• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۹ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4350 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۵ ارديبهشت

نگاهي به كتاب «استانبول استانبول» نوشته بورهان سونمز

ادبيات در برابر مصائب دنياي جديد

فائزه صادقي

 

 

«استانبول استانبول» چهارمين داستان بلند بورهان سونمز، نويسنده تواناي اهل كشور تركيه است كه ابتدا در سال ۲۰۱۵ به چاپ رسيد و پس از ترجمه در ۳۶ كشور جوايز حائز اهميتي را از آن خود كرد.

اين اثر، بنا بر اذعان آشكار نويسنده در متن، اقتباسي از دكامرون، اثر تمثيلي و قرون وسطايي بوكاچيو است؛ رماني مشتمل بر 10 روز روايت متفاوت سه زن و هفت مرد كه با هدف اجتناب از ابتلا به طاعون از فلورانس گريخته، به خانه‌اي در منطقه‌اي ييلاقي پناه برده و جهت گذران وقت براي يكد‌يگر داستان‌هاي عشقي روايت مي‌كنند. اما در مقايسه نخستين استانبول استانبول با اين اثر قرون وسطايي، به‌وضوح مي‌توان به تمايز و برتري آن نسبت به دكامرون در شيوه روايت، شخصيت‌پردازي، سبك نگارش و انتخاب داستان‌ها، معماها و بازآفريني مضامين پرمعنا، قابل تامل و داراي ارزش‌هاي فلسفي، انساني و اخلاقي پي ‌برد. فحواي متمايز داستان‌ها، انتخاب راويان متفاوت و سبك برجسته روايت در استانبول استانبول در برابر شيوه نگارش و روايت ساده بوكاچيو در دكامرون- كه در آن به نقل داستان‌هاي هرزه عشقي پرداخته شده است- آشكارا نمايان است. چنين سبك متفاوت پردازشي كه در آن داستان‌هاي گوناگون در دل داستان هر يك از چهار راوي در بند در سلولي زيرزمين روايت مي‌شود از ويژگي‌هاي برجسته اين رمان به‌شمار مي‌رود. فراداستان و فراروايت كه به شكلي زيبا و دلپذير توجه مخاطب اثر را به طريقه نگارش و شيوه روايت اثر جلب مي‌كنند از روش‌هاي پيچيده‌ داستان‌نويسي محسوب مي‌شوند كه نمايانگر تبحر و ذكاوت نويسنده است.

در اين رمان در سلولي سرد و تاريك، چهار زنداني به شيوه راويان داستان بوكاچيو براي يكديگر به قصه‌بافي و نقل حكايت مي‌پردازند تا از بار درد و اندوهي بگريزند كه هر يك به آن گرفتار آمده‌اند؛ قصه‌هايي از استانبول و درباره استانبول. استانبولي كه نه‌تنها بخشي از جغرافياي كشور تركيه، بلكه گستره جهاني نامحدودي را در برمي‌گيرد و استعاره‌اي از جهان مخلوق و مصنوع بشر در عصر حاضر‌ است.

روايت استانبول استانبول با دميرتاي، دانشجويي جوان، ناپخته و بي‌تجربه آغاز مي‌شود و با روايت دايي كوهيلان، مرد روستايي مسن و مجربي به پايان مي‌رسد كه داستان‌هاي ناب فراواني در آستين دارد. در باب عناوين فصول اين اثر مي‌توان چنين اذعان داشت كه نام هر فصل اشاره يا استعاره‌‌اي را با خود به‌همراه دارد: از «در آهني» عنوان فصل نخست داستان كه استعاره‌اي از مرگ و يا گذار از سطح خودآگاه ذهن به سوي ناخودآگاه است گرفته تا عنوان فصل پاياني كتاب «قهقهه زرد»ي كه هر يك از زندانيان در بند در برابر مرگ خويش سرمي‌دهند.

اگر چه ميان شيوه روايت و رويكرد هر يك از راويان - اعم از دميرتاي، دكتر، كامو سلماني و دايي كوهيلان - در قصه‌گويي و داستان‌سرايي تفاوت چشمگيري ديده نمي‌شود، اما شايان ذكر است كه چنين عدم تفاوت آشكاري خود برگرفته از اين واقعيت است كه بشر در ذات خويش ويژگي‌هاي مشابه و مشترك فراواني دارد. اين تفاوت تنها آنجا آشكار مي‌شود كه سونمز، راوي زن خاموش و دربند رمان خود يعني زينه سودا را در رنج و سكوت و در قالب ناظر و روايتگر صامت داستان به مثابه نقش و حضور زن در دنياي خفقان‌آور سنتي به تصوير مي‌كشد. راوي بي‌صدايي كه مقتدرانه در سكوت به مبارزه خويش ادامه مي‌دهد و در دنياي مردانه اين داستان، جاي خالي نقش و روايت زنانه در ادبيات مردمحور جامعه سنتي مردسالار را پر مي‌كند.

