محمد ملانوري
مساله فقر يك دغدغه عمومي است و همواره فقرزدايي مورد توجه است. انقلابيوني كه به نام مستضعفان قيام كردند، تصميم داشتند با بردن امكانات و منابع به نقاط محروم، فقر و محروميت را از نقاط دورافتاده و حاشيهاي پاك كنند. اتفاقي كه انتظار ميرود با گذشت 40 سال از انقلاب، دستاوردهايي داشته باشد اما همچنان طرحهاي فقرزدايي در كشور تحت ايدههاي مختلف و تحت نظر سازمانهاي متعددي كه در اين زمينهها فعالند در نقاط مختلف كشور اجرا ميشود. كميته امداد، ستاد اجرايي فرمان امام (ره)، سازمان بهزيستي، بنياد مستضعفان و بنياد بركت و بسياري از گروههاي خيريه و مردمي، سازمانهايي هستند كه هميشه براي انجام اين وظيفه تلاش كردهاند اما بررسي عملكرد اين سازمانها عموما انجام نشده است. يكي از دلايلي كه اين بررسيها را محدود كرده، نيت خيري بوده است كه باعث ميشده است كسي دندان اسبهاي پيشكشي را نشمارد. در عين حال دادههاي مشخص و روشني از فعاليتهاي اين سازمانها، گروههاي نيازمند و... در دسترس نيست. مدرسه توسعه پايدار و پژوهشكده سياستگذاري شريف در نشست «بشاگرد و محروميت: رهايي يا تثبيت» مورد بشاگرد و تمام تلاشهايي كه براي محروميتزدايي در اين منطقه استفاده شده است را مورد بررسي قرار داده؛ بررسيها نشان ميدهد شيوههاي پيشين نتوانسته كارگشا باشد.
بشاگرد كجاست؟
نام بشاگرد براي كساني كه به فقرزدايي انديشيده باشند، نام آشنايي است. منطقهاي در جنوب كشور كه در استان هرمزگان قرار دارد و با شهرستانهاي سيريك، ميناب و جاسك در اين استان همسايه است و در مجاورت سيستان و بلوچستان قرار دارد. شهرستاني با 33 هزار نفر جمعيت كه بيش از 9 هزار خانوار در آن زندگي ميكنند. شهرستاني با تراكم 3.8 نفر در كيلومتر مربع كه مركز آن شهر سردشت است از ميانگين استان، تنكتر است. در اوايل دهه 60، گزارش وضعيت شهرستان به تهران ميرسد و از همان جا به حاج عبدالله والي، نماينده امام (ره) ماموريت داده ميشود تا از تهران به منطقه عازم شود و آنجا را تغيير دهد. مسافرتي كه فقط قسمت اعزام از بندرعباس به منطقه، 17 ساعت طول كشد. سفري كه از مسيري نيمهكوهستاني و سنگلاخ ميگذشت تا به فقيرترين منطقه كشور برسد.
لنگ بودن چرخهاي توسعه آموزش
يعقوب زارعي، پژوهشگر اجتماعي در پژوهشي وضعيت نابرابري آموزشي دراين شهرستان را ارزيابي كرده است. بر اين اساس بعد از ابوموسي، بشاگرد دومين شهرستان فقير استان است. در اين منطقه، 99 درصد افراد واجد تحصيل در ابتدايي در مدرسه حاضر هستند اما اين عدد براي مقاطع دوره اول (راهنمايي) و دوره دوم (دبيرستان) به اعداد 64 و 69 درصد ميرسد. آن گونه كه موسي داديزاده، مديركل استان هرمزگان بيان ميكند در اين شهرستان، 166 آبادي مسكوني وجود دارد كه به دليل پراكندگي نقاط جمعيتي، صعبالعبور بودن راهها و همچنين درآمد كم ساكنين كه امكان هزينه كردن براي كتاب، پوشش و اياب و ذهاب را از شهروندان گرفته است، فقر آموزشي در اين منطقه پررنگ است. او علاوه بر اين مسائل ميپذيرد كه آموزش نيز در اين حوزهها كفايت نميكند و نداشتن هنرستان كه به مهارتآموزي كمك كند، انگيزههاي آموزشي را كشته است.
