تهديد اجتماعي بزرگ براي اروپا
عزتالله كردميرزا
چند روز قبل، رييسجمهور كشورمان طي سخناني اعلام كرد: چنانچه تحريمهاي ايران ادامه داشته باشد، ايران نيز رويه جديدي را در پيش خواهد گرفت. بر اساس همين رويه، يكي از اقدامات جديد ايران در برابر تحريمها، در بخش مقابله و نظارت بر ترانزيت مواد مخدر از داخل كشورمان خواهد بود. بر همين مبنا رييسجمهور اعلام كرد: چنانچه امريكاييها دست از اقدامات شيطنتآميز خود برندارند، ايران نيز كمربند مبارزه خود با ترانزيت مواد مخدر در ايران را شلتر خواهد كرد تا با ورود مواد مخدر به اروپا، تبعات استفاده از اين مواد، دامن كشورهاي اروپايي را هم بگيرد. به بياني در صورت آغاز اين رويه، ايران ديگر تلاشي براي كنترل و مبارزه با «خروج» و ترانزيت مواد مخدر از مرزهايش نخواهد كرد. اصولا تبعات و تاثيراتي كه دامنگير كشورهاي درگير با مواد مخدر است، از 4 جهت قابل بررسي است. اول، تاثيري كه توزيع مواد مخدر روي افراد به عنوان واحدهاي اجتماعي دارد، دوم، تاثيري كه افراد روي ساير شهروندان كشور دارند، سوم، تاثيرات به صورت طبيعي روي ساختار جامعه و بالاخره تاثيراتي كه رواج مصرف مواد روي طبيعت و جهاني كه در آن زندگي ميكنيم؛ دارد. در اين ميان، ايران به دليل همجواري با يكي از بزرگترين توليدكنندههاي مواد مخدر جهان يعني افغانستان، هزينههاي انساني و مادي بسيار سنگيني را براي مبارزه و كنترل و جلوگيري از ترانزيت مواد مخدر از مسير ايران به اروپا تحمل ميكند. اين در حالي است كه متاسفانه امروز اروپا و امريكا هزينهاي را از اين جهت پرداخت نميكنند و در عوض دايما درصدد كم كردن توان مقابلهاي ايران و تحريم بيشتر آن هستند. جالب اينجاست كه افغانستان تحت كنترل چند مليتي كشورها و در راس آنها امريكاست، ولي با اين وجود باز هم بيشترين محصول كشاورزي آنها ترياك است! البته شايد منظور دكتر روحاني، ترفندي سياسي باشد كه به نظرم ممكن است تا حدي هم جواب بدهد، ولي اين تهديد قاعدتا در شرايط كنوني نميتواند چندان مثمر باشد. اصولا در تحريمها و تهاجمهاي رايج؛ كشورها گاهي تلاش ميكنند با تهاجم اقليمي و جغرافيايي، بر ساير كشورها تسلط پيدا كنند و گاهي تلاش ميكنند تا از طريق تخريب و به تعويق انداختن از راه حذف امكانات و تحريمها، آنها را از پا درآورند. به نظر ميرسد در وضعيت كنوني، سياست امريكا تلاش براي تغيير اقليم كشورمان نيست، ولي در عوض، از طريق آشفتگيهاي اجتماعي و اقتصادي عرصه را بر ايران و ايرانيان تنگ كند. اما شايد بد نباشد كه بدانيد در همين مقوله آشفتگي و بحرانهاي اجتماعي، مواد مخدر، بعد از بحران اتمي بحرانهاي زيست محيطي از اصليترين بحرانهاي اجتماعي است. به همين دليل اگر ايران بخواهد كنترل خود را روي مرزهاي خروجي كشور بردارد، اروپا با تهديد اجتماعي بزرگي روبهرو خواهد شد كه ميتواند چالشي جدي و جديد براي آنها محسوب شود. اما باز هم بايد تاكيد كنم كه اين گزينه شايد گزينه نسبتا خوبي در مناسبات سياسي براي مقابله به مثل با تحريمها باشد، ولي مطمئنا نميتواند راهكاري براي گشودن گره تحريمهاي ايران باشد.
روانشناس استاد دانشگاه