• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4357 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۴ ارديبهشت

خانه‌نشيني اجباري ايكر كاسياس بعد از سكته خفيف

جدايي قديس مادريد از فوتبال

علي كربلايي

 

 

بين عاشق بودن و تقديس كردن در فوتبال مرز چندان روشني وجود ندارد. فوتبال از بدو شكل‌گيري‌اش آنقدر شكل غريبي به خودش گرفت كه انسان‌هايي حاضر بودند به خاطر تيم يا بازيكن مورد علاقه‌شان جان كسي را بگيرند. ستاره‌هاي فوتبال، در دنيايي كه روز به روز از فردگرايي فاصله مي‌گيرد تبديل به اساطيري مي‌شوند كه شيوه ابراز علاقه طرفداران‌شان به آنها شبيه به داستان‌هاي افسانه‌اي است. در كشوري مثل اسپانيا كه به عنوان يكي از مذهبي‌ترين كشورهاي اروپايي شناخته مي‌شود، گرفتن لقب «قديس» چيزي نيست كه بتوان از كنار آن ساده گذشت. مردم مادريد معتقدند دروازه‌اي كه ايكر كاسياس در چارچوب آن مي‌ايستاد از دروازه «ساباتين» بسيار مهم‌تر است. براي مادريديسموها، سانتياگو برنابئو معبد بزرگ فوتبال است و ايكر كاسياس قديس اين معبد.

پنج قهرماني لاليگا، دو قهرماني كوپادل‌ري، چهار قهرماني سوپركاپ اسپانيا، سه قهرماني ليگ قهرمانان اروپا و دو قهرماني سوپركاپ اروپا فقط بخشي از افتخارات سنگرباني بود كه 16 سال در سانتياگو برنابئو بازي كرد؛ 264 كلين‌شيت در 725 بازي يعني بيش از 64 هزار دقيقه بازي و ايستادن در مهم‌ترين دروازه شهر مادريد و تبديل شدن به درخشان‌ترين ستاره كهكشان قوهاي سپيد. يكي از تلخ‌ترين داستان‌هاي فوتبال، جدايي ايكر از رئال مادريد است. او شايد تنها بازيكني باشد كه به عنوان «كاپيتان» جام‌ جهاني، يورو، ليگ قهرمانان، ليگ و جام حذفي را بالاي سر برده است. او در هر تورنمنتي كه به عنوان كاپيتان به ميدان رفت با تيم ملي و
رئال مادريد قهرمان شد.

آرين روبن ايكر كاسياس را خيلي خوب مي‌شناسد. نه به اين خاطر كه با او در رئال مادريد هم‌بازي بوده، بلكه به اين خاطر كه روياهايش را در يك ثانيه نقش بر آب كرد. يكي از استثنايي‌ترين نجات دروازه‌هاي تاريخ جام جهاني در صحنه‌اي بود كه روبن با پيراهن نارنجي هلند تنها ايكر كاسياس را مقابل خودش داشت و چند ده متري با او تك به‌ تك شده بود. روبن سريع حركت كرد و توپ را به زاويه مخالف مسير حركتش فرستاد، اما كاسياس با انداختن خودش روي زمين مانع از باز شدن دروازه اسپانيا شد و با پاي چپش توپ را به كرنر فرستاد. اين صحنه، يكي از ماندگارترين صحنه‌هاي زندگي فوتبالي ايكر كاسياس است. اما 4 سال بعد از اين، يك صحنه متفاوت خلق شد. چهار سال بعد از اينكه ايكر كاپ جام جهاني را بالاي سرش برد، در ليسبون با پيراهن رئال مادريد مقابل همسايه‌هاي پر سر و صدا يعني اتلتيكو مادريد قرار گرفت. ايكر كاسياس كه سال قبل از اين به خاطر مشكلات با مورينيو نيمكت‌نشين شده بود، به صلاح‌ديد كارلو آنچلوتي در ليگ قهرمانان سنگربان اول رئال مادريد بود. او در اين مسابقه با يك خروج اشتباه باعث شد دروازه‌اش باز شود و تلاش شاگردان كارلتو تا دقيقه 92 به هيچ جا نرسيده بود و كسب «دسيما» بعد از دوازده سال دوباره به تعويق افتاد. ايكر مقدس مثل ابر بهار گريه مي‌كرد و خودش را مقصر از دست رفتن اين افتخار مي‌دانست. اما ناگهان در دقيقه 92:48 سرخيو راموس ايكر كاسياس را از جهنم اضطراب نجات داد. تصاوير ايكر كه در آغوش سرخيو راموس آرام گرفته بود يكي از به يادماندني‌ترين لحظات تاريخ معاصر رئال مادريد است. تصويري كه به هر مناسبتي توسط هواداران كهكشاني‌ها بازنشر مي‌شود. زماني كه گرت بيل گل دوم و پس از آن مارسلو گل سوم رئال را در وقت اضافه به ثمر رساند. كاسياس در اين لحظه سجده كرده بود و با اشك قهرماني را جشن مي‌گرفت. احساس شديدي كه ايكر مقدس به رئال مادريد داشت، يك حس دو طرفه نبود. ايكر كاسياس بزرگ در معبد برنابئو چند بار توسط بخشي از هواداران «هو» شد. هرچند در آخرين ديدارش در اين ورزشگاه هر توپي كه به او مي‌رسيد با تشويق شديد هواداران همراه مي‌شد، اما او در رئال با بي‌مهري شديدي روبه‌رو بود. مورينيو او را متهم مي‌كرد كه جاسوسي رختكن را مي‌كند و اين فقط به اين خاطر بود كه همسر كاسياس (سارا كاربونرو) خبرنگار بود.

كاسياس از مادريد به پورتو رفت، جايي كه انتظارات از او به حدي بالا بود كه حتي خودش هم شگفت‌زده شد اما اين شگفت‌زدگي نه تنها او را نترساند بلكه خون تازه‌اي به رگ‌هاي قديس تزريق كرد؛ ايكر باز هم درخشيد، باز هم دروازه‌هاي شهر را نجات داد و باز هم ركورد زد. حالا ديگر همه مي‌دانستند كه دوست واقعي ايكر نه رئال بلكه فوتبال بوده، دوستي كه در همه روزهاي سخت و روزهايي كه نزديك‌ترين افراد از پشت به او خنجر مي‌زدند، كنارش ماند و زخم‌هايش را التيام داد و جام‌ها را به
آغوشش فرستاد.

حالا ايكر كاسياس از دوستش جدا شده است. قديس بزرگ مادريد، كسي كه در ليسبون اشك ريخت و در همين شهر دنباله فوتبالش را پي گرفت، دچار سكته قلبي خفيف شده است و به گفته روزنامه ماركا چاپ مادريد، ديگر هرگز نمي‌تواند به شكل حرفه‌اي فوتبال بازي كند. شايد هرگز كسي تصور نمي‌كرد كه پايان ايكر كاسياس، با سكته قلبي رقم بخورد. اما حالا قصه ايكر مقدس تمام شده است و بايد چشم‌انتظار باشيم كه شايد بتوانيم اگر خوش‌شانس باشيم او را در قامت مربي دروازه‌بان‌ها يا سرمربي يك تيم ببينيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون