بينياز از براندازي ديگرانيم
در اينجا وزير نفت و وزارتخانه متبوع او بايد فوري شكايت كنند و ادعاي خسارت مادي و معنوي و مجازات مفتري را بنمايند. اين اتهام به شخص وزير يا حتي يك وزارتخانه نيست. اگر اتهام نادرست باشد، افترا عليه همه و نيز اقدامي در جهت تخريب اعتماد اجتماعي و عمومي است. متاسفانه در ايران اين رسيدگي اتفاق نميافتد. هر روز مثل نقل و نبات و شايد هم مثل زهر از اين اتهامات عليه اين و آن منتشر ميشود. گاه كسي را متهم به گرفتن پول از خارج ميكنند، آن ديگري را متهم به اختلاس و دزدي ميكنند، ولي دريغ از رسيدگي قطعي و علني و مجازات كردن مجرم يا افترازنندگان. نتيجه اين رفتار چيست؟ هر كسي متوجه ميشود كه در اين وضعيت ميتواند هر توهين و اتهامي را طرح كند؛ ولو آن اتهام درست نباشد و هيچ مرجعي نيز گريبان او را نميگيرد بنابراين ترسي از زدن اتهامات نادرست نخواهد داشت. اين عدم رسيدگي سريع و دقيق و شكايت نكردن كساني كه حقشان ضايع ميشود، موجب تشديد اين رفتارهاي اعتمادبرانداز ميشود. متاسفانه بخش مهمي از اين ماجرا نيز پيرامون نفت است چون نفت لقمه چرب و شيريني است كه خيليها خود را آماده كردهاند تا از طريق آن فساد مالي انجام دهند و به نام دور زدن تحريمها، بابك زنجانيها را تكثير كنند. اكنون معلوم شد كه چرا عدهاي اين همه دنبال به هم زدن روابط معمول كشور و بازگشت تحريمها هستند.