برتر كشور را نيز در كارنامه دارد.
آيا برد پرگل ايران مقابل يمن نشاندهنده تغييرات استراتژيك تيم كيروش است؟
من فكر نميكنم چنين اتفاقي افتاده باشد. كيروش هم از نظر نفرات، هم از نظر چيدمان و هم از نظر استراتژي همان استراتژي هميشگي را داشت اما فاكتوري كه اين وسط تغيير به وجود آورد، كيفيت تيم مقابل بود. آنچه ما شاهدش بوديم، نشان داد كه حريف چيزي براي عرض اندام نداشت. همين مساله باعث شد ما روي قدرت فيزيكي بالاتر و همينطور قدرت تاكتيكي بهتر روي بازي مسلط شويم و بازي را با اختلاف ببريم. خوشبختانه گل اول تيم ملي خيلي به موقع زده شد و اين راه را باز كرد. آنچه در بازيهاي بزرگ مسابقات تا اينجا شاهد بودهايم، اين بود كه گل نزدن زودهنگام موجب به دردسر افتادن تيمها ميشود. به همين دليل گل زودهنگامي كه زديم، باعث شد شرايط به گونهاي پيش برود كه تيم ملي گلهاي بعدي را بزند. با تمام اين تفاسير باز بايد بگويم كه من استراتژي متفاوتي در تيم كيروش نديدم.
نكات مهم بازي از نظر شما چه بود؟
از نظر من مسائلي وجود دارد كه بايد ارزيابي شود. اين نكات مربوط به خود بازي و اتفاقات بعد از بازي است. اول از همه اينكه ما نبايد برد مقابل يمن را كه همه ميدانيم وضعيتش به چه صورت است، بيش از حد بزرگ كنيم. اين يك بازي است. فوتبال يك سرش برد است و يك سرش باخت. اين را ميگويم به اين خاطر كه اگر در مراحل حذفي و بالاتر نتيجه نگرفتيم، گمان نكنيم، آسمان زمين آمده. برد مقابل يمن هم نبايد باعث شود خيلي شلوغش كنيم. نكته ديگر اينكه به نظر من بازيكنان تيم ملي بيش از حد برانگيخته بودند. ما درسي در فوتبال داريم كه ميگويد بازيكنان بايد باانگيزه شوند. اين در حد نرمالش خيلي خوب است. اما در بازي با يمن شاهد بوديم كه بازيكنان ما بيش از حد برانگيخته بودند. مثلا در دقايقي از بازي بازيكنان ما تكلهاي خيلي خشن و بيدليل روي پاي بازيكنان حريف داشتند بدون اينكه توجه كنند كه ما سه بر صفر جلوييم و اصلا نيازي نداريم به اين كارها. در اين درگيريها ممكن است، بازيكن اخطار بگيرد يا خودش مصدوم شود حتي و تيم را در مراحل مهمتر دچار مشكل كند. يكي از دلايلي كه باعث ميشود، تيمها در تورنمنتها دچار مشكل شوند، گرفتن كارتهاي زرد و قرمز است.
نقاط قوت و ضعف تاكتيكي تيم ملي از نظر شما چه بود؟
بازي كلا در اختيار ما بود. ما توانستيم موقعيتهاي خيلي زيادي ايجاد كنيم و اين واقعا خوب است. با اين حال مسالهاي كه ذهن مرا به خودش مشغول كرده، اين است كه موقعيتهايي كه بر اساس حضور بازيكنان در محوطه جريمه و پاسكاري و كارهاي تركيبي پشت محوطه جريمه حريف به دست بيايد، نداشتيم. تقريبا تمام موقعيتهاي تيم ملي از روي ارسال از جناحين بود. گلهاي ما هم به همين شكل يا ضربه ايستگاهي و ارسال يا ريباند كه اشتباه گلر بود. حركت دو دفاع كناري ما، دفاع چپ و راست و ارسال اين دو بازيكن بخش مهمي از تاكتيك هجومي ما را تشكيل ميداد. گمان ميكنم ما بايد كمي در ساختار حمله نقشههاي بيشتري را به كار بگيريم. ما براي اينكه مقابل تيمهاي قوي به مشكل نخوريم بايد تمام راههاي رسيدن به گل را جلوي تيمهاي ضعيفتر مورد بررسي قرار دهيم و مرور كنيم كه در آن بازيها اگر يك موقعيت نصيبمان شد، كارمان را پيش ببريم. گمان ميكنم كه اين تحليل مناسبتر باشد.
بازيهاي ديگر گروهي ايران را چطور ميبينيد؟
بازي بعدي كه با ويتنام است و مشكل خاصي احساس نميشود. مهمترين بازي گروهي ايران با عراق است. بازي با عراق هميشه مهم است. ما معمولا مقابل عراق به مشكل ميخوريم. بازي با عراق معيار ما را مشخص ميكند.
