بازار سهام و بورس تهران در روزهايي كه ديگر بازارهاي مالي دوران خوبي را سپري نميكنند، رشد قابل توجهي داشته است . در روزهاي اخير مقدار نقدينگي كه به بازار سرمايه وارد ميشود نسبت به سالهاي گذشته به رقم قابل توجهي رسيده است و ارزش كل معاملات اين بازار تنها در يك روز به بيش از ۱,۵۰۰ ميليارد تومان ميرسد. با ورود سرمايهها به اين بازار به نظر ميرسد مشكلي از نظر نقدينگي وجود ندارد و ارزش سهام در حال صعود است؛ رشدي كه متاثر از رونق اقتصادي نيست و عوامل ديگري بر آن اثرگذار هستند.
سيگنال و تغييرات در نمادها
با تحليلي بر نمادهاي بازار متوجه آن خواهيم شد كه رشد در برخي از سهام كمتر و در برخي از سهام بيشتر است. دلايل زيادي است كه منجر به رشد يك نماد خاص ميشود. عملكرد يك شركت، تغيير شرايط فروش، تامين سرمايه بنگاه، نحوه مديريت، تاثير ريسكهاي خارجي و... از عوامل موثر بر قيمت سهام است. اما به جز وضعيت بنيادي يك بنگاه عوامل ديگري بر نوسان قيمت سهام اثرگذار هستند. عواملي كه به نظر ميرسد در بازار سرمايه ايران و با بالا رفتن حجم ورودي نقدينگي به اين بازار بيشتر شده است. به عنوان مثال حمايت يك ارگان، خبرگزاري از سهام يك شركت يا انتشار سيگنالهاي بورسي كه از طريق سلبريتيهاي بورسي در كانالهاي تلگرامي منتشر ميشود از عوامل اثرگذار بر نوسانات برخي از سهام هستند. البته بايد بر اين نكته توجه داشت كه سيگنالهايي كه از طريق افراد و تحليلگران منتشر ميشود هم ميتواند ريشه تحليلي بنيادي و تكنيكال از عملكرد آن شركت باشد و هم ميتواند به واسطه رانت اطلاعاتي ايجاد شده باشد. به هر ترتيب تاثيرگذاري اين افراد بر نظر مردم غير قابل انكار است. افرادي كه سيگنالهاي خود را در سايتها، كانالها يا گروههاي تلگرامي منتشر ميكنند در عين حال ميتوانند منجر به شفافيت بازار و كمك بيشتر به دنبالكنندههاي آنها شوند . احسان رضاپور كارشناس بازار سرمايه در اين باره به «اعتماد» ميگويد: اين افراد قصد و غرضهاي مختلفي از اداره اين كانالها دارند. به عنوان مثال براي اينكه تاثير مضاعف نظر خود را روي معاملات بازار داشته باشند اقدام به اين كار ميكنند. ادارهكنندگان اين كانالها با تاثيرگذاري بر افرادي كه كانالها را دنبال ميكنند، روندهايي درون معاملات شركتها مخصوصا شركتهايي كه كوچكترهستند ايجاد ميكنند و براي خودشان منفعتهايي ميسازند. او ادامه ميدهد: فعاليت اين گروه باعث افزايش قيمت سهام شركتها ميشود و روند غيرواقعي را براي سهم به وجود ميآورد . ممكن است افرادي كه بدون تحليل اقدام به خريد اين سهم كردهاند زيان سنگيني را تحمل كنند.
