شمارش معكوس برگزاري بزرگترين و مهمترين گردهمايي و فستيوال اهالي سينما آغاز شده است. تا چند روز ديگر رسما سال جديد سينمايي در ايران تحويل ميشود و سينماهاي سراسر كشور به استقبال از نمايش فيلمهاي نو، حال و هوايي ديگر پيدا ميكنند. امسال سي و هفتمين جشنواره فيلم فجر با حضور قابل توجه فيلمسازان جوان در كنار سينماگران قديمي از هيجان خاصي برخوردار است؛ فيلمهايي با موضوعات مختلف كه قرار است جشنواره امسال را متفاوت جلوه دهد.
فارغ از اين قاببندي دلربا و زيبا، عملكرد مسوولان جشنواره فيلم فجر هر سال باعث به وجود آمدن يكسري پرسشها ميشود كه ذات برگزاري جشنواره را زير سوال ميبرد. از تدوين آيين نامه جديد هر ساله بگير تا اهداي سفارشي سيمرغها همه و همه با علامت سوال همراه است و هرسال حواشي زيادي را با خود به همراه دارد. امسال هم از اين قاعده مستثني نيست؛ اگر چه براي قضاوت درباره چگونگي برگزاري اين رويداد كمي زود است اما ماهيت جشنواره تا به اين زمان شكل گرفته است. به همين جهت با دبير سيوهفتمين جشنواره فيلم فجر گفتوگويي انجام داديم و شبهههايي را كه در برگزاري اين رويداد وجود داشت با او درميان گذاشتيم.
در آستانه برگزاري سيوهفتمين جشنواره فيلم قرار داريم. وقتي به قدمت اين جشنواره نگاه ميكنيم با رويدادي روبرو هستيم كه از مهمترين و جريانسازترين اتفاقات فرهنگي كشور بهحساب ميآيد اما انگار به هر كيفيتي كه جشنواره برگزار شود اما و اگرها دست از سر آن برنميدارد؛ حتي اگر جشنواره باكيفيت مطلوب و خوبي هم برگزار شود انتقادها با آن همراه است. عدهاي معتقدند اين رويداد از ذات اوليه خود فاصله گرفته است كه قطعا اين مساله به پيشينهاي كه جشنواره فجر دارد مربوط ميشود. شما چه نظري داريد؟
ببينيد! معتقدم جشنواره فيلم فجر بزرگترين آيين و رويداد فرهنگي كشور است كه در زمان برگزاري تمام كشور را درگير خود ميكند. شما شاهد هيچ آيين و جشنوارهاي نيستيد كه با خيل عظيم رسانهها همراه باشد.
تعداد رسانههاي نوشتاري، ديداري و شنيداري كه در اين رويداد ثبتنام ميكنند بالاي هزار و پانصد نفر هستند. فهرستهاي منتشرشده اهالي رسانه را ملاحظه كنيد. اين خيلي مهم است. مراسم به چنين عظمتي كه حداقل ده روز زمان برپايي آن است و از روزي كه فرم فراخوان منتشر ميشود تا زماني كه فيلمها به مرحله بازبيني ميرسند و... توسط اهالي سينما رصد ميشود. با وجود همه اين صحبتها و انتقادات، سينماگران اشتياق حضور در اين جشنواره را دارند و انتظار دارند فيلمشان در جشنواره ديده شود و از اين رويداد جايزه بگيرند. ابعاد وسيع برگزاري جشنواره فيلم فجر باعث انتظارات بيشتر مديران و مسوولان دولتي نهادها و سازمانها ميشود. پس در اين ايام گفتوگو، نقد پيشنهاد و حرف و حديثي كه راجع به چگونگي برگزاري اين رويداد شود كاملا طبيعي است اما با اينحال در مجموع در يكي، دو سال گذشته انتقاد مهمي كه به ماهيت جشنواره ارتباط داشته باشد، نديدم.
