ادامه از صفحه اول
شفافيت و مالكان آن 62 باغ
شهرداري مسووليت حفاظت و توسعه فضاي سبز، پاركهاي شهري و جنگلي و كوهستان، فضاي سبز طبيعي رود درهها و پيرامون شهر و باغهاي عمومي و خصوصي را دارد و به جاي برخورد انفعالي با تغييرات بايد برنامهاي مديريتي و پيشگيرانه داشته باشد. سوالي كه براي علاقهمندان به شهر تهران و محيط زيست شهري آن مطرح است، اين است كه بنا بر چه دلايل حقوقى و قوانين و مقررات بالادستى يا پيشين مالكان اين ٦٢ پرونده داراى حقوق مكتسبهاى ميشوند كه شورا آن را دليل استثنا كردن آنها ميداند؟ اصلا چرا سال گذشته شهرداري از اين مالكان 500 ميليارد پول گرفت و به آنان اجازه طي مراحل پرونده ساخت برج را داد، وقتي همه ميدانستند كه اين مصوبه لغو شده است؟ و اكنون كه اين اتفاق افتاده، آيا شورا صرف نگرانى از لغو مصوبه توسط ديوان عدالت ادارى اين ٦٢ پرونده را استثنا كرده يا ملاحظات ديگرى چه از جنبه اخلاقى و حقوقى (مانند عدم اجحاف به حق مالكان، قانونمدارى و دموكراسي است.) و چه از جنبه عملى (مانند مشكلات مالى شهردارى) در كار بوده است؟ واقعا ريسك لغو مصوبه شورا در ديوان عدالت ادارى در صورت جواز ندادن به اين باغها چقدر بود؟ آيا انتقال مجوزشان به زمينهاي غيرباغي در جاي ديگري ممكن نبود؟ همچنين اين سوال هست كه اصلا اين مصوبه چه كارايي دارد، زماني كه به عنوان يك اصل و پايه قرار نميگيرد؟ آيا اين بهانه حقوق مكتسبه را نميتوان چارهاي برايش انديشيد؟ به فرض اينكه اين ٦٢ پرونده مجاز دانسته نميشدند، چرا اگر مالكان اين پروندهها راى به نفع خود از ديوان ميگرفتند، اين راى كل پروندهها را شامل و كل مصوبه لغو شود؟ مگر اينطور نيست كه اين پروندهها داراى حقوق مكتسبهاى هستند كه ديگر پروندهها دارا نيستند؛ چرا ديوان و ديگر مراجع قضايي در راى خود اين ملاحظه را لحاظ نكنند؟ ما هنوز پاسخي به اينگونه سوالات دوستانمان نداريم... اين را مسوولان شورا و شهرداري بايد پاسخ دهند و جالب اينكه در آذر ماه امسال آقاي سالاري، رييس كميسيون شهرسازي و معماري شورا، تعداد پرونده باغهايي كه عوارض را پرداخته بودند ۳۸ مورد ذكر كرده بود و حالا اين تعداد به ۶۲ مورد رسيده و حتي گفته شده كه ممكن است موارد مشابهي هم در آينده مطرح شوند. نبود شفافيت در مورد كم و كيف اين پروندهها، بياعتمادي به اين آمار را دامن ميزند.
دغدغه شهروندان
چيزي كه ما نگرانش هستيم، قطع نشدن درختان و حفظ فضاي سبز شهرمان است. يكي از ايدههاي نوين در معماري سبز، جلوگيري از هر نوع ساخت و ساز غيرضروري است. بر اساس گفته مسوولان فضاي سبز شهرمان، در تهران ۵۵۰۰ باغ موجود است و در 10 سال گذشته ۱۲۸ هكتار از باغهاي تهران با صدور حدود ۲۵۰ پروانه ساخت از بين رفته است. زماني كه مصوبه برج باغ را ضميمه طرح جامع كردند از اين توجيهات استفاده شد كه در ۳۰ درصد زمين ميسازند و ۷۰ درصد سطح باغ حفظ ميشود اما در عمل براي تامين تعداد پاركينگ متناسب با زيربناي برج، سطح اشغال طبقات زيرزمين افزايش يافت و در گودبرداري و ساخت رمپ پاركينگ و محوطهسازي هيچ درختي مصون نماند و قناتها هم از بين رفت. اعتراض سمنها و ديگر كنشگران شهري خواستار تغيير رويه شهرداري و رفتارهايي در جهت حفاظت از منفعت عمومي شهر است. شهرداري اگر بخواهد چارهاي ندارد جز آنكه عوارض دريافتي از مالكان را به صورت انتقال حق توسعه، معوض يا نقدي بازپس دهد و در مواردي كه تخلف شده و پرونده بعد از لغو مصوبه تشكيل شده آنها را ابطال كند.
سلامتي هم زيباست
انسانها فقط بد يا خوب نيستند گاهي افراد خوب،بد هم ميشوند و ممكن است كارهاي اشتباه انجام دهند. يك شخص سالم به كار خود بسيار اهميت ميدهد و در كار خود بسيار تواناست. به جلو مينگرد، انگيزههايش هدفدار است و به برنامههاي درازمدت فكر ميكند. اين جهت داشتن زندگي به انسان انگيزه و توان كار و برنامهها را تداوم ميدهد.آرزوها براي آدمي يك دور نما هستند و ميتواند انگيزههاي كار و فعاليت را زياد كند،اما به آرزوها نبايد زياد وابسته شد چون اگر به آنها نرسيم ناراحت ميشويم. بايد تلاش كنيم و اميدوار باشيم تا در زمان مناسب به آنها دست پيدا كنيم.
بنابراين ميتوان گفت انسان در هر لحظه از زندگي خود تصميم بگيرد تغيير كند و نگرش خود را نسبت به دنيا و زندگي تغيير دهد،بي شك ميتواند از همان لحظه براي تغيير گام بردارد. حوادث گذشته نميتواند مانع از دستيابي به الگوهاي انسان سالم شود.براي رسيدن به سلامت روان بايد فرصتهايي فراهم كرد تا بتوان بيشتر ديد، خواند و تجربه كرد. با بيان احساسات خود ميتوان به درك آن رسيد كه اين عوامل موجب پيشگيري از ورود به حيطه افراط و تفريط ميشود. با نگاه به پيرامون خود ميتوانيم به امكانات ارزشمند موجود،آگاه شده و زمينه مناسب براي رشد خود را فراهم كنيم. انسان سالم همواره به آينده مينگرد. يك زندگي سالم همراه با سلامت رواني جزو فطرت انساني است و اگر فرصتهاي مناسبي براي فرد فراهم شود، ميتواند به خوبي اين استعداد را شكوفا كند. انسان سالم يك انسان بارور است،يعني همه تواناييها و استعدادهاي خود را به كار ميگيرد و از آنها به خوبي استفاده ميكند. به اميد آنكه با حفظ سلامت خود به ديگران براي رسيدن به سلامتي در تمامي ابعاد ياري رسانيم.
شر 4200 توماني
بر اساس مباني اقتصاد يك واحد ارز خارجي معادل يك سبد كالاست كه قيمت اين سبد در دو كشور را همارز ميكند. در حالي كه همه كالاها دچار تورم شدهاند اما گويا قرار است با تثبيت قيمت ارز به ارزانسازي سبد كالاي خارجي و در نتيجه واردات كمك كنيم. اين در حالي است در شرايط فعلي كه به واسطه تحريم اقتصاد ضربه خورده و بايسته است كه به توليد كمك كنيم تا توان رقابت داشته باشد اما با اين تصميمهاي ضد اقتصادي، مشوقهاي صادراتي را سركوب ميكنيم. از اين رو اگر به واقع نگران رشد اقتصادي و در نتيجه اشتغال نيروي كار هستيم، لازم است در مورد قيمت ارز تجديدنظر كنيم. به خصوص كه اين دستكاري در نرخ ارز در چند ماه گذشته مشخص كرد كه چقدر با فساد آميخته است و رانتهاي عظيمي براي برخي واردكنندگان فراهم كرده است. اميد است كه دولت به اصلاح اين رويه روي آورد و با شروع سامانه جامع ارز، رانتجوييها را كنترل كند.