اين تحليلگر ارشد بازار سرمايه در ادامه ميگويد: افرادي نيز به دنبال اين هستند كه توانمندي خودشان را به رخ اشخاص مختلف بازار سرمايه بكشند تا از اين طريق فرصتهاي بيشتري براي آينده خودشان خلق كنند و از اين كانالها در راستاي برندسازي خود استفاده كنند. در خوشبينانهترين حالت ميتوان گفت كه اين حالت اظهارنظرات كارشناسي شده است و فرد به دنبال تقويت و جايگاه خود در جو بازارها و بهبود انتخابهايي كه در آينده پيش رويش قرار ميگيرد، است. مديرعامل هلدينگ تتا انرژي ميگويد: اين افراد صرفا با اهداف شخصي و منافع شخصي به مديريت كانال اقدام ميكنند و به دنبال اين هستند كه از قدرتشان در جهت منافع خودشان بهره ببرند . به عنوان مثال خبري مثبت از سهمي ارايه ميدهند كه وضعيت خوبي در بورس دارد تا ارزش آن بالا رود و خوب بفروشد يا برعكس. اين رفتار از افراد نا سالم بازار رخ ميدهد. با اين حال اين تنها افراد نيستند كه به كار انتشار اطلاعات در بازار ميپردازند. كارگزاريها به عنوان عرضهكنندگان سهام شركتها و خريداران سهام نيز از ديگر نهادهايي هستند كه در جريان اطلاعاتي بازار نقش دارند.
رضاپور در مورد نقش كارگزاريها به «اعتماد» ميگويد: برخي خبرها هم از درگاه كارگزاريها است كه معمولا مخابره ميشوند. معمولاخبرهايي كه از سوي كارگزاريها منتشر ميشود به واسطه اينكه افراد شناخته شده و كارشناس پشت خبرها هستند، اخبار صحيح و صحت و سقم آن مشخص است. چون در بلندمدت ميتواند بر برند و نام شركت صدمه بزند و از انتشار خبرهاي كذب ممانعت ميشود. هرچند ممكن است در كوتاهمدت و بر اساس منافعي برخي اخبار منتشر شود. اما گذشت زمان نشاندهنده اين است كه چه حرفهايي درست است.
كدال و كم كردن تاثيرات سيگنالها
هرچه وابستگي اقتصاد به دولت بيشتر باشد امكان ايجاد خلق رانت اطلاعاتي نيز افزايش مييابد. با اين وجود در سالهاي اخير اقداماتي در جهت كماثر شدن خبرهاي رانتي بر معاملهها صورت گرفته است. دسترسي ناشران به سامانه كدال يكي از اين اقدامات است. بر اين اساس شركتها ملزم هستند علاوه بر گزارشهاي مالي به محض رخ دادن اتفاق با اهميتي آن را در اسرع وقت به اطلاع تمام فعالين بازار و سهامداران برسانند تا سهامداران با علم بر اين اطلاعات نسبت به حفظ يا فروش يا خريد دوباره سهام اقدام كنند.
تاثير رسانهها بر سهام
خبرگزاريها ميتوانند بر بالا و پايين شدن ارزش سهام تاثير بگذارند. بخشي از نوسانهاي بازار تابع اخبار سياسي و اقتصادي و.. حواشي بازار است. پايه اين خبرها چه مثبت و چه منفي، روند بازار را تحت تاثير قرار ميدهد. اين باعث ميشود كه امنيت سرمايهگذاران دچار اغتشاش شود و منابع به سمت بازارهاي مختلف جابهجا شود. مطالب و تحليلها بدون ترديد ميتواند بر روندهاي بازارها و نوسانات آنها تاثيرگذار باشد هرچند مقطعي باشد.
دولت و بورس
دولت با ايجاد زيرساختها و بسترهاي جذاب و امن براي سرمايهگذارها ميتواند منجر به توسعه شاخصهاي اقتصادي شود به عنوان مثال افزايش اشتغال از نتيجههاي مثبت افزايش توليد و توسعه شركتها است. همچنين افزايش فروش و صادرات شركتها منجر به افزايش اشتغال شود. رضاپور در مورد نقش دولت در بازار سرمايه ميگويد: «از آنجايي كه كشور به دليل محدوديتها و تحريمها از جذب سرمايهگذار خارجي محروم شده با مشكل زيادي مواجه است و از طرف ديگر به دليل نقدينگي زيادي كه در جامعه وجود دارد، هدايت منابع به سمت توليد اهميت ويژهاي براي اقتصاد جامعه دارد در نتيجه اگر قوانين و مقررات در جهتي باشد كه شركتهاي توليدكننده مطرحي كه در بورس سهام آنها معامله ميشوند از مجموعه دستورالعملها و آييننامهها منفعت ببرند ميتواند در آينده منجر به اين شود كه منابع بيشتري را جذب خود كند. او ادامه ميدهد: افزايش سودآوري اين شركتها و جذابيت سرمايهگذاري در اين شركتها و رشد شركتها ميتواند افزايش اقبال عمومي نسبت به سمت بازار سرمايه را به دنبال داشته باشد .