برخي كارشناسان دفاع چپ ايران و بهطور مشخص احسان حاجصفي را جزو نقاط ضعف بازي ايران مقابل يمن عنوان كردند.
احسان حاجصفي نقطه ضعف تيم ملي نبود. اتفاقا خوب بازي كرد از نظر من. مخصوصا در حمله. منتها چون سرمربي دست بازيكنان را براي حضور در حمله بازتر گذاشته بود، شايد در چند صحنه پشت سر مدافعان خالي به نظر رسيد كه البته آن هم به دليل اينكه يمنيها بازيكني نداشتند جلو و در زمين خودشان متمركز بودند، موقعيتي نصيبشان نشد. غير از يكي، دو موقعيت نصفه و نيمه در اوايل بازي. پس با توجه به سبك بازي ايران، رضاييان و حاجصفي بايد جلو ميكشيدند و ايستادنشان در عقب زمين بلااستفاده ميشد. در كل بازيكنان ايران همه خوب بودند. تنها مشكل فردي بازيكنان كارت گرفتن بيمورد بازيكنان بود كه گفتم. آن تكل آقاي حسيني را اگر داور سختگير بود، ميتوانست اخراج كند بازيكن ما را.
تيمهاي قدرتمند جام را تا اينجا چگونه ديديد؟
استراليا در اولين بازياش نتيجه نگرفت. با اين حال اين كشور جزو كشورهايي است كه بسيار دقيق كار ميكند و در يكسري فاكتورها از آسيا هم جلوست. اين كشور سرمايهگذاري همزمان روي بخش دانشگاهي ورزش و بخش پركتيكال و عملي را در دستور كار دارد. سيستم دانشگاهي از لحاظ تئوريك رشد ميدهد فوتبال را و در كنار بخش عملي مثل دو بازو موجب رشد فوتبال در اين كشور ميشود. رشد اين كشور هم ملموس است. منتها تيمهاي بزرگي كه در حوزه آسيا هستند، تا آنجايي كه من به ياد دارم، جام ملتهاي آسيا را در درجه دوم اهميت قرار ميدهند. حداقل در 12 سال اخير. اين تيمها درخشش در جام جهاني را در اولويت قرار ميدهند و ميخواهند از جام ملتها به عنوان بازيهاي استعداديابي و تغيير نسل استفاده كنند تا تيم اصليشان آماده شوند براي جام جهاني. كره جنوبي و ژاپن خيلي از بازيكنان جامجهانيشان را با خودشان نياوردهاند. اين كشورها چندين سال است كه با اين برنامه كار ميكنند. از جام ملتها استفاده ميكنند براي اينكه جوانهايشان تجربه كسب كنند.
تيم ايران چطور؟
تيم ايران به اين شكل نيست. از بازيكناني كه كيروش به تيم دعوت كرده، مشخص است كه برنامه ما متفاوت است. ما جوانگرايي را دو، سه سال پيش انجام داديم و حالا از همان بازيكنان در حال استفادهايم. اين به ما ميگويد كيروش دنبال قهرماني است. كيروش با حداكثر توان و تجربهاش آمده در اين رقابتها كه جام ببرد. حالا اگر ايشان در مصاحبههايش يك جور ديگر خط ميدهد، طبيعي است. ايشان يك مربي حرفهاي است و بايد ذهن مردم و رقبا را معطوف نكند به اين مساله كه ما فقط دنبال قهرماني هستيم.
ما چرا مثل ژاپنيها رفتار نميكنيم؟
ما هم بايد از پلن آنها استفاده كنيم. چون آنها جواب گرفتهاند. منتها ما چون سيستم نداريم و همه تصميمات را يك نفر براي كل فوتبال كشور ميگيرد...
منظورتان كيروش است؟
بله، مشخص است. ايشان تصميمگيرنده اصلي است و جالب اينجاست كه هيچ كس از برنامههاي ايشان خبر ندارد، حتي فدراسيون! اين يك ايراد بزرگ است. ما نفهميديم بالاخره سيستم كلي فوتبال كشورمان چگونه است. سيستم كلي و در واقع يك مغزافزار كه به عنوان يك ابزار استفاده شود تا فوتبال بيفتد روي غلتك. حالا اينكه ما ميرويم جام جهاني و خوب ظاهر ميشويم يا نميشويم يا در جام ملتها پرگل ميبريم يا بعضي وقتها هم نميبريم جزو جزر و مدهاي فوتبال است. مهم پايدار كردن حضور در جام جهاني و پيشرفت مداوم است.
به نظر من بازيكنان تيم ملي بيش از حد برانگيخته بودند. ما درسي در فوتبال داريم كه ميگويد بازيكنان بايد باانگيزه شوند. اين در حد نرمالش خيلي خوب است. اما در بازي با يمن شاهد بوديم كه بازيكنان ما بيش از حد برانگيخته بودند.