ثروتمندان يكي پس از ديگري شكست ميخورند
يك شورش تمامعيار
علي كربلايي
آژاكس آمستردام موفق شد در يوونتوس آرهنا، ورزشگاه خانگي مجلل يوونتوس تورين از شكست يك بر صفر يك پيروزي دلچسب و شيرين بسازد و به جمع 4 تيم برتر قاره اروپا راه پيدا كند. زماني كه ماتياس ديليخت، كاپيتان 19 ساله آژاكس پرواز كرد و توپ را براي بار دوم با تور دروازه شزني آشنا كرد، تعداد زيادي از طرفداران فوتبال به هوا پريدند. نه فقط طرفداران آژاكس، نه فقط طرفداران تيمهاي دشمن يوونتوس، نه فقط طرفداران هر تيم ديگري حتي طرفداران يوونتوس هم به نحوي از اين وضعيت خوشحال بودند. مرور نظرات كاربران توييتر در مورد اين بازي، اين فرضيه كه حتي طرفداران بانوي پير تورين هم از اين پيروزي آژاكس خوشحال شدند را تاييد ميكند. يوونتوس با خريد كريستيانو رونالدو به دنبال قهرماني ليگ قهرمانان بود و تصور ميكرد ديگر هيچ چيز مانع از قهرماني آنها با حضور نقش اول سه قهرماني پياپي رئال نخواهد شد. اما اريك تنهاگ و شاگردانش موفق شدند با ارايه يك بازي بسيار زيبا نفس بانوي پير را بگيرند و آنها را از پيش رو بردارند. آژاكس در مرحله قبل هم موفق شد يكي از ثروتمندترين تيمهاي جهان را در خانه خودش با 4 گل شكست بدهد و بعد از آن بازي هم واكنشهاي زيادي در حمايت از آژاكس در رسانهها ديده شد. اما دليل اين واكنشهاي مثبت چيست؟ چرا آژاكس تا اين حد دوستداشتني است؟
به نظر ميرسد آژاكس نماد كسي است كه مقابل ثروتمندان ايستاده است. در كارتونها و كتابهاي دوران كودكي داستانهايي شبيه به اين زياد ديدهايم و خواندهايم. قهرماني از عامه مردم كه مقابل قدرتمندان قد علم كرده و موانع سر راهش را يكي پس از ديگري برميدارد. آژاكس براي ما يادآور قهرمانهايي است كه در افسانهها ديدهايم. البته اين افسانهها ريشه در اميال دروني ما دارند و از نهاد ما خبر ميدهند.
خوشحالي ما از بردن تيمهاي خودساخته با توان مالي كمتر شايد به اين دليل باشد كه ما به نوعي با آنها سمپاتي داريم. اگر نگوييم تمام مردم كره زمين، اما بخش اعظمي از آنها و ما آدمهايي هستيم كه هميشه درون خودمان احساس ميكردهايم كه بايد كارهاي بزرگي را به انجام برسانيم و مشخص است كه موفق نشدهايم. به اين خاطر كه هميشه تعداد آدمهاي مطرح و موفق انگشتشمار هستند و سايرين صرفا آرزومنداني هستند كه دلايل مختلفي را براي نرسيدنهايشان رديف ميكنند. جبر زمانه، محيط رشد، شانس، سيستمهاي دولتي و حكومتي، بوروكراسي و آدمهاي قدرتمند و تماميتخواهي كه فرصتي به ديگران براي عرضه اندام نميدهند و بسياري مسائل ديگر. حالا كه ما اينچنين تفكري داريم، طبيعتا با كساني از جنس خودمان كه ميتوانند در مقابل نمايندگان سيستمهايي كه ما را بازنده كردهاند، كساني كه ما احساس ميكنيم شايد حقمان را خوردهاند و حقشان نبوده كه به اين جايگاه برسند، قد علم كنند همراهي ميكنيم. ما آژاكسي كه يوونتوس و رئال را شكست ميدهد دوست داريم چون فكر ميكنيم از طبقه ما هستند. قياس ميكنيم كه ما در مقابل رييسها همان وضعيتي را داريم كه آژاكس مقابل يوونتوس و رئال مادريد داشته است و در نبردي كه ما هميشه شكست خورده آن هستيم، آنها پيروز شدهاند.
برتري آژاكس مقابل رئال و يووه، يك شورش تمامعيار است. شورشي عليه قوانين حاكم بر دنياي فوتبال و در اشل بزرگتر شايد قوانين حاكم بر دنيا. قوانيني مثل ثروتمندان همواره پيروزند و هر چقدر پول بدهي آش ميخوري آنقدر در ما نهادينه هستند كه شكسته شدنشان برايمان لذتبخش است. ارزش تركيب آژاكس يكسوم تركيب يوونتوس بود. البته هزينه آژاكس براي بستن اين تيم يكدهم يووه هم نبود. در دنيايي كه منسيتيها و پاريسنژرمنها در حال اثبات اين موضوع هستند كه با پول ميتوان افتخار خريد و طرفدار جذب كرد، آژاكس با تكيه بر توانايي استعداديابها و مربي فوقالعادهاش به يووه ثابت كرد كه كلاس، مهمتر از هزينه است. فوتبالفنها مينويسند: «اگر سريآ ميخواهي آن را بخر، اما اگر ليگ قهرمانان ميخواهي بايد آن را به دست بياوري.»
هر چند كه آژاكس، خود تيمي است كه در نظام حاكم بر فوتبال حل شده و از آن نهايت استفاده را برده است؛ اما ميتوان اين موضوع را ناديده گرفت و به اين نسبت داد كه چارهاي جز اين نداشته است. مانند تمام مردم جهان كه در نظامهايي زندگي ميكنند كه شايد انتخابشان نبوده است، اما براي ادامه زندگي به قوانين آنها تن ميدهند. همذاتپنداري با آژاكس آمستردام براي اغلب مردم راحتتر از يوونتوس است. هرچند يوونتوس در نهايت طرفداران بسيار بيشتري دارد و آژاكس قهرماني است كه شورش كرده، حريفان بزرگ را شكست ميدهد، حتي شايد قهرمان شود، اما در نهايت از دور رقابت در سالهاي آينده كنار ميرود و توان ادامه دادن به اين وضعيت را ندارد. همين حالا دفتر مديريت آژاكس و ايجنتهاي بازيكنان اين تيم بسيار شلوغ است و رقابتي جدي سر به خدمت گرفتن اين ستارههاي نوپا شكل گرفته است. تابستان امسال پاييز آژاكس خواهد بود و قهرمان قصه به شكلي بيرحمانه قلع و قمع ميشود و بازيكنانش هر يك روياي خود را در تيمي ديگر دنبال خواهند كرد.