تعويض سينماي اهالي رسانه از برج ميلاد به پرديس ملت، انتقاد به نحوه انتخاب فيلمها، يا اينكه دو جايزه و سيمرغ به يك بخش تعلقگرفته، انتقاد نيست؟
به غير از مورد جايزه بخش سيمرغ كه مساله مهمي بود، با توجه به شرايطي كه در داخل كشور داريم و انتظاراتي كه اهالي سينما از جشنواره دارند انتقاد مهمي را شاهد نبوديم. اينكه بخواهيم همه انتظارات را در يك نقطه به هم برسانيد كار بهشدت سختي بر عهده ماست. ما سعي ميكنيم تا جايي كه امكان دارد نظر اكثريت را جلب كنيم و طبيعتا نميشود نظر همه را جلب كرد. يا نميتوان توقع همه اهالي رسانه را به جا آورد و نبايد هم بشود چون در اين صورت اصل كار خراب ميشود.
با علم به اينكه ميدانيم مسوولان جشنواره از طرف سينماگران تحتفشار هستند، اصلا چه دليلي دارد همه انتظارات برآورده شود؟ در سالهاي اخير يكي از آسيبهاي واردشده به جشنواره اين است كه مسوولان ميخواهند نظر جمع را تامين كنند.
خير، ما طبيعتا نميخواهيم نظر همه را جلب كنيم. منظور من اين است كه برخي از اين انتقادات مشمول انتظاراتي است كه از ما ميرود و طبعا برآورده نكردن آن با انتقاد همراه است. ما يا بايد بگوييم همه فيلمهايي كه تا فلان تاريخ توليد شدهاند در جشنواره حضور پيدا ميكنند يا بايد بگوييم كه فقط امكان حضور 22 فيلم در بخش مسابقه جشنواره را داريم. اگر همه فيلمهاي توليدي سينما را بپذيريم خود اهالي سينما و رسانه انتقاد ميكنند كه اين چه مسابقهاي است كه برگزار شده، اگر حرفهاي در جشنواره تصميم بگيريم و حداكثري قايل شويم طبيعتا هر فيلمي كه نتواند به بخش مسابقه راه پيدا كند از جشنواره انتقاد ميكنند. ميخواهم بگويم انتقاد از جشنواره ذات اين رويداد است چه خواسته سينماگران را برآورده كنيد و چه نكنيد. به نظر من دبير جشنواره و برگزاركنندگان آن بايد به اصول حرفهاي تا جايي كه امكان دارد وفادار بمانند و بدانند تحت هر شرايطي طبق قوانين عمل كنند. انتقاد در همه دورههاي جشنواره وجود داشته و همچنان هم هست و ما نميتوانيم نظر همه سينماگران و همه رسانه را با سلايق مختلف جلب كنيم.
آيا در اين دوره جشنواره گام مهمي در راستاي حمايت از سينماگران و سينماي ايران برداشتهشده است؟ آيا مديريت شما در اين دو دوره دستاوردي براي اهالي سينما داشته است؟
اساسا برگزاري جشنواره فيلم فجر توسط سازمان سينمايي با نگاه حمايت از سينماي ايران برگزار ميشود. سازمان سينمايي قصد حمايت از همه سينماگران را دارد اما در شرايطي كه بحث جشنواره و مسابقه پيش ميآيد وضع فرق ميكند من واقعا ادعايي ندارم در دورههايي كه دبير جشنواره بودم شاهكار كردهام. سعي كردم تا جايي كه امكان دارد جشنواره از اعمالنظر بيرون سينما دور بماند و توسط خود سينماگران اداره شود. در بحث داوري برايم مهم است اعضاي داوري طيف مختلف اهالي سينما را اداره كنند و از وجاهت برخوردار باشند. راي آنها رضايت كلي را برآورده كند؛ البته در بحث داوري معتقدم بايد به يك نوع بلوغ برسيم تا مسائل را بپذيريم. اما در مسائل اجرايي سعي كرديم مثلا سيمرغ مردمي را كه هميشه حرفوحديث داشت، از بين ببريم. سال گذشته اين جايزه بهصورت مكانيزه برگزار شد. چندين سال قرار بود اين اتفاق بيفتد اما احتياج به ريسك داشت كه براي ما موفقيتآميز بود و در اين بخش حرف و حديثي ديگر به وجود نيامد. در نمايش فيلمها در جشنواره بينظمي نداشتيم. تمام برنامهها با نظم اجرا شد. بليتفروشي هيچ مشكلي نداشت. در مجموع سعي كرديم به بحث حرفهاي و تخصصي نزديك شويم و از حواشياي كه بيرون از جشنواره است دور شويم.