استانبول استانبول با منطق كل به جزء پردازش شده ‌است و در فصول نخستين آن، خواننده از كليت در بند بودن هر يك از راويان داستان و نهفته بودن راز زنداني شدن آنها آگاه است اما از چرايي، چگونگي و جزئيات اطلاعي ندارد و تنها با خواندن رمان و نزديك شدن به فصول انتهايي است كه اندك ‌اندك به اسرار نهان هر يك پي ‌مي‌برد و درمي‌يابد كه در سطوح مختلف فلسفي، انساني، سياسي و اخلاقي با داستاني چند لايه مواجه است و تنها به شهر استانبول محدود نمي‌شود: جغرافيايي تحت عنوان استانبول كه به سبب وقوع حوادث مختلف تاريخي و سياسي به نمادي از درد، رنج، فلاكت، ماليخوليا و بيم و اميد مبدل شده و براي انتقال مفاهيم و مضامين متعدد مورد نظر نويسنده كه خود متعلق به همان جغرافياست انتخاب شايسته‌اي به ‌شمار مي‌رود. استانبول با اشاره‌اي ضمني به دنياي درون هر فرد، بنا بر تعريف زيگموند فرويد از سطوح مختلف ذهن و اشكال مختلف آگاهي روي زمين بيانگر سطح خودآگاه ذهن و استانبول زير زمين و يا سلول زندان حاكي از سطح ناخودآگاه ذهن هر يك از چهار راوي داستان است كه در اين سطح (ناخودآگاه) درصدد گريز از وضع پيش‌‌رو بوده و در عين حال به كنكاش و جست‌وجوي حقايق در قالب داستان‌هاي كوتاه ساده اما عميق و فلسفي مي‌پردازند. فضاي سرد، تاريك، نمور، وحشت‌بار و حزن‌انگيز اين رمان نيز گواه و مويد آن است.

درد و رنج در برابر تسلي، بيم و اميد در برابر نااميدي، عناد در برابر نوع‌دوستي و هم‌دردي، چرخه تكرار، دور باطل، جبر و تقدير در برابر حق انتخاب و تصميم‌گيري، حقيقت در برابر انكار، نور و آگاهي در برابر تاريكي و جهل، قدرت خيال و روياپردازي در برابر محدوديت‌هاي منطق و ذهن، شهرزدگي، رسانه‌زدگي و انزوا و اليناسيون به مثابه عوارض مدرنيته و تقابل آن با زندگي روستايي و در طبيعت را مي‌توان در كنار مضامين فراوان ديگر از درونمايه‌هاي اصلي اين رمان برشمرد. مفاهيم و مضاميني كه با طرح آرمان‌شهري كه انتظار مي‌رفت استانبول به شكل استعاره‌اي- و دنيا در مفهوم كلي - به آن تبديل شود و كابوس‌آبادي كه در نهايت از آن برجا ماند به اين اثر معنا و مفهوم بسيار بخشيده‌اند. در كنار مفاهيم گسترده و موضوعات متعدد اخلاقي، انساني و فلسفي مطروحه در اين اثر، روايت‌محوري و شخصيت‌محوري بارز اين داستان بلند به‌شمار مي‌رود و استانبول زير زمين و يا استانبول آن بالا دنياي مشترك خيالي و واقعي چهار راوي داستان است. اين در حالي است كه با گسستن مرز روياپردازي و واقعيت در داستان اين سوال مطرح مي‌شود كه به‌راستي واقعيت كدام است و آيا رويا و خيال خود جلوه ديگري از واقعيت نيست؟

در اين رمان كه ويژگي ميان متني بودن نيز از نقاط قوت آن است، با روايت‌هاي گوناگون هر يك از چهار راوي داستان كه با توجه به پيش‌زمينه و بستر فرهنگي و اجتماعي پيشين خويش به قصه‌گويي مي‌پردازند، سلول زندان زير زمين به خيابان‌هاي شهر استانبول بدل مي‌شود و مرز واقعيت و خيال درهم ‌مي‌شكند. بورهان سونمز در اين اثر سبك روايت شرق را كه از خصوصيات آن طرح حكايت، معما و داستان‌هاي كوتاه رازآلود است با دو پديده فراروايت و فراداستان تلفيق كرده و به اين شيوه «ادبيات به مثابه هنر» را مأمن و راهي براي تاب ‌آوردن در برابر معضلات و مشكلات پيش ‌روي بشر در دنياي مدرن برمي‌شمرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون