نفت ايران حذف نميشود
اما گويا عزم ترامپ براي به صفر رساندن فروش نفت ايران جزم شده است. اگر از اين موضوع كه اصلا چرا ترامپ بايد براي فروش نفت ايران در بازارهاي بينالمللي تصميم بگيرد بگذريم، حذف ايران از بازار نه تنها براي ايران بلكه براي مشتريان ايران دشواريها و مخاطراتي دارد. پيش از هر چيز بايد به اين سوال پاسخ داد كه چرا به صفر رساندن خريد نفت از ايران به زمان نياز است؟ جواب اين سوال ريشه در محدوديت فني پالايشگاهها دارد. هر پالايشگاه براي به تعادل رساندن فرآيندهاي خود با يك خوراك مشخص و افزايههاي مشخص، به زمان نياز دارد و از شش ماه تا يك سال براي رسيدن به اين تعادل زمان صرف ميشود تا محصول خروجي استانداردهاي لازم را داشته باشد. حال اگر خوراك ورودي كه در حال حاضر نفت ايران است با محصول ديگر عوض شود، ممكن است همين قدر زمان براي به تعادل رساندن فرآيندها زمان لازم باشد. اگر مانند مورد كره جنوبي محصول، ميعانات گازي ايران باشد كه بخواهد با يك خوراك غير همجنس مانند نفت سبك جايگزين شود شرايط به مراتب سختتر است و ممكن است به تغييرات سختافزاري و طراحي مجدد پالايشگاه نيز منجر شود. با اين وصف اين سوال پيش ميآيد كه منبعي كه جايگزين نفت ايران ميشود آيا ميتواند در دراز مدت و براي مدت چند دهه قابل اعتماد بوده و نفت مشتريان خود را تامين كند؟ اگر اندكي از بالا به پازلي كه امريكا با حذف ايران و ونزوئلا از بازارهاي بينالمللي چيده است توجه كنيم، ميبينيم كه امريكا كه يك روز مشتري استراتژيك عربستان بوده است امروز خود يك صادركننده تراز اول است و در واقع به يك همكار و شريك استراتژيك براي عربستان تبديل شده است. در اين شرايط موضوعي كه طرح ميشود اين است كه دنيا و مصرفكنندگان انرژيهاي فسيلي تا چه حد ميپذيرند كه منبع تامين انرژي آنها در يك سوي جهتگيريهاي سياسي قرار گيرد و تامين نفت خود را با خواست اين كشور گره بزنند و همچنين كشورهاي واردكننده و بازار نفت تا چه ميزان تحمل ميكنند كه يك نيروي غالب زورگوي توليد و عرضهكننده نفت را به سرنوشت واردات خود گره بزند؟ به بيان سادهتر كشورهاي مصرفكننده نفت و گاز ترجيح ميدهند تا از گزينههاي متنوع و بيشتر براي خريد نفت روي ميز داشته باشند و همانگونه كه گفته شد خريد از يك كشور وابسته به منابع نفت صد البته گواراتر از خريد از ابرقدرتي است كه در صورت تسلط به بازار ممكن است تقاضاي هر بهايي را در ازاي بشكههاي نفت بكند.
و اما در پايان بايد منتظر ماند و ديد كه در ديد مشتريان نفت ايران تمامي محاسبات و دو دو تا چهارتاهاي گفته شده به چه نتيجهاي خواهد رسيد و آيا براي آنها عاقلانه خواهد بود كه جلوي خواست ترامپ بايستند و به خريد نفت از ايران ادامه دهند يا اينكه ترجيح ميدهند تا به زورگوييهاي ايالات متحده در بازار نفت گردن نهند تا دچار مشكلات اقتصادي در حوزه دلار نشوند. اما آنچه روشن است اينكه ماهيت نفت ايران و جايگاه ايران در بازار نفت موجب ميشود خيال رساندن صادرات نفت ايران به صفر محال به نظر برسد.