ادامه از صفحه اول
شفافيت در بورس
در سالهاي گذشته عدم تقارن اطلاعاتي در بازار سرمايه به وفور ديده ميشد اما در حال حاضر بسيار كاهش يافته است.سازمان بورس روي مقوله شفافيت بسيار تاكيد دارد و با توجه به گزارشهايي كه ناشران منتشر ميكنند و الزام سازمان بورس به انتشار اطلاعات بورس ايران به يكي از شفافترين بورسهاي جهان تبديل شده است. ناشران بورسي و فرابورسي بهطور متوسط سالانه تا 12 مورد افشاي اطلاعات دارند. هر سه ماه يكبار بايد صورتهاي مالي خود را منتشر كنند؛ سالانه بايد صورتهاي مالي حسابداري شده خود را منتشر كنند، هر ماه بايد ميزان خريد و فروش خود را اعلام كنند و همچنين تعدادي افشاي اطلاعات داشته باشد. اين شرايط در هيچ جاي دنيا وجود ندارد و بر اين اساس عدم تقارن اطلاعات كاهش پيدا كرده و تقريبا به سويي ميل ميكند كه اطلاعات به صورت هدفمند و مساوي در اختيارهمه سهامداران قرار ميگيرد. اما در تمام بازارهاي مالي ميتوان ديد كه بعضا يكسري از اطلاعات در دسترس برخي از افراد قرار ميگيرد و نميشود از تاثير و نقش اين اطلاعات چشمپوشي كرد. در بورس ايران نيز يك سري اطلاعات دست يك سري از افراد ميافتد و براي خريد يك سهم پيشدستي ميكنند اما اين اتفاق در طول سالهاي اخير كمتر شده است و به تعبيري ميزان شفافيت در بازار سرمايه بالا رفته است. يكي از مهمترين ابزارها براي بالا رفتن شفافيت سامانه كدال است. اين سامانه ميتواند علاوه بر سرمايهگذاران به اقتصاد كشور كمك كند. يعني اطلاعاتي را در اختيار پژوهشگرانو اقتصاددانها قرار داد تا به وسيله آن فرآيندهاي جاري در اقتصاد كشور را اصلاح و بر اساس آن برنامهريزي كرد. سامانه كدال يك سامانه پيشرفته است و اقداماتي كه در آن انجام ميشود منجر به اين شده كه ناشران بورسي و فرابورسي همه الزامات خود را به موقع در سامانه افشا كنند. تقريبا بيش از 90 درصد ناشران بورسي اطلاعات خودشان را به موقع و سروقت در سامانه كدال منتشر ميكنند اما تاخيراتي هم وجود دارد كه با جريمه سازمان بورس مواجه ميشوند. اين جريمههايي كه از سوي سازمان بورس براي شركتها ثبت ميشود به منظور شفافيت بيشتر در بازار سهام و همچنين دفاع از حق سهامداران و سرمايهگذاران است.طي چند سال گذشته و با فراگيري شبكههاي اجتماعي در كشور، استفاده از تلگرام و خلق كانالهايي كه سيگنالدهي ميكنند يا براي خريد و فروش در بازار سرمايه در شبكههاي مجازي و سايتها مشاوره ارايه ميدهند؛ بيشتر شد. بهطور كلي ميتوان اينها را به دو بخش تقسيم كرد. در اكوسيستم بازار سرمايه نهادهاي مالي به عنوان مشاورين سرمايهگذاري تعريف شدهاند اين نهادها با مجوز سازمان بورس به مشاوره براي سرمايهگذاري دست ميزنند، در مورد خريد و فروش سهم به مردم مشاوره ميدهند و براي اين كار نيز مبلغي دريافت ميكنند. اما افرادي هستند در بازار سرمايه كه هيچ نوع مجوز يا دانشي براي مشاوره در اين حيطه ندارند. اينها به نوعي در حال سوءاستفاده در اين فضا هستند و مردم را به سمت خريد يا فروش سهم خاص سوق ميدهند. اين يك رفتار مجرمانه و يك تخلف در بازار سرمايه است. سازمان بورس در حال برخورد با افرادي است كه نظم بورس را بر هم ميزنند. در حال حاضر 42 پرونده شكايت از كانالها و سايتهايي كه سيگنالفروشي ميكنند، باز شده است. برخي از اين كانالها با شكايت سازمان بورس از ادامه فعاليت منع شدند. بعضا ديده شده افراد حقوقي كانالهايي را راهاندازي ميكردند كه در آن به خريد و فروش سيگنال ميپرداختند. با همكاري پليس فتا جلوي فعاليتهاي اينچنيني گرفته شده است.