اين فعال بازار سرمايه در خصوص نقش اين بازار در هدايت نقدينگي ميگويد: هدايت شدن سرمايهها باعث ميشود دولت بتواند در دسترسي به شاخصهاي اقتصادي خود بهتر عمل كند. كنترل تورم، هدايت نقدينگي به سمت بازارهاي مولد، جلوگيري از هدايت نقدينگي به سمت بازارهاي سفتهبازانه مثل بازار ارز و طلا و خودرو. هرچقدر منافع و سياستها به گونهاي باشد كه ريسك سرمايهگذار را افزايش دهد و امنيت آن را به مخاطره اندازد و موجب افزايش نگرانيها شود نقدينگي از سمت بازارهاي مولد به سمت بازارهاي غير مولد منتقل ميشود.
نقش سهامداران حقيقي و حقوقي
سهامداران حقوقي بازار كه 80 درصد ارزش روز بازار سرمايه را در اختيار دارند و با منابع هنگفت مالي خود نقش اساسي در تعيين روند سهام ايفا ميكنند.اين دسته از سرمايهگذاران شامل صندوقهاي سرمايهگذاري، بانكها، شركتهاي بيمهاي بزرگ، صندوقهاي بازنشستگي، سرمايهگذاران ريسكپذير، اتحاديه املاكداران و... هستند. حقوقيها به صورت بلندمدت و بنيادي خريد ميكنند و به طور عمومي ديد كوتاهمدت ندارند. اين گروه با كليت بازار پيش ميروند مگر شرايطي كه به مقاصد خاص نظير حمايت از يك سهم يا عرضه بلوكي، روشي غير از اين را برميگزينند. اما سهامداران حقيقي افرادي هستند كه براي منافع خود معامله ميكنند. اين افراد كه سرمايهگذاران خرد بازار هستند وتلاش آنها در جهت كسب سود شخصي خود فعاليت ميكنند. احسان رضاپور كارشناس بازار سرمايه درباره تفاوتهاي سهامداران حقيقي و حقوقي به «اعتماد» ميگويد: سهامداران حقيقي را نبايد بازيگران اوليه و اصلي بازار دانست زيرا اين گروه تابع روندهايي است كه در بازار به وجود ميآيد. حقيقيها در معاملات بيشتر با تكيه بر شايعههاي بازار و جو كوتاهمدت تصميمگيري ميكنند. اين گروه زماني كه دغدغه و نگراني به بازار تحميل شود به دليل ترسي كه دارند خيلي سريع فروشنده ميشوند اما سهامداران حقوقي در مديريت فضاي هيجاني بازار نقش مهمي را ايفا ميكنند. او ادامه ميدهد: سهامداران حقيقي نقش پررنگي در رسيدن قيمت سهام شركتها به ارزش واقعي خود دارند. همچنين اين سرمايهگذارها به دليل اينكه جريان ساز اصلي بازار هستند محور اصلي بازار نيز هستند . سرمايهداران حقوقي با حمايتهاي به موقع خود و جمعآوري سهام شركتها ميتوانند مانع از ريزش بيشتر سهام شركتها شوند. طيب خاطر سرمايهگذاران خرد با ديدن حمايت حقوقي از سهامها و قدرت آنها در بازار، از سهام و نقدشوندگي آن بيشتر ميشود و با اطمينان خاطر بيشتري تصميم به خريد و فروش ميگيرند. همچنين شركتي كه سهامداران عمده آنها حقيقيها هستند نسبت به شركتهايي كه سهامداران عمده آنها حقوقيها هستند نوسانات بيشتري دارند. حقوقيها به دليل سرمايهگذاري بيشتر و توان مالي بالاتر تاثير بيشتري بر نوسانات قيمت دارند كه اين خود ناشي از كمعمقي بازار بورس تهران است.