جان نثار: رضا رويگري
آلبرت كوچويي
در دهه پنجاه رضا رويگري در سالهاي بيست زندگياش در كارگاه نمايش بازيهاي نمايشي بسيار داشت. چهرهاي كودكانه داشت كه به بچهاي سيزده، چهارده ساله ميماند؛ «بيبي فيس» بود. نخستينبار او را در نمايش پرصدا و جسورانه آن هنگام،
«جان نثار» از بيژن مفيد ديدم.
بازي شاد و رواني داشت. نمايشي كه از فساد و چاپلوسي اطرافيان و خود شاهان قاجار ميگفت. وزير اعظمي كه مدام «جان نثار» «جان نثار» ميكند و شاه فرمان ميدهد سر وزير را بزنند. سر را توي سيني ميآورند، سر هنوز جان نثار جان نثار ميكند. نمايشي از دنياي شادباشها و به شيوه نمايشهاي رو حوضي.
تماشاگران، دور تا دور صحنه نشسته بودند و با بازيگران به آواز، دم ميگرفتند: چشمك، چشمك ميزنن به عشقهاشون، آدم ميميره براشون. مسواك، مسواك ميزنن به دندوناشون، آدم ميميره براشون و الي آخر.
حكايتي اندر عاشق شدن شاه، فساد و چاپلوسي و جز اينها. رضا رويگري، مثل هميشه، شاد، روان و سبكبال بازي ميكرد. نقش پسر دوستداشتني جلاد را داشت. محبوب پادشاه. با حادثههاي شاد و اجراي روحوضيگون. از كارهاي نادر و ناديده بيژن مفيد.
رضا رويگري در نمايشي ديگر يك مناجات را، آهنگين خواند. با صدايي گرفته با رگههايي كه از غم، موج ميزد. به سردبير وقت برنامه بامدادي راديو ايران، كه از سحر آغاز ميشد، پيشنهاد كردم هر روز تكههايي از مناجات آهنگين را با صداي رويگري پخش كنيم. از آن استقبال شد. رضا رويگري را هم كه بهگونهاي دست به تجربه آوازي ميزد، باخبر از اين پيشنهاد كردم كه استقبال كرد. مناجات با صداي رضا رويگري، در برنامه بامدادي راديو ايران، كه آن هنگام زنده با صداي «ماني» پخش ميشد، بسيار به دل نشست.
از يك حاشيه بنويسيم: زندهياد «ماني» تسلط غريبي در اجراي زنده، شاد و پرشور برنامه بامدادي راديو ايران داشت كه جايي خوش در برنامههاي راديو ايران پيدا كرد. پيش از آن ماني، با زندهياد فروزنده اربابي هم در برنامه عصرگاهي «پنج و سه دقيقه» درخشيده بود. بگومگوي طنزآميز و خوش زن و مرد در قالب نوشتههاي گيرا و اثرگذار راديويي از «هوشنگ مستوفي» در يك مجموعه عصرگاهي راديويي كه مخاطبان بسيار يافت.
در برنامه بامدادي راديو تهران صداي آوازي، خاص و توانمند رضا رويگري به دل بسياري نشست و راه را براي حضور او در دنياي موسيقايي، باز كرد.
در مجموعه كاست «دفتر عشق» كه در پايان دهه پنجاه درآمد، رضا رويگري يك شروه بومي خواند. از حادثه غريب آن «كاست»، بيژن مفيد هم يك شعر عاشقانه خواند و با آن ترانه صميمانه «دو تا چشم سياه» را خواند. در روزهاي پرتب و تاب انقلاب، ضبط كاست دفتر عشق، در شبهاي نبود و خاموشي برق، در استوديو «پاپ» سر گرفت.
رضا رويگري ترانه ماندگار «ايران ايران» را خواند كه تا به امروز، دهان به دهان گشته است؛ با شعر «حسين سرفراز» و موسيقي «فريدون خشنود» از ترانههاي انقلابي ماندگار.
و ديگر آنكه «رضا رويگري»، به دنياي موسيقايي، دلبسته شد و در نبود اجراهاي نمايشي، به نشر آلبومهاي آوازي پرداخت. با صدايي خاص، توانمند، با تسلط قابل تامل در دنياي موسيقي.