• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4301 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۶ بهمن

معناي سياسي سازوكار مالي تروييكا براي تجارت با تهران چيست؟

اروپا در ميانه تحريم امريكا و تعهد به ايران

سارا معصومي

نه ماه از روزي مي‌گذرد كه دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا با ناكافي خواندن توافق ‌هسته‌اي با ايران از برجام خارج شد. خروج امريكا از توافق ‌هسته‌اي ظاهرا به منظور تحت فشار قراردادن ايران به اميد نشستن دوباره تهران پاي ميز مذاكره و اين‌بار با تيم جديد حاضر در كاخ سفيد انجام شد اما اين اقدام تبعات ديگري هم داشت كه شايد در داخل ايران به دليل حساسيت‌هاي بالا نسبت به برجام و فرجام اين توافق هسته‌اي ديده نشد يا در حاشيه به آنها پرداخته شد.

 

آشوب در اتحاد فراآتلانتيكي

خروج امريكا از جمع 1+5، آشوبي را در رابطه واشنگتن با سه پايتخت اروپايي (لندن، پاريس و برلين) به راه انداخت و اروپايي‌ها با اين اقدام رييس‌جمهور امريكا در منگنه قرار گرفتند. اگر تا پيش از خروج ترامپ از توافق هسته‌اي با ايران، سروكله‌زدن‌هاي تروييكاي اروپايي با امريكا براي حفظ اين كشور در برجام از ديده‌ها پنهان بود و محتواي مذاكرات وزراي خارجه تروييكا با همتاي امريكايي و همچنين رايزني‌هاي فدريكا موگريني در واشنگتن چندان به بيرون درز پيدا نمي‌كرد اما اروپايي‌ها پس از تاريخ هشت ماه مه برابر با 18 ارديبهشت تقابل با كاخ سفيد بر سر ايران را عيان كردند. تنها چند دقيقه پس از آنكه ركس تيلرسون، وزير خارجه وقت امريكا بيانيه خروج اين كشور از برجام را قرائت كرد، فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در اقدامي نادر در تاريخچه رابطه سياسي اتحاديه و امريكا، با چهره‌اي برافروخته پشت تريبون قرار گرفت و به مردم ايران پيام داد كه اجازه ندهيد هيچ كس توافق هسته‌اي را از بين ببرد، چرا كه اين توافق از بزرگ‌ترين دستاوردهاي ديپلماسي بوده و ما آن را باهم ساختيم. موگريني در ادامه بيانيه فوق، تاكيد كرد كه اروپا همچنان متعهد به تداوم برجام است و بر اساس مصالح و امنيت خود عمل مي‌كند. يكي از اصلي‌ترين جملات موگريني در آن بيانيه اين بود كه اين توافق نشان داد احترام زبان جهانشمول است. در حقيقت مي‌توان گفت كه امريكاي ترامپ با خروج از توافقي چندجانبه و ماحصل 13 سال مذاكره، به اروپا بي‌احترامي كرد.

با خروج دونالد ترامپ از برجام، مسووليت جبران اقتصادي نبود واشنگتن در اين توافق بر شانه‌هاي اروپا افتاد و حتي كشورهايي مانند چين و روسيه نيز از اروپا خواستند كه با ابتكاري مالي مسير تجارت با ايران را حفظ كند. حقيقت آن است كه ترجيح اروپا اين بود كه با توجه به تعهد ايران به برجام به گواه بيش از ده گزارش آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، امريكا در اين توافق كه دستاوردي براي حوزه منع اشاعه هست، بماند اما در ساير پرونده‌هاي مورد اختلاف با ايران با بروكسل همراهي كند. اخبار جسته، گريخته‌اي كه از مذاكرات اروپايي‌ها با امريكا پيش از ماه مه سال 2018 منتشر مي‌شد مويد اين مساله بود كه اروپا از واشنگتن مي‌خواست با باقي ماندن در برجام در ساير حوزه‌ها مانند اختلاف‌هاي حقوق بشري با تهران، اعتراض به فعاليت‌هاي منطقه‌اي ايران و آزمايش‌هاي موشكي اين كشور همگام با اروپا قدم بردارد و حتي برخي منابع از وعده فرانسه به امريكا براي اجماع با اين كشور عليه ايران در ساير حوزه‌هاي غيرهسته‌اي خبر مي‌دادند. با وجود تمام تلاش‌هاي اروپا براي حفظ اتحاد با امريكا در مساله برجام خروج يكجانبه دونالد ترامپ از اين توافق، مهره‌هاي شطرنجي را كه اروپا چيده بود برهم زد.

