گروه ادب و هنر
سيويكمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران روز گذشته با حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و جمعي از ميهمانان و ناشران آغاز به كار كرد. طبق آمار در اين دوره 2398 ناشر داخلي با ٣٠٠ هزار عنوان كتاب در نمايشگاه حضور دارند و در بخش خارجي نيز ٨٠٠ ناشر خارجي ١٤٠ هزار عنوان كتاب به نمايشگاه آوردهاند. با در نظر گرفتن علاقهمندان، بهويژه دانشجويان مشغول به تحصيل در مقاطع گوناگون رشتههاي هنري قطع به يقين كتابهاي نظري عرصه هنر از جمله عناوين پرشمار و پرطرفدار نمايشگاه خواهد بود كه گزارش پيش رو به معرفي تعدادي از اين آثار ميپردازد.
سوزان سانتاگ و عكاسي
«امروزه نياز به اينكه چيزها را از نظر فضايي و انساني نزديكتر كنيم تقريبا به نوعي وسواس تبديل شده است. همينطور گرايش به اينكه كيفيت منحصربهفرد يا گذراي يك رخداد خاص را به واسطه بازتوليد عكاسانهاش نفي كنيم. نوعي اجبار همواره فزاينده وجود دارد كه اشياء را به وسيله عكاسي بازتوليد كنيم، در نمايش نزديك...» اين بخشي از متني است به قلم انديشمند معاصر والتر بنيامين، كه سانتاگ پايههاي نظري خودش درباره عكاسي را بر آن استوار ميكند. «درباره عكاسي» مجموعه مقالاتي است نوشته سوزان سانتاگ كه به گفته خودش برآمده از «برخي مسائل زيباييشناختي و اخلاقياي است كه به علت حضور همهجايي تصاوير عكاسي طرح گشتهاند.» اين كتاب به قلم مجيد اخگر از سوي انتشارات نيلا در اختيار علاقهمندان به هنر عكاسي قرار گرفته است.
كتابهاي تئاتري بيدگل را از دست ندهيد
از همين ناشر در اين دوره كتاب قابل توجه ديگري روانه نمايشگاه بينالمللي كتاب شده كه گرچه انتظار ميرود از سوي دانشجويان هنرهاي نمايشي بهويژه علاقهمندان به بازيگري و دانشجويان رشته كارگرداني با اقبال مواجه شود، اما مطالعه آن براي دانشجويان رشته حقوق! نيز قابل تجويز به نظر ميرسد. چرا كه كتاب «تكگوييهاي كلاسيك براي مردان» گلچيني از چهل تكگويي درخشان كلاسيك را از ميان آثار شاخص جهان در دل خود جاي داده است. آيسخولوس، اوريپيد، آنتون چخوف، ويكتور هوگو، بن جانسون، كريستوفر مالرو، مولير، آلفرد دوموسه، ويليام شكسپير، نيكولاس يودال، كالدرون دِ لا باركا، ژان راسين، اِفرا بن، هنريك ايبسن، گوگول از جمله نمايشنامهنويسان شاخص جهان هستند كه تكگوييهايي از دل آثارشان براي انتشار استخراج شده است. اين كتاب ويراسته كريس سالت باترجمه محسن كاسنژاد در نمايشگاه بينالمللي كتاب در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
پيشنهادهاي خواندني رضا سرور و حميد احيا
نشر بيدگل دو اثر تازه در حوزه تئاتر را با عناوين «جنسيت رزاليند» اثر يان كات و با ترجمه رضا سرور و «۱۳۰ نكته درباب كارگرداني» اثر فرانك هاوزر با ترجمه حميد احيا منتشر كرد. جنسيت رزاليند اثري است كه از آن با عنوان ادامه منطقي «شكسپير معاصر ما» ياد كردهاند و نگارش آن به دوراني باز ميگردد كه كات به دليل تدريس و پژوهشهاي آكادميك خود در دانشگاههاي امريكا، دورنمايه آثار شكسپير را كه پيشتر از ديدگاهي سياسي تفسير كرده بود در پرتو مطالعات نوين تئاتر و ياري جستن از نظريات استورس، ياكوبسن و ديگران مورد بازانديشي قرار داده است. لحن آكادميك اين كتاب بارقههايي از نقدهاي پرشور نويسنده لهستاني آن را بار ديگر به پيش چشم مخاطبانش آورده است. به باور بسياري، اين كتاب اثري است كه در آن كات بار ديگر چشماندازي شگرف از آثار شكسپير را ترسيم كرده است.