هرسال شاهديم بخشي از جشنواره كم و زياد ميشود. يك سال بخش نگاه نو اضافه ميشود يا يك سال تعداد فيلمها به مرز 33 فيلم ميرسد. اين كم و زياد كردنهاي بخشهاي جشنواره از نظر مديران به چشم نميآيد و به سليقه آنها برميگردد ولي گاهي ديدهشده سرنوشت فيلمسازان را تغيير ميدهد.
اين ذهنيت وجود دارد كه انگار سال گذشته بخش نگاه نو را ما حذف كرديم. خير، در دروه آقاي حيدري اين بخش حذف شد. سال گذشته من به عنوان دبير سعي كردم با كمترين تغييرات شبيه جشنواره سال قبل آن، برگزار كنم. حرفهاي نبود كه بلافاصله بعد از آقاي حيدري كه ايشان بخش نگاه نو را حذف كرده ما آن را به جشنواره برگردانيم. تغيير اساسي سال گذشته ما اين بود كه فيلمهاي بخش مسابقه از 33 فيلم را به 22 فيلم برسانيم. خودتان هم ميدانيد واقعا داوري 33 فيلم امكانپذير نيست.
اما اشتياق ديده شدن در جشنواره ميان جوانان زياد است.
در اين باره دو نگاه وجود دارد. فيلمساز جوان بايد جدا كارش ديده شود و نگاهي ديگر ميگويد كه سينماگران يا حرفهايها هستند يا آماتور. كسي كه وارد سينماي حرفهاي ميشود مراحل آماتوري را سپري كرده است و با قوانين آشناست. بايد بپذيرد كه با حرفهايها در جشنواره فجر رقابت ميكند و توانايي خود را محك بزند. ما پارسال با تعداد جواني مواجه شديم كه براي اولينبار فيلم ساخته و ميخواستند ديده شوند، بنابراين امسال دوباره اين بخش به جشنواره اضافه شد و محدوديتي هم براي فيلمهاي سال پيشساخته شده قايل نشديم؛ حتي فيلمهاي سال قبلي كه ديدهشده بودند در بخش اصلي پذيرفتهنشده بودند كه امسال دوباره بازبيني شدند. درنهايت30 فيلم اولي متقاضي حضور در جشنواره بودند.
به هر جهت نميتوانيم كتمان كنيم كه جشنواره از سياست باري به هر جهت، رنج ميبرد.
من با اين لفظ موافق نيستم. بايد واقعبين باشيم. بخش اصلي جشنواره در 37 سال گذشته دچار كمترين تغيير بوده كه هميشه اين بخش براي همه مخاطبان جذابترين بخش است. حتي بخش بينالملل جشنواره سالهاي گذشته براي مخاطب جذاب نبوده. هيچ بخشي بهاندازه بخش سيمرغ براي مخاطب جذاب نيست. شاكله جشنواره فجر از ابتدا همين بوده كه هست.
از «روزهاي نارنجي» كه اين فيلم دور دنيا نمايش داشت و جوايز متعددي گرفت و بعد از نمايش در كشورها نمايش اولش در ايران است، بگذريم. فيلم مونا زندي- «بنفشه آفريقايي» -در جشنواره جهاني ديدهشده. اينجاست كه حضور برخي فيلمها شبهه برانگيز است.
بنفشه آفريقايي در بخش ماركت يعني فيملسازان خارجي جشنواره جهاني نمايش داشت.
حرف شما متين اما اغلب رسانهها و مخاطبان در بخش ماركت حضور داشتند. اتفاقا فيلم آقاي بهمن فرمانآرا -«حكايت دريا»- هم در اين بخش نمايش داشت و توسط رسانهها رصد شد.
از نظر شوراي كميته جشنواره فجر اگر فيلمي در جشنواره جهاني حضور داشته باشد نميتواند در جشنواره فجر شركت كند اما بخش ماركت و بازار كه ويژه مهمانان خارجي است، بحث جدايي دارد.
گفته ميشود فيلمبرداري يك سري فيلمها تا همين هفته پيش ادامه داشت. «متري شش و نيم» سعيد روستايي يا فيلم «تختي» بهرام توكلي ... بحثي در اين ميان مطرح بود كه اين فيلمها چگونه توسط هيات انتخاب ديده و انتخاب شدند؟
در همه جاي دنيا جشنوارهها هيات انتخاب به اين شكل ندارند. دبير جشنواره و مشاورين آن فيلمهاي خوب را رصد ميكنند. تعدادي از فيلمها هم به دبير جشنواره ارايه ميشود. در همه دنيا اين مساله است كه دبير جشنواره فيلمهاي كامل نشده را ميبيند و تشخيص ميدهد كه فيلم به درد جشنواره مربوطه ميخورد يا خير. وقتي اين تشخيص از طرف دبير صورت ميگيرد كه فيلم براي جشنواره خوب است به فيلمساز مهلت ميدهد تا فيلم را كامل كند.
به عبارتي جشنواره منتظر فيلم ميماند.
دقت كنيد، مهم زماني است كه فيلم بايد كامل به جشنواره برسد كه اگر در زمان مشخصشده نرسد فيلم رزرو جايگزين ميشود. به اين جهت كه فيلمها بايد به زماني كه براي سينماي مردمي و رسانه تعيينشده برسد و نسخه كامل در اختيار دفتر جشنواره قرار بگيرد تا جدول زمانبندي فيلمها به هم نخورد. اگر در اين صورت تخطي كنيم كار اشتباه و غيرحرفهاي صورت گرفته است. اين را اضافه كنم كه طي سالهاي اخير فيلمهاي زيادي بوده كه مراحل نهايي آنها انجامنشده، به عنوان نمونه صداگذاري و موسيقي فيلم كامل نبوده، حتي تدوين فيلم تكميل نبوده اما در جشنواره نمايش داده شدند. مهم زمان رسمي است كه فيلم كامل بايد تحويل دفتر جشنواره شود. اگر فيلمها برسند كه ما از حضورشان استقبال ميكنيم وگرنه فيلمهاي بخش رزرو انتخاب ميشود. جشنواره فجر نوبتي نيست كه هركس زودتر در صف قرار گرفت جايش در جشنواره محفوظ شود. جشنواره فيلم فجر بهترين فيلمها را انتخاب ميكند و از حضور بهترين فيلمها استقبال ميكند. وقتي فيلمي از 120 دقيقه 100 دقيقهاش فيلمبرداري شده، هيات انتخاب هم از كيفيت فيلم خوششان آمده و فيلم هم در موعد مقرر به جشنواره ميرسد، چرا نبايد در جشنواره نمايش داده نشود؟
امسال جلسهاي با كميسيون فرهنگي مجلس برگزار كرديد؟ نكتهاي مطرح نشده است؟
اين هفته ما با اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس جلسه داريم. كميسيون فرهنگي نهاد نظارتي است كه بر اساس وظايف كاري خود عمل ميكند. به هر جهت آنها نمايندههاي مردم از سراسر كشور هستند و مسووليت نگاههاي مختلف را بر عهدهدارند. تعامل بين ما و آنها بهصورت سازنده وجود دارد و مشكلي در اين ميان نيست. سال گذشته هم شايعه بود كه قوه قضاييه در جشنواره فجر نظارت دارد.
وقتي فيلمهاي خنثي با كمترين مميزي انتخاب ميشود اين بحثها هم وجود دارد. موافقيد؟
با شما موافق نيستم و اين نگاه وجود ندارد. معتقدم در جشنواره امسال مجموعا فيلمهاي باكيفيت خوبي نمايش داده ميشود؛ حتي فيلمهاي اول كارگردانان هم مناسب جشنواره است و هم در اكران با مخاطب همراه ميشود.