 

اهميت سياسي يك ابتكار اقتصادي

امريكا از برجام خارج شد و با بازگرداندن تحريم‌ها، سياست فشار حداكثري عليه ايران را دنبال كرد؛ سياستي كه ابزارهاي اقتصادي، سياسي و امنيتي بسياري را در ده ماه گذشته به كار گرفته تا احتمال به ثمر رسيدنش بيش از قبل شود. جدا از مساله وفاي به عهد اروپا به تعهداتش در توافق هسته‌اي پس از خروج امريكا از برجام نمي‌توان اين حقيقت را كتمان كرد كه برجام شكافي در رابطه سنتي واشنگتن و بروكسل ايجاد كرد. دونالد ترامپ با جدا كردن سهم خود از دغدغه‌هاي امنيتي اروپا مسير ديگري را در مواجهه با ايران در پيش گرفت كه در بخش اعظمي از اين مسير تنهاست. اين روزها در حالي بحث ايجاد سازوكار مالي جديد با عنوان INSTEX موافقان و مخالفان بسياري را در داخل به صف كرده است كه اين سازوكار داراي دو بعد سياسي و اقتصادي است و وزن بيشتر اين نوشتار بر ابعاد سياسي‌آن استوار است. پس از انتشار بيانيه مشترك وزراي خارجه سه كشور اروپايي در حمايت از برجام و اعلام ثبت INSTEX، تيترهايي كه در رسانه‌هاي غربي براي اين ابتكار اروپايي انتخاب شد، جالب توجه بود. در عمده اين تيترها تاكيد بر مقابله اروپا با امريكا در بحث تحريم‌هاي ايران بود. رسانه‌هاي اروپايي و امريكايي به صراحت اعلام كردند كه اروپا در جدال برجامي امريكا با ايران جانب تهران را گرفت؛ البته كه تنها هدف اروپا از اين اقدام حمايت از ايران نبود. دونالد ترامپ از زمان روي كار آمدن از قريب به هشت توافقنامه و معاهده چندجانبه‌اي كه اروپا و امريكا مشتركا در برخي از آنها حضور داشتند خارج شده كه برجام تنها يكي از اين موارد بود؛ لذا رفتار يكجانبه‌گرايانه ترامپ در مواجهه با اروپا و تمايلي كه اين كشور براي ايجاد شكاف و اختلاف در ميان كشورهاي اروپايي از خود نشان داده - از جمله حمايت از خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا - زنگ‌هاي خطر را در بروكسل به صدا درآورده است. پس از خروج امريكا از برجام و بي‌توجهي واشنگتن به هشدارهاي رهبران اروپايي نسبت به تبعات پشت پا زدن به چندجانبه‌گرايي بود كه چهره‌هايي چون رييس‌جمهور فرانسه يا صدراعظم آلمان به صراحت از لزوم كاستن از وابستگي اقتصادي، سياسي و امنيتي اروپا به امريكا سخن گفتند و بسياري از كارشناسان مسائل بين‌المللي ايجاد سازوكار مستقل براي پيشبرد كار تجاري با تهران را نخستين مهره از دومينوي مدنظر اروپايي‌ها در اين حوزه مي‌دانند. موضع‌گيري‌هاي وزراي خارجه تروييكاي اروپايي پس از اعلام ثبت INSTEX همگي حول يك محور اساسي حمايت از برجام در برابر تحريم‌هاي امريكا بود. به عنوان نمونه توييت‌هاي وزير اقتصاد فرانسه در چندماه گذشته نشان‌دهنده اوج بي‌اعتمادي است كه رفتارهاي رييس‌جمهور امريكا در متحدان سنتي اين كشور در اروپا ايجاد كرده است. برنو لومر وزير اقتصاد فرانسه كه به گواه نظرات كارشناسان در نه ماه گذشته تلاش بسياري براي به ثمر رسيدن INSTEX كرده در بزنگاه‌هاي زماني متفاوت خبر داده بود كه اروپا يك نهاد مالي مستقل براي كار با ايران ايجاد مي‌كند و البته به اين موضوع هم واقف است كه اين مساله مطلوب امريكا نيست. برنو لومر در واپسين روزهاي انتظار براي اعلام ثبت INSTEX با متهم كردن امريكا به ناديده گرفتن قاعده كار با متحدان در سطح بين‌المللي گفته بود كه ايالات متحده در موقعيتي است كه به اروپايي‌ها بي‌اعتناست و گاهي هم موضع تهاجمي دارد و تنها پاسخ، اين رفتار يك اروپاي متحد است. بنابراين مي‌توان گفت كه سياست اروپا در ايستادن كنار ايران در حوزه توافق هسته‌اي چند دليل عمده داشته است: حفظ برجام به عنوان توافقي در حوزه منع اشاعه، تداوم حمايت از آن به عنوان دستاوردي براي چندجانبه‌گرايي و توسل به ديپلماسي در پروند‌ه‌هاي سخت بين‌المللي، دفاع از اعتبار اروپا به عنوان چارچوبي كه به تعهدات بين‌المللي خود پايبند مي‌ماند و خروج اندك اندك از سلطه اقتصادي و سياسي امريكا با توجه به رفتارهاي يكجانبه‌گرايانه دونالد ترامپ.