نكاتي درباره كارگرداني
«۱۲۰ نكته درباب كارگرداني» نيز روايتگر تجربيان فرانك هاوزر در طول سالها فعاليت در عرصه كارگرداني تئاترو تجربيات راسل رايش در به كار بستن موفقيتآميز هاوزر و گسترش آنها در اين حرفه است. كتاب از نخستين مواجهه با متن آغاز شده و در ادامه نكات متنوعي درباره دريافت و تحليل متن بيان ميكند و پس از آن موضوعات ديگري مانند نخستين روخواني، گزينش بازيگر، قوانين تمرين، ميزانسن و عناصر به صحنهدرآوردن و حتي خندهگرفتن از تماشاگر را به نمايش ميگذارد. اين كتاب تلاش كرده با بيان رهنمودهايي الزامي و گاه اختياري كارگردانان را از مسائل و مشكلات احتمالي مراحل كارشان آگاه و در رفع آنها به ايشان كمك كند.
«خاطرات سوگواري» رولان بارت
انتشارات حرفه هنرمند يكي ديگر از ناشران پرطرفدار دوستداران هنر است كه با پيشنهادي قابل تامل در نمايشگاه كتاب حضور دارد. نام رولان بارت براي تمامي علاقهمندان به عرصه زبانشناسي، ادبيات، سينما و تئاتر شناخته شده است كه از اقبال خوش خوانندگان پيگير آثار نظري هنر، كتاب «خاطرات سوگواري» نوشته او با ترجمه محمدحسين واقف در دسترس قرار دارد. كتاب مجموعهاي از يادداشتهاي نظريهپرداز فرانسوي را شامل ميشود كه در سالهاي 1915 تا 1980 نوشته شدهاند. رولان بارت كار نگارش مجموعه را از فرداي روز درگذشت مادرش در 25 اكتبر 1977 آغاز كرد. او اين خاطرات را با خودنويس و گاه مداد، روي تكههاي كاغذي (كاغذ تحرير معمولي كه به چهار قسمت تقسيم ميشد) مينوشت و هميشه به ميزان كافي از آنها روي ميزش نگه ميداشت؛ از روز مرگ مادرش تا حوالي مرگ خودش. آنچه در اين كتاب پيش روي خواننده است نه كتابي كه توسط نويسنده كامل شده باشد، بلكه شكل مفروض كتابي است كه قصد آن را داشته است و به تكميل مجموعه آثار او و به اين ترتيب به روشن شدن آن كمك ميكند؛ همنشيني براي نوشتههاي واپسين بارت. او گويي از اين خاطرات، دريچهاي رو به موضوع «فقدان» بازكرده و در حال نگريستن به مقوله «از دست دادن» در سطوح مختلفي است كه انسان را دچار غم، اندوه و سردرگمي ميكند.