او بيان ميكند پيش از انقلاب در شهرستان، تنها 7 دبستان در روستاها وجود داشته است كه سپاه دانش كرمان، وظيفه پوشش اين مدارس با 130 دانشآموز را داشته است اما پس از انقلاب، استراتژي ساخت مدارس ابتدايي ولو به صورت كپري و مدارس شبانهروزي متوسطه به صورت متمركز در منطقه پيش گرفته ميشود. در ارديبهشت ماه سال 84، جشني در شهرستان برگزار ميشود تا پايان مدارس كپري را با تخصيص اعتبارات ملي گرامي بدارد اما خشكساليها سبب ميشود كه مهاجرتها در شهرستان، برنامهريزيهاي محلي را مختل كند. در حال حاضر اين شهرستان داراي نرخ باسوادي 65 درصدي است و نزديك به 60 درصد زنان در آن باسواد هستند.
در اين سالها وقف و خيريههاي زيادي در جهت ساخت مدارس شكل گرفته است تا با باسواد كردن كودكان، توسعه را در مناطق محروم پيش ببرند. رضا درمان، مديرعامل جامعه ياوري فرهنگي - كه يكي از موسسات خيريه مدرسهساز است - معتقد است مسيري كه تاكنون طي شده لزوما به هدف خود نرسيده است. او بيان ميكند كه آموزش به معني مدرسه رفتن نيست و وقتي در مسافرت به مناطق مشاهده ميكنيم كه مدرسه وجود دارد ولي معلم حضور ندارد و كيفيت خدمات آموزشي ضعيف است در نتيجه ميبينيم بعد از چند سال قبول شدن دانشآموز در مدرسه شاهد مشروطي و رد شدن هستيم. او ادامه ميدهد كه همچنان آموزش و پرورش و مردم از خيرين انتظار مشاركت دارند تا وارد شوند در حالي كه با اين مشاركتها اتفاقي رخ نخواهد داد. سخنان وي بر اين موضوع تاكيد دارد كه مشكل فقط فقر مالي نيست بلكه وجود فقر فرهنگي اين انتظار را ايجاد ميكند كه كمك خارجي به بهبود شرايط كمك ميكند اين در حالي است كه همه افراد يك جامعه به خوبي ميتوانند نقش پررنگي در بهبود وضعيت خود داشته باشند.
موسي داديزاده با پذيرش اين نكته كه كيفيت آموزش توسط نيروي انساني ضعيف است بيان ميكند كه معلمها ميخواهند از منطقه خارج شوند و نيروهايي كه در بشاگرد حضور دارند، عموما سالهاي اوليه تدريس هستند و به دليل نبود هيچ گونه امكانات رفاهي قصد دارند از شهرستان خارج شوند. او به اين موضوع چنين اشاره ميكند كه براي تامين نيروي انساني مجرب قصد داريم هم امكانات رفاهي را در منطقه ايجاد كنيم و هم توسط اساتيد مجرب، دورههاي ضمن خدمت براي معلمان مهيا كنيم. همچنين سهميهاي براي جذب دانشآموزان كنكوري براي دانشگاه فرهنگيان در نظر گرفته شود تا معلمان بومي براي خدمت در منطقه تربيت شوند. مشابه اين ايده قبلا نيز در مناطق جنوب كرمان و همين بشاگرد در مورد بخش بهداشت انجام شده است و اكنون چند دانشجوي بومي با تعهد خدمت در اين مناطق به دانشگاه اعزام شدهاند. داديزاده همچنين در مورد استراتژيها براي رشد آموزشي شهرستان به تامين امكانات كمك آموزشي و تغذيه رايگان، مدارس شبانهروزي و انگيزه بخشي به دانشآموزان اشاره ميكند و از ساخت مدرسهاي استثنايي براي اين منطقه نيز خبر ميدهد.
خروجي بشاگرد، حاصل منطق فقرزدايي ما است
سيد محمدرضا حسيني، مشاور رييس كميته امداد اشاره ميكند كه ما فقط يك بشاگرد نداريم بلكه جنوب كرمان، سيستان، خراسان جنوبي، كردستان و بسياري نقاط ديگر هستند كه همچون بشاگرد هستند و اينجا تنها يك منطقه نيست، بلكه منطق حاكم بر ذهن ما است كه نتوانسته است محروميت را از بين ببرد. اين در حالي است كه با وجود اين مناطق، شاهد به وجود آمدن مالها نيز هستيم. او به نمونهاي در خوزستان اشاره ميكند كه گروه جهادي از تهران به احمدفداله در خوزستان عازم ميشود و پس از بازگشت به تهران نامهاي به مديريت امداد ميزند كه چه نشستهايد؟ نامه به خوزستان ارجاع داده ميشود و در حالي كه كسي نام آنجا را نشنيده است. با حضور استاندار در منطقه و ديگر مديران، مصوب ميشود كه ميلياردها تومان بودجه در آنجا هزينه شود. او معتقد است تا دركي از فقر ايجاد نشود، مساله حل نميشود.