جالب است آقاي تبريزي در اظهارنظري گفتند فيلمهاي حاشيهاي خود را به جشنواره ندهيد.
آقاي تبريزي حرف كلي مطرح كرد. اينكه فيلمها با نمايش در جشنواره موضوعشان آگرانديسمان ميشوند. نمايش فيلمهاي خوب در جشنواره به نفعشان است اما براي فيلمهاي حاشيهاي در جشنواره مساله درست ميشود و حاشيه فيلمشان بيشتر ميشود و زمان اكران با مشكل مواجه ميشوند.
جناب داروغهزاده امسال تركيب داوري جشنواره بهگونهاي است كه انگار قصد دلجويي از اهالي سينما را داريد. به عنوان نمونه سعيد سهيلي كه به جشنواره معترض است در ليست داوران قرار دارد.
آقاي سهيلي فيلمش را به جشنواره داد. با وجود اينكه خودش ميگويد با بيمهري جشنواره مواجه است اما فيلمش را تحويل دبيرخانه داد و فيلم از طرف هيات انتخاب رد شد. ولي در هيات داوري حضور دارد. ببينيد به اين نكته توجه كنيد كه ما در انتخاب هيات داوران با محدوديت مواجه هستيم. افرادي بايد انتخاب شوند كه در ميان اين 32 فيلم حضور نداشته باشند.
و تخصصي باشند.
به اين دليل كه در بخش نگاه نو سيمرغ به كارگردان اهدا ميشد داوران را از طيف كارگردانان انتخاب كرديم و آنها سيمرغ بخشهاي فيلم كوتاه و مستند را هم اهدا ميكنند. به نظر من تركيب خيلي خوبي است.
برخي منتقدان به حضور آقاي آفريده در جمع داوران جشنواره انتقاد داشتند.
بله. ايكاش دوستان به سابقه مثبت آقاي آفريده در نظام جمهوري اسلامي دقت كنند كه در نهادهاي گوناگون از چه سابقه درخشاني برخوردار است. اگر يك فيلم بد ساخته شده دليل نميشود تمام سابقه فرهنگي هنري يك نفر را زير سوال ببرند و قضاوتهاي بيرحمانه داشته باشند و فرد را از حقوق شهروندي محروم كنند. آقاي آفريده شايستگي بيشتري دارد و از افراد دلسوز نظام است. اميدوارم فضاي بهتري براي خدمترساني ايشان فراهم شود.
بحثي بود كه انگار پرديس ملت رايگان در اختيار جشنواره قرارگرفته است.
تنها پرديسي كه از ما پول ميگيرد پرديس ملت است. سال گذشته برج ميلاد بهصورت رايگان در اختيار ما قرار ميگرفت، ما قبول نكرديم. حتي مراسم افتتاحيه و اختتاميه جشنواره رايگان است. پرديس ايران مال پيشنهاد
10 ميليارد داد تا سالن رسانهها به آنها اختصاص داده شود ما قبول نكرديم. جاهاي ديگر بودند كه رايگان سالن را در اختيار ما قرار ميدادند ما نپذيرفتيم. به هر جهت بايد اين موضوع جا بيفتد كه عادت اشتباه اصلاح شود. در تمام دنيا سالن رسانهها متعلق به رسانهها و صاحبان فيلمهاست. اشتباه است كه فيلمها بهصورت مشترك براي هنرمندان و رسانهها و صاحبان فيلمها نمايش داده شود. چون در اين صورت كسي بچه كوچك خود را هم با خود ميآورد و در نهايت منجر به توهين و بياحترامي ميان اهالي سينما و رسانهها به هم ميشود. براي صاحبان فيلمها و رسانهها مهم كيفيت تصوير فيلمها و صدا و سالن نمايش فيلم است كه اين مورد در پرديس ملت به شايستگي وجود دارد.
در چارسو هم كيفيت سالنها خوب است.
در چارسو سالنها به يك اندازه نيستند و اگر رسانهاي در سالني كوچك فيلمي را ببيند انگار بين آنها تبعيض به وجود آمده و اين باعث كدورت ميشود؛ ضمن اينكه پرديس چارسو مجموعه تجاري است و مناسب فيلم ديدن نيست. تنها مشكل پاركينگ براي پرديس ملت اساسي است كه آن را هم امسال به بهترين شكل براي خبرنگاران حل ميكنيم.
اينجا در قامت معاون اداره نظارت و ارزشيابي هم از شما سوالي بپرسيم و آن اينكه چطور فيلمي كه مجوز ساخت و نمايش ندارد بهراحتي در شبكههاي نمايش در دسترس مخاطبان قرار ميگيرد و فيلمي كه مراحل قانوني را طي كرده از نمايش آن جلوگيري ميشود.
اگر منظورتان فيلم «مثل يك زن» است كه بايد بگويم نمايش اين فيلم متوقف نيست اما اين توضيح را بدهم كه فيلمها بعد از دريافت مجوز ساخت و نمايش قانوني با حكم قضايي مواجه ميشوند وقتي حكم قضايي صادر شود خارج از دايره تصميمگير ماست و ما نميتوانيم مانع شويم.
يعني چيزي فراتر از چارچوب اصول فيلمسازي؟
هر حكم قضايي بايد اجرا شود از وزير گرفته تا رييس نميتواند مانع دستور قضايي شود اما يكسري فيلمها هستند خارج از قانون وزارت ارشاد بدون مجوز ساخت و نمايش ساخته و اقدام به نمايش فيلمشان ميكنند. اداره كل نمايش خانگي درباره اين نوع فيلمها به مراجع قضايي و انتظامي گزارش داده و مكاتبه كرده است. دوستاني كه بر آقاي پارسايي خرده ميگيرند كه ايشان به فيلمهاي بازرگان و هاشمي مجوز داده بدانند اين فيلمها اصلا براي دريافت مجوز اقدامي نكردند و كاملا خودسر هستند.
با وجود همه صحبتها و انتقادات كه سينماگران به جشنواره دارند اشتياق حضور آنها در اين رويداد زياد است و انتظار دارند فيلمشان در جشنواره ديده شود و جايزه بگيرند.
بخش اصلي جشنواره در 37 سال گذشته دچار كمترين تغييرات بوده است كه هميشه اين بخش براي همه مخاطبان جذابترين بخش است؛ حتي بخش بينالملل جشنواره سالهاي گذشته براي مخاطب جذاب نبوده است.
وقتي فيلمي از 120 دقيقه 100 دقيقه آن فيلمبرداري شده، هيات انتخاب هم از كيفيت فيلم خوششان آمده و فيلم هم در موعد مقرر به جشنواره ميرسد چرا نبايد در جشنواره نمايش داده شود؟
پرديس ايران مال پيشنهاد ده ميليارد به ما داد تا سالن رسانههاي جشنواره فيلم فجر به آنها اختصاص داده شود ما قبول نكرديم. جاهاي ديگري هم بودند كه رايگان سالن را در اختيار ما قرار ميدادند ما نپذيرفتيم.
اگر يك فيلم بد ساخته شده دليل نميشود تمام سابقه فرهنگي هنري يك نفررا زير سوال ببرند و قضاوتهاي بيرحمانه داشته باشند و فرد را از حقوق شهروندي محروم كنند.
آقاي آفريده شايستگي بيشتري دارند و از افراد دلسوز نظام هستند. اميدوارم فضاي بهتري براي خدمترساني ايشان فراهم شود.
دوستاني كه بر آقاي پارسايي خرده ميگيرند كه ايشان به فيلمهاي مهندس بازرگان «راه طي شده» و «هاشمي زنده است» مجوز داده بدانند اين فيلمها اصلا براي دريافت مجوز ساخت و نمايش به وزارت ارشاد مراجعه نكردند و درخواستي ندادند و كاملا خودسر هستند.