 

فايده اين شكاف براي ايران چيست؟

در چنين فضايي مي‌توان گفت كه INSTEX فرزند اختلاف ميان اروپا و امريكا در رفتار با ايران در حوزه برجام است. طبيعي است كه اوضاع شكننده اقتصادي در داخل اين نگاه را براي عامه مردم به وجود آورد و فايده مالي اين اختلاف براي ايراني كه در حال تحمل سنگين‌ترين تحريم‌هاي امريكا ست، چيست؟ با توجه به اينكه INSTEX نخستين تجربه اروپا در استقلال مالي از دلار است ابهام‌هايي در مراحل اوليه هم در طرف ايراني و هم در كمپاني‌هاي اروپايي براي نزديك شدن به يكديگر وجود دارد و همين ابهام‌ها اين سوال ساده را به وجود مي‌آورد كه از اختلاف ميان اروپا و امريكا چه چيزي عايد ايران مي‌شود؟ از اين منظر برخي منتقدان دولت، دستاورد سازوكار تازه تثبيت شده اروپا براي ايران را مساوي با «تقريبا هيچ» خوانده‌اند اما براي قضاوتي صحيح در اين باره بايد به فضايي توجه كرد كه ايران، امريكا، اروپا، چين و روسيه در آن قرار دارند.

 

فضاسازي‌ ايران در تنگناي تحريم

در نگاهي بي‌تعارف به وضعيت ايران پس از خروج امريكا از برجام هر ناظر منصفي بر اجرايي شدن سياست فشار حداكثري بر تهران تاكيد دارد. دونالد ترامپ به‌طور متوسط در هفته چندبار عليه ايران موضع‌گيري‌هاي تندي دارد. چهره‌هايي چون مايك پمپئو و جان بولتون، وزير خارجه و مشاور امنيت ملي وي در تمام موضع‌گيري‌هاي خود جايي براي ايران باز مي‌كنند و در اين ميانه سفراي امريكا در كشورهايي كه رابطه تجاري يا سياسي قابل قبولي با ايران دارند مانند آلمان، هند يا عراق تلاش مضاعفي را براي تحت فشار قرار دادن تهران و قطع رابطه اين كشورها با ايران آغاز كرده‌اند. در چنين شرايطي مهم‌ترين مسووليت ايران فضاسازي براي خود و استفاده از كوچك‌ترين فضاها براي بازنگه‌داشتن راه‌هاي تنفسي است.

هرچند كه منتقدان دولت، وزارت خارجه را به انفعال در برابر اروپا و به نظاره نشستن طرح‌هاي نه چندان سودمند برجامي آن متهم مي‌كنند اما حقيقت آن است كه وزارت خارجه تمام تخم‌مرغ‌هاي خود را در سبد اروپا نچيده و در اين معركه سنگين به دنبال بازنگه‌داشتن هر معبري است كه بتواند به بهبود وضعيت اقتصادي كشور در سايه تحريم‌هاي امريكا كمك كند. هرچند كه مقام‌هاي ايراني در نه ماه گذشته از خروج امريكا از برجام، دايما مطالبه خود از اروپا براي ايجاد سازوكار مالي براي تداوم كار تجاري با خود را تكرار كرده و از تعلل اروپا شكايت كرده بودند اما همه مسيرها را معطل اين سازوكار و تصميم‌گيري در بروكسل نكردند. مسيرهاي جداگانه ايران با كشورهايي چون چين، روسيه، هند و تركيه در نه ماه گذشته طي شده و به گفته مقام‌هاي وزارت خارجه كشورمان به نتايج خوبي هم دست يافته است.