رهايي، راه رهايي است
در مقابل اين نگاه حسين شادزي، فعال و تسهيلگر اشتغال روستايي حضور دارد كه معتقد است بايد ديد را تغيير داد. او اشاره ميكند كه در دهه 80 براي فقرزدايي 3 هزار جلد كتاب در منطقه توزيع كرده است اما امروز به راه ديگري معتقد است. او به تواناييهاي بومي و ديدن امكانات محلي نگاه دارد. او اشاره ميكند در تمامي برنامههاي فقرزدايي، با برنامه قبلي وارد محيط ميشويم و فكر ميكنيم آدم باهوشي هستيم كه با اين ايدهها ميتوانيم اوضاع را تغيير دهيم و تعجب هم ميكنيم كه چرا قبلا كسي به اين ايدهها نرسيده است اما در انتها اوضاع فرقي نكرده است.
او با نقل خاطرهاي ميگويد: به روستايي مراجعه كردم و با مردم صحبت كردم اما متوجه كاغذهايي شدم كه مردم به همراه دارند. وقتي پيگيري كردم متوجه شدم آنها فتوكپي مدارك را با خود همراه آوردهاند تا براي ثبتنام دريافت امكانات، وقفهاي نيفتد. شادزي اشاره ميكند كه مردم منتظر بودند او نيز همچون ديگر گروههاي خيريه يا سازمانها براي مردم مبلغي پول بياورد اما وقتي متوجه ميشوند كه او چنين قصد و تواني ندارد، بعضي از او دلسرد ميشوند اما او كه به توان خود مردم باور دارد، تعريف ميكند كه با آنها صحبت كردم و گفتم براي چه پول ميخواستيد؟ مردم نيز ميگويند كه براي گرفتن امكانات و خريد تجهيزات نياز به مبلغي دارند كه پس از تخمين اوليه مشخص ميشود فاصله زيادي با مبلغ درخواستي اوليه آنها داشته است. او ميگويد به آنها گفتم تلاش ميكنم برايشان وامي تهيه كنم ولي بايد آنها اقساط آن را پس دهند. وقتي اين را گفتم مردم دوباره هزينهها را كمتر كردند و عددي شد كه آنها حتي خود ميتوانستند با بعضي داراييهايشان آن را تهيه كنند. نتيجه آن گفتوگوها براي خلق كار و ثروت موجب شد در نهايت مردم بدون گرفتن وام و كمك خارجي بتوانند براي خود كار راه اندازند اما حضور نيروهاي مداخلهگر براي بهبود برونزاي شرايط سبب شده است كه مردم چشم به انتظار رسيدن كمكهاي خارجي باشند و مردم با افتخار و تاكيد به محروم بودن منطقهشان تلاش كنند كه منابعي جذب كنند تا اموراتشان بگذرد و بخواهند با جمعآوري كمك از مردم به واسطه نيروهاي خير، مشكلاتشان را حل كنند.
محمد سرورزاده، دانشجوي ارشد گياهان دارويي در دانشگاه تهران است. محمد كه اهل بشاگرد است درباره وضعيت تلاش مردم به گذشتهها اشاره ميكند؛ زماني پدربزرگ او و همسن و سالهايش براي كاشت محصولات كشاورزي با دست كوهها را ميكندهاند و زمين كشاورزي ميساختهاند. او معتقد است كه بشاگرديها - و به قول خودش بشگردي- تلاشگر بودهاند و همچنان آوازه سير و پياز و نخل بشاگرد بلند است كه به واسطه تلاش مردمان آن ديار در جنگ با طبيعت كوهستاني آن ديار ايجاد شده است و اگر امروز معتقديد تلاش اين مردم كمتر شده است، دلايل آن را بايد در تصميماتي كه در اين سالها اتخاذ شده يافت.