كتابخانه
جوابهاي كوتاه به سوالهاي اساسي
ترجمه فارسي كتاب «پاسخهاي كوتاه به پرسشهاي بزرگ» نوشته استيون هاوكينگ منتشر شد. به گفته ناشر انگليسي اين اثر، كتاب پيش رو برگرفته از آرشيو شخصي هاوكينگ و مربوط به زماني است كه اين آرشيو هنگام مرگ او در حال تهيه بود. به اين ترتيب «پاسخهاي كوتاه به پرسشهاي بزرگ» با همكاري همكاران دانشگاهي، خانواده و مديران ماترك هاوكينگ تكميل شده است. دانشمندان، فنپيشگان، شخصيتهاي برجسته تجارت، رهبران سياسي و عامه اغلب از او درباره نظراتش درباره پرسشهاي بزرگِ روز ميپرسيدند. هاوكينگ آرشيو خصوصي عظيمي از پاسخهايش را نگه داشته بود كه در قالب سخنراني، مصاحبه و مقاله تدوين شده بودند.
نظريه هاوكينگ به گفته مترجم اين كتاب، مثل هر نظريه علمي ديگر، ممكن است با كشف شواهد جديد تغيير كند يا حتي ابطال شود. همچنين اين نظريه لزوما نافي آموزههاي ديني نيست. پرسشهايي درباره چيستي و آغاز و سرانجام وجود دارد كه براي پاسخ دادن به آنها، بايد به ديگر حوزههاي معارف بشري، از جمله دين نيز مراجعه كرد.
اين كتاب ۱۰ فصل و عنوان اصلي دارد كه به ترتيب عبارتند از: «چگونه همهچيز شروع شد؟»، «آيا در كيهان حيات هوشمند ديگري هم هست؟»، «آيا ميتوانيم آينده را پيشبيني كنيم؟»، «داخل يك سياهچاله چيست؟»، «آيا سفر در زمان ممكن است؟»، «آيا زندگي ما در زمين ادامه خواهد يافت؟»، «آيا بايد براي سكونت به فضا برويم؟»، «آيا هوش مصنوعي بر ما چيره خواهد شد؟» و «چگونه ميتوانيم آينده را شكل دهيم؟».
در قسمتي از اين كتاب ميخوانيم:
مدتزمان تكامل در دوره انتقال بروني، مدتزمان جمعآوري اطلاعات است. اين قبلا صدها يا حتي هزارها سال بود. اما اين مدت در حال حاضر به پنجاه سال يا كمتر كاهش يافته است. از سوي ديگر، مغزهايي كه با آنها اين اطلاعات را پردازش ميكنيم با زمانبندي دارويني تكامل يافتهاند؛ صدها هزار سال. اين دارد مشكلزا ميشود. در قرن هجدهم ميگفتند مردي هست كه تمامي كتابهايي را كه نوشته شده است خوانده. اما امروز اگر روزي يك كتاب بخوانيد دهها هزار سال طول ميكشد تا كتابهاي يك كتابخانه ملي را بخوانيد. در همان حال كلي كتاب ديگر هم منتشر شده است.
كتاب «پاسخهاي كوتاه به پرسشهاي بزرگ» نوشته استيون هاوكينگ با ترجمه مزدا موحد توسط انتشارات نشر نو منتشر و راهي بازار نشر شد.
بازگشت به دين
نسبت دين و حوزه عمومي مساله پيچيدهاي است كه هم در غرب و هم در ايران محور مباحثات فراوان بوده و به مجادله بر سر سكولاريسم و پيوند آن با دمكراسي شكل داده است. در ايرانِ پس از انقلاب برخي با اين پيشفرض كه بين دمكراسي و سكولاريسم پيوندي محكم برقرار است، حضور دين در حوزه عمومي و نظام سياسي را مانع دمكراسي قلمداد كردند. اما پرسش اينجاست كه آيا ميتوان بدون توجه به پيچيدگيهاي سكولاريسم، بهسادگي از رابطه آن با دمكراسي در ايران سخن گفت؟ كتاب حاضر در پي ورود به اين مجادله و ارايه طرحي براي آن نيست، بلكه قصد آن دارد تا از خلال بررسي تجربه غرب، ضرورت بازانديشي در نسبت بين سكولاريسم و دمكراسي و حركت در جهت دستيابي به الگويي براي گفتوگو را يادآوري كند. تجربه چند دهه اخير غرب حكايت از تجديد حيات دين و بازگشت آن حوزه عمومي، با وجود رواج و نفوذ طولانيمدت سكولاريسم، دارد؛ تجربهاي كه با نام پستسكولاريسم از آن ياد ميشود. در شرايط پستسكولار، مساله پيشِ روي دمكراسي سكولار حضور دين و استدلالهاي ديني در فرآيندهاي دمكراتيك و چگونگي گفتوگو بين مومنان مذهبي و شهروندان سكولار در حوزه عمومي است.
«پست سكولاريسم» در تحليل چرايي بازگشت دين به حوزه عمومي استدلال ميكند كه ناكارآمدي دولت مدرن در ارايه دين براي بازگشت به عرصه عمومي در جوامع مسيحي غربي طي دهههاي اخير را باعث شده است. در اين الگوي تحليلِ دومرحلهاي، از نهادگرايي تاريخي براي مطالعه تاريخي نهاد دولت مدرن و بررسي زمينه نهادي بازگشت دين به عرصه عمومي، و از نهادگرايي جامعهشناختي جديد براي بررسي تغيير نهادي در نهادهاي ديني استفاده شده است. تغيير زماني اتفاق ميافتد كه منطق نهادي يك نهاد با يك منطق نهادي ديگر جايگزين شود. اين جايگزيني بهواسطه آنچه كلود لوي- استراوس «سرهمبندي» مينامد، اتفاق ميافتد كه بر اساس آن افراد از طريق بازاستفاده و بازتعريف مواد دمدست و ازپيشموجود، يك منطق نهادي جديد را شكل ميدهند.
«پست سكولاريسم» نوشته آرمان زارعي به تازگي توسط انتشارات نشر ني منتشر و روانه بازار كتاب شده است.