تري ايگلتون و ايدئولوژي زيباييشناسي
تري ايگلتون در «ايدئولوژي زيباييشناسي»، كه شايد مهمترين اثر و يكي از جاهطلبانهترين آثار او به حساب ميآيد به بررسي خاستگاهها و ضرورتهاي پنهان در پس شكلگيري حوزهاي كه «زيباييشناسي» نام گرفت ميپردازد. اين كتاب كه توسط انتشارات نيلا با ترجمه مجيد اخگر روانه بازار نشر شد در چهارده فصل به ترتيب آراي متفكراني همچون كانت، شيلر، فيشته، شلينگ، هگل، شوپنهاور، كييركگارد، ماركس، نيچه، فرويد، هايدگر، والتر بنيامين و تئودور آدورنو ميپردازد. نويسنده در فصل پاياني نيز ضمن پرداختن به فضاي پستمدرنيستي دهههاي آخر سده بيستم و طرح ديدگاههاي متفكراني چون فوكو، ليوتار و هابرماس، جمعبندي خود از طرح تمامي مباحث ارايه ميدهد. ايگلتون در مقام يك منتقد ادبي پيشتاز ماركسيست، توانست جانشين استاد خود ريموند ويليامز در انگليس شود. او با تكيه بر نظريههاي ماركسيستهاي اروپايي از جمله والتر بنيامين، لويي آلتوسر و پير ماشري، مخاطبان فراواني يافت و با پيروي از افكار اين نظريهپردازان از شيوهاي ماترياليستي براي مطالعه ادبيات بهره برد. اين شيوه او در نوشتههايش در مورد ساموئل ريچاردسون و خواهران برونته نمود دارد. پافشاري ايگلتون بر پيچيدگي و سودمندي مقولات سنتي و هنجاري نظير ايدئولوژي، زيباييشناسي و نقد فرهنگي بهطور كلي موثر بوده است. قرائت دوباره او از اين مقولهها بيش از هر چيز در اشتياق وي براي برانگيختن بحثهاي انتقادي در زمينه فرهنگ معاصر ريشه دارد و اين انتقادي است به دور از آنچه كه در نسبيت فرهنگي و بيتفاوتي سياسي پستمدرنيسم ميداند.
«موزه يك كارخانه است» را بخوانيم
«موزه يك كارخانه است» از مجموعه راهنماي سياسي براي هنر (جلد اول: هنر معاصر) را ايمان گنجي (۱۳۶۵) و كيوان مهتدي (۱۳۶۵) گردآوري و ترجمه كردهاند. متنهاي اين كتاب ميان بيم و اميد در نوسان است؛ بيمها و اميدهايي كه تغييرات گسترده سرمايهداري از اواخر دهه ۶۰ به بعد در واكنش به جنبشهاي ۱۹۶۸ و ۱۹۷۷، و به طور خاص تحولات دهه ۹۰ به بعد آن موجب شدهاند. فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، فرو ريختن ديوار برلين، ظهور اينترنت، شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي، همراه با شيوه توليد غيرمادي و تحقق پيشبيني ماركس در مورد «انقياد واقعي» سرمايه و شمول همهجانبه همهچيز تحت آن، بحث درباب فرصتها و هراسها را به راه انداخته است. اين كتاب به بخشي از اين بحثها در سنتي خاص پرداخته و خط سيري از ايدههاي مختلف درباره سياست هنر معاصر را پوشش داده است. هيتو استيرل، يكي از نويسندگان اين كتاب در مقالهاي تحت عنوان «سياست هنر: هنر معاصر و گذار به پسادموكراسي» هراسها و احتياطكاريهايي را بيان ميكند كه بهحق در پرداختن به «هنر» ظاهر ميشوند:
«هنر معاصر نه تنها منعكسكننده گذار به سوي نظم جهاني جديدي پس از جنگ سرد است، بلكه فعالانه در اين گذار مداخله نيز ميكند. هنر معاصر بازيگر عمدهاي در پيشرفت نابرابرانه شبهكاپيتاليسم در هرآنجايي است كه تيموبايل پرچمش را فرو ميكند. حتي در حفاري معدني جهت استخراج مواد خام براي پردازندههاي دوهستهاي پايش گير است. آلوده ميكند، نوسازي ميكند، مسحور ميكند. اغوا ميكند و مصرف ميكند و آنوقت ناگهان قالتان ميگذارد و دلتان را ميشكند. از صحراهاي مانگوليا تا فلاتهاي مرتفع پرو: هنر معاصر همهجا هست!
جغرافياي كتاب از اين قرار است: فصل اول: نظريه، به طرح و شرح ايدهها يا همان بيم و اميدها ميپردازد كه نويسندگان مقالات آن هنرمندان نظريهپردازي هستند براي ما ايرانيها ناشناخته - چيزي كه شايد حتي مزيت هم باشد؛ فصل دوم نثر پرشدت مانيفستهايي را در بردارد كه كليت هنر معاصر امروز را تشكيل دادهاند و فصل سوم: گفتوگو، نيز از زبان بودريار و آنتونيونگري به مساله هنر ميپردازد.