منتقدان امروز دولت اين نكته بديهي را فراموش كرده‌اند كه در ايران نظام جديدي براساس شرايط تحريمي در حال تعريف است و در اين نظام تهران براي مقابله با تحريم‌هاي فرامرزي امريكا در حال استفاده از تمام ظرفيت‌ها در تمام كشورهاست كه اروپا تنها يكي از اين مجموعه ظرفيت‌هاست. در فضايي كه دونالد ترامپ تلاش مي‌كند پيرامون ايران ايجاد كند و پروژه ايران‌هراسي جديدي را پيش ببرد، كار با اروپا دو اهميت سياسي دارد: نخست آنكه مانع از قرارگرفتن اروپا در كنار امريكا شويم. در حال حاضر اروپا با ايجاد اس‌پي‌وي خاص براي كار با ايران در حالي كه همچنان متحد امريكاست اما اين پيام را به واشنگتن مي‌دهد كه ما مقابل تحريم‌هاي يكجانبه هسته‌اي شما عليه ايران ايستاده‌ايم. نبايد فراموش كرد كه تا پيش از برجام، امريكا موفق به جلب اجماع عليه ايران شده بود اما در حال حاضر از چنين اجماعي خبري نيست و در مساله مواجهه با برجام اين امريكاست كه در سطح بين‌المللي منزوي شده است. اهميت دوم كار با اروپا براي ايران، اعتماد به نفسي است كه اين اقدام به ساير شركاي ايران مي‌دهد. با بازگشت تحريم‌هاي هسته‌اي امريكا كمپاني‌هاي بزرگ از ترس جريمه‌هاي امريكا ايران را ترك كردند و اين فضا در چندماه گذشته در ميان كمپاني‌هايي از كشورهاي طرف تجارت ايران مانند هند و چين و روسيه هم وجود داشته است. به راه افتادن سازوكار مستقل مالي اروپا براي كار با ايران با دورنماي امكان پيوستن كشورهاي غيراروپايي به آن مي‌تواند اين جسارت را به ساير كشورها براي كار با تهران بدهد.

 

اروپا نمي‌تواند انتخاب كند

مسيري كه اروپا پس از چندماه تعلل براي كار تجاري با ايران تعريف كرده تا چه اندازه مي‌تواند راهگشا باشد؟ در پاسخ به اين سوال بايد فشاري را كه واشنگتن در نه ماه گذشته براي مختل كردن اين ساختار مستقل از دلار به كار گرفت به ياد داشت و با توجه به آن امروز و فرداي اين سازوكار را قضاوت كرد. هم سلطه دلار بر بازارهاي جهاني كار را سخت كرده و هم تهديدهاي امريكا موجود است. علاوه بر اين امريكا دست در دست اسراييل سناريوسازي براي تهديدسازي از ايران در اروپا را هم آغاز كرده و اين سناريو را با جديت پيگيري مي‌كند. طرح ادعاهايي درباره فعاليت‌هاي مخرب ايران در خاك كشورهاي اروپايي كه فرانسه، دانمارك، هلند و آلباني بخش‌هايي از اين زنجيره ادعايي بودند نيز كار را براي ايران سخت كرده است. رژيم صهيونيستي تا پيش از شكل‌گيري برجام تمام تلاش خود را براي ممانعت از رسيدن ايران و 1+5 به توافق به كار گرفت اما موفق نشد. بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم اسراييل در يك سال نخست رياست‌جمهوري ترامپ تلاش مضاعفي را براي خارج شدن وي از برجام به كار بست و اين‌بار موفق شد. مسووليت بعدي كه بي‌بي براي خود تعريف كرده ايجاد شكاف ميان اروپا و ايران است. در چنين شرايطي دستگاه ديپلماسي كشورمان دو اولويت كاري براي خود تعريف كرده است: نخست جلوگيري از اجماع‌سازي عليه ايران و دوم كمك به حداقل رساندن آسيب‌هاي تحريم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون