هشدارهاي وزارت بهداشت در گوش اين مردم چاق بيتاثير است
گروه اجتماعي
وقتي معاون كل وزارت بهداشت، به فاصله كمتر از يك هفته آمارهاي نگرانكنندهاي از وضعيت چاقي و تبعات آن همچون پرفشاري خون و سكتههاي قلبي و .... ميدهد، يعني وضعيت سلامتي ايرانيها بر اثر سبك زندگي ناسالم و عادات غذايي مضر، خط قرمز را هم رد كرده است. ايرج حريرچي در ابتداي همين هفته، هشدار داده بود: «چربي خون ۲۵ درصد دانشآموزان كشور بالاست چون از هر ۱۰ نوجوان و دانشآموز ما ٨ نفر، روزانه كمتر از نيم ساعت فعاليت ورزشي دارند، از هر ۱۰ نوجوان ما يك نفر چاق است، يك نفر اضافه وزن دارد و دو نفر چاقي شكمي دارند. از هر چهار دانشآموز، يك نفر، روزانه ميانوعده ناسالم مصرف ميكند و در حال حاضر ۸۰ درصد مرگ و ميرها در كشور به دليل بيماريهاي غير واگير اتفاق ميافتد»، ديروز هم در مراسم پيادهروي خانوادگي به مناسبت گراميداشت هفته سلامت، آمارهاي تكاندهندهاي از وضعيت سلامت مردم ايران ارايه كرد؛ آمارهايي كه مصداق بارز از كمتحركي ايرانيها بر اثر تنبلي و گرايش مفرط و بيمارگونه به استفاده از خودروي شخصي، عادات تغذيهاي غلط و سبك زندگي ناسالم است. البته از آنجا كه اين اعداد معمولا در طول هر سال، توسط مسوولان وزارت بهداشت اعلام ميشود و مورد هشدار قرار ميگيرد اما در سوي مقابل، اعدادي كه حكايت از پرفشاري خون، اضافه وزن، سكتههاي قلبي و مغزي بر اثر كمتحركي و چربي خون بالا و حتي عوارض جانبي همچون پوكي استخوان بر اثر عادات تغذيهاي غلط يا وزن بالا دارند، هر سال و با وجود اين هشدارها رو به افزايش است، بايد اين فرض را نزديك به يقين دانست كه اين هشدارها در ذهن اغلب شهروندان ايراني كه ركورد مصرف نوشابه و فستفود را شكستهاند، هيچ تاثيري ندارد. مهر در گزارش خود نوشت كه حريرچي ديروز هشدار داد: «۵۹ و نيم درصد مردم ايران يا چاق هستند يا اضافه وزن دارند. يعني از هر ۱۰ نفر ۶ نفر اضافه وزن دارند و ۷۵ درصد افراد بالاي ۴۵ سال نيز دچار چاقي هستند و اضافه وزن دارند يعني از هر ۴ نفر، ۳ نفر به اين عارضه دچار هستند. ۲۲.۷ درصد مردم كشور شديدا چاق هستند كه در خانمها اين ميزان نسبت به آقايان دو برابر بيشتر است. همچنين چاقي در افراد بيسواد و كمسواد ۲ برابر افراد با تحصيلات دانشگاهي است. از هر ۱۰ ايراني يك نفر قند خون بالا دارد كه بايد درمان شود و ۴۸.۱ درصد ايرانيان كلسترول بالا دارند يعني از هر ۲ نفر، يك نفر كلسترول بالا دارد. در كودكان نيز از هر ۴ نفر يك نفر كلسترول و تريگليسيريد بالا دارد و ۲۷ درصد مردان و زنان ايراني از فشار خون بالاي خودشان بياطلاع هستند و اين موضوع خطرناك است. راههاي مقابله با همه اين مشكلات، فعاليت بدني و تغيير سبك زندگي است و اين مهم نيز، نيازمند برنامهريزي مناسب مسوولان شهري و دولتي است تا فعاليت بدني مردم افزايش يابد.»
نكته مهمي كه در صحبتهاي حريرچي بايد مورد توجه قرار بگيرد، تاكيد وي بر فرهنگسازي براي هدايت جمعيت جوان و در سن اشتغال كشور به سمت تغيير سبك زندگي است. تاثيرگذاري بر اثر فرهنگسازي هم، يك برنامه دراز مدت است كه بايد از همان زمان كه كودك وارد سن يادگيري ميشود، آغاز شود. متاسفانه در ايران كه پيشگيري از انواع آسيبها، يك برنامه رها شده است و عمده سرمايهگذاريها براي درمان و جبران خسارات صرف ميشود، فرهنگسازي براي تغيير سبك زندگي هم، به سرنوشت ساير اقدامات پيشگيرانه گرفتار شده و جالب اينكه دولت، با علم به قابل پيشگيري بودن بسياري از خسارات ناشي از ضعف فرهنگسازي و برنامههاي مروج سبك صحيح زندگي، حاضر است هرساله ارقام كلاني براي درمان بيماريهاي ناشي از سبك غلط زندگي اختصاص دهد در حالي كه با رقمهايي تا حد يك سوم اين هزينهكرد، فرهنگسازي و در مواردي هم، اجبار شهروندان به رعايت الزامات مرتبط با سبك زندگي سالم، همچون ساعت اجباري ورزش در آغاز نوبت كاري هر كارمند يا كارگر، جريمه استعمال سيگار در ساعات كار و حتي، حذف وعدههاي غذايي پركالري و مضر از فهرست غذاي دستگاههاي دولتي ميتواند تاثير قابل توجهي در كاهش بار بيماريهاي ناشي از چاقي در ايران داشته باشد اما مگر هيات دولت كه بايد براي اين اقدامات برنامهريزي كنند، در محلي خارج از تهران و ايران زندگي ميكنند؟ نگاهي به ظاهر اعضاي هيات دولت كه اغلبشان، در زمره همان افراد بيتوجه به هشدارهاي معاون كل وزارت بهداشت هستند، گوياي آن است كه دولت تا چه حد نسبت به اصلاح سبك زندگي در شهروندان ايراني بيتفاوت است.