رد پاي يقه سفيدها
پيدايش اينگونه رويكرد منفي در ذهنيت افراد نسبت به مديران يقه سفيد سبب ميشود زيردستان سست اراده نيز وارد زنجيره و باند بزهكاران اختلاس و جرمهاي مالي شوند تا آسانتر به پولهاي كلان دست يابند. زمينه ديگر اين است گاهي افراد يقه سفيد از استعداد و تخصص چنين افرادي در پيشبرد امور بنگاه اقتصادي بهره نميبرند و آنها را در جايگاه درخور خود نمينشانند و بدينترتيب حق خود را ضايع شده، ميپندارند و براي جبران آن به تلافيهاي غيرمنطقي و بزهكارانه دست ميزنند. بنابراين با تكيه بر نصيحت و اندرزهاي اخلاقي صرف و حتي به كارگيري قوانين در محيط كار نميتوان انتظار چنداني از اخلاقي زيستن در افراد زيردست مالكان و مقامات رده بالا داشت بلكه مهمتر از آن صداقت و امانتداري در افرادي است كه در بخشهاي بالا مشغول به كار هستند و متصدي امور اساسي و مالي بنگاههاي اقتصادي و ادارات بزرگ خدماتي هستند. در حقيقت يكي از بهترين الگوي اخلاقي و اهرم قانون ايمني جهت اصلاح امور شايد در رفتار و اخلاق مسووليتپذيري صادقانه افرادي است كه در ردههاي بالا و تخصصهاي بالا با مسووليت مالي بالا حضور دارند اما از هر گونه اختلاس و جنايت يقه سفيدي مُبرا هستند. در پايان بايد گفت به هيچوجه اتكاي مطلق و صرف به اعتماد و تعهد اخلاقي افراد كافي نيست بلكه به كارگيري همزمانِ قوانين و جديت در برابر كج رفتاري آنها نيز ميتواند در كنار صلاحيت ذاتي خود افراد، تضمينكننده وضعيتي باشد كه در آنها رد پاي جنايت يقه سفيدها در انگيزه افراد براي ارتكاب جرم از بين برود يا به حداقل ممكن برسد.