بر اساس رويكرد و قوانين سازمان بورس هر نوع خريد و فروش سيگنال در فضاي مجازي كه توسط افراد حقيقي يا شخصيتهاي حقوقي كه فاقد مجوز مشاوره سرمايهگذاري هستند، خلاف و غيرقانوني است. اعتماد در اين حوزه صرفا بايد متوجه افراد حقيقي و شخصيتهاي حقوقي باشد كه مجوز مشاوره سرمايه دارند و علم و آگاهي نسبت به خريد و فروش سهام دارند. بر اين اساس بايد جلوي افراد سودجو گرفته شود. با اين حال بايد بر اين نكته توجه داشت كه با همه تلاشها تمام افراد سودجو از بورس خارج نشدهاند و اين موضوع ضرورت هوشمندي و دقت سرمايهگذاران در بازار را نشان ميدهد.
فراتر ازعذرخواهي
ما همه خطاهاي بزرگ و كوچكي مرتكب شديم و بايد از مردم در برابر اشتباهاتي كه داشتهايم، عذرخواهي كنيم. هر چند شخصا جز نمايندگي مجلس مسووليت مهمي نداشتم اما ترديد ندارم كه در همه آن احيانا دچار اشتباهاتي شدهام.» پيش از ايشان هم كساني چون آقاي عبدالله نوري طي سخنراني از مردم عذرخواهي كرده بود. حتي آقاي موسوي اردبيلي نيز در سالهاي پاياني عمر خويش سخنراني با اين مضمون داشت. اين فرهنگ عذرخواهي اگر ميان مسوولان و سياستمداران رواج يابد، فرهنگ موثر و مفيدي است اما نبايد از ياد برد كه آنهايي كه مسووليتهاي بالاتري داشته يا دارند نه تنها عذرخواهي بلكه بايد نتايج اين اقدامات را هم برعهده بگيرند. گر چه تاكيد دارم كه جا افتادن فرهنگ عذرخواهي ميتواند موثر باشد اما بايد به اين بعد نيز توجه كرد كه اگر عذرخواهي بدون تغيير رويه صورت گيرد هيچ اهميتي ندارد. اين مورد به خصوص در مورد كساني كه امروز مسووليتي بر عهده دارند، اهميت ويژهاي دارد. كساني كه مسووليتي برعهده دارند، نميتوانند از اختيارات و مسووليتهايي كه دارند طفره رفته و فقط مشكلات را براي مردم بازخواني يا حتي عذرخواهي كنند. نبايد بپرسند كه مشكل از كجا است و اختياراتشان چيست؟ بلكه بايد بهتر عمل كنند و تغيير رويه بدهند. اين كه از مردم بابت همه كاستيها عذرخواهي شود، خوب است اما اگر قرار باشد همان رويه تكرار شود، اين عذرخواهيها بر كاهش شكاف ميان حاكميت و مردم هيچ تاثيري ندارد. عذرخواهي همواره با تغيير رويه است كه مطلوب ميشود و مسوولان ما نبايد خود را در جايگاه اپوزيسيون قرار داده و آنها هم مثل مردم گلايه كنند بلكه بايد تغيير ايجاد كنند.آقاي هادي خامنهاي كه مسووليتي بر عهدهشان نيست اما كساني كه جز مسوولان هستند بايد بدانند عذرخواهي به تنهايي به اين ميماند كه سيلي به كسي بزنيم، عذرخواهي كنيم ولي دوباره اين كار را تكرار كنيم. در اين شرايط نه تنها عذرخواهي كافي نيست بلكه كاري را درست نميكند. عذرخواهي وقتي تاثير خواهد داشت كه روش تغيير كند و جبران خسارت صورت گيرد. بنابراين عذرخواهي به تنهايي كافي نيست.