ادامه از صفحه اول
مذاكره يا مواجهه ؟
ميتوان نتيجهگيري كرد كه جهان به سمت پرهيز از افراطيگري حركت ميكند و رويكردهاي افراطي جايي در مناسبات بينالمللي و ديپلمايك كشورها ندارد. آن هم در شرايطي كه سازمان ملل متحد نيز شعار سالانه خود را «جهان عاري از خشونت» انتخاب كرده، ميبينيم كه رويكردهاي امريكا عملا برخلاف اين شعار و اصول و مناسبات حاكم بر روابط بينالملل، رويكرد خود نسبت به ايران را تشديد تنش و حركت به سمت افراطيگري و انتقال اين تنش از فاز سياسي به فاز نظامي قرار داد. جمهوري اسلامي ايران اما به هر حال داراي ظرفيت اقتصادي بالايي است كه اگر شكوفا شود نه تنها ايران بلكه كل منطقه را متاثر خواهد كرد اما ايران در عين حال نشان داده در عرصه ديپلماسي رويكردي منعطف دارد و آنچه از سوي رهبر انقلاب نيز با عنوان «چرخش قهرمانانه» مطرح شد به نوعي نمايانگر رويكرد منعطف ايران در راستاي حل مشكلات بينالمللي و تامين منافع ملي بود. چنانچه ديديم اين رويكرد در جريان مذاكرات برجام خود را در حد اعلا نشان داد؛ و تيم ديپلماسي عملكرد خوبي داشت و راهبرد رهبري نيز راهبردي مدبرانه و نتيجهگرا بود. بنابراين اگر امريكاييها گمان كنند كه ميتوانند با تشديد فشارها، ايران را ناچار به ورود به فاز نظامي كنند اشتباه ميكنند. اين سناريويي طراحي شده توسط امريكاييهاست كه در گام نخست تضعيف وضعيت اقتصادي ايران و در گام دوم ورود به فاز نظامي است. اگرچه مقام معظم رهبري استفاده از تسليحات شيميايي و اتمي را در فتوايي تاريخي منع كردند اما قدرت دفاعي ايران نيز بر كسي پوشيده نيست و جمهوري اسلامي ايران در فضايي كه امريكاييها ايجاد كردند نه نتها وارد مذاكره نخواهد شد بلكه مذاكره را به ضرر منافع ملي كشور همچنين مسائل منطقه ميداند. با اين حساب، ايران بدون آنكه اشتياقي براي مذاكره نشان دهد، فضاي حاكم بر مذاكرات هستهاي نشان داده كه اگر فضاي مذاكرات، فضايي مناسب باشد، ايران نيز آمادگي مديريت فضا، ورود به مذاكرات و دستيابي به بهترين نتايج در راستاي منافع ملت را دارد و از اين مسير كوتاه نخواهد آمد.
مسووليت دانشگاه و سيل
نظام اجرايي كشور به دليل ماهيتش كه بيشتر مشغول برنامهريزي كوتاهمدت تا ميانمدت است كمتر به دادههاي علمي و توصيههاي پژوهشگران گوش فرا ميدهد. اين خصيصه برگرفته از ضرورت تهيه كارنامه عملكرد است و مديران هم سراغ انجام فعاليتهايي ميروند كه در كوتاهمدت نتايجشان براي جامعه روشن شود. در كشوري كه برنامهريزيهاي بلندمدت آن حداكثر به صورت
پنج ساله تنظيم ميشود، نميتوان انتظار داشت كه مديران اجرايي با توجه به تحقيقات دانشگاهي برنامهريزي بلندمدت داشته باشند. نمونه بارز اين بياعتنايي متوجه مباحث تغيير اقليم است. خيليها بر اين باورند كه وضعيت بحراني تغيير اقليم به ما نزديك نيست و شايد در اواخر يا نيمه دوم قرن بيست و يكم بخواهد به ما نزديك شود. اما به عقيده دانشگاهيان بارشهاي پنج، شش هفته اخير خلاف اين ادعا را نشان ميدهد. اين رويداد حكايت از اين داشت كه رخدادهاي حدي جوي ميتواند غافلگيركننده باشد و اگر براي مواجهه با آنها آماده نباشيم، مديريت پيامدهاي آنها دشوار است. اين در حالي است كه تحقيقات بسياري با مدلسازيهاي دقيق علمي انجام شده وضعيت آثار تغيير اقليم تا حدود 70 سال آينده را ترسيم كرده است. پيشبيني رژيمهاي بارش و اثرگذاري بر آب و هواي ايران از جمله اين پيشبينيها است كه انتظار ميرود به آن بيش از گذشته توجه شود. در هر صورت تصميم اخير رييسجمهور در تعيين هياتي كه در راس آن رييس دانشگاه تهران قرار دارد براي واكاوي سيلابهاي اخير اميدواركننده است. اين هيات 20 نفره متشكل از شخصيتهاي فرهيخته است و هر چند كه در تركيب اين هيات جاي متخصصان بهداشت و محيط زيست خالي است. اما با پيشبينيهاي تكميلي رييس دانشگاه تهران براي استفاده از نظر گروههاي مختلف محققان اميد ميرود در نهايت يك نسخه واحد در حوزه سيلاب در كشور تنظيم و مبناي عمل قرار گيرد.