گراميداشت محيطزيست در ايران
فريدون جنيدي
اين يادداشت به مناسبت روز جهاني محيط زيست (15 خرداد/5ژوئن) نوشته ميشود:
اصطلاح «حقوق بشر» به تازگي در ميان غربيان روايي يافته و ما بينگرش به گذشته پرشكوه خود، گمان داريم كه اين مفهوم وارداتي است و در هزارههايي كه بر ما گذشته با چنين نگرشي بيگانه بودهايم!
در نوشتههاي كهن ايرانيان، گراميداشت «هستي» و نه «بشر» ديده ميشود، تا جايي كه آنان جاني براي جهان ميشناختند و براي جهان و هر چيزي كه در آن بود، از جمله «بشر» حقوقي قائل بودند. هنوز آثار آن نوشتهها و آموزهها در فرهنگ امروز بيشتر ايرانيان، بهويژه در ميان روستاييان و كوچنشينان ايران فرهنگي ديده ميشود.
نگارنده، با بررسي نوشتهها و آثاري كه از ايران باستان برجاي مانده، به پژوهش در موضوع مهم «حقوق جهان» پرداخت و آن را در كتابي با نام «حقوق بشر در جهان امروز و حقوق جهان در ايران باستان» در سال 1378 به چاپ رساند.
از جمله حقوقي كه نياكان ما براي جهان قائل بودند: «گراميداشت جانوران»، «گراميداشت گياهان»، «گراميداشت زمين و آب و آتش» و «گراميداشت نيروهاي طبيعي» از جمله «آب، كوهها و درياها، سفرههاي آب زيرزميني، فضا و...».
فهرست بالا در انديشه مردمان امروز، همان است كه با عنوان گراميداشت «محيط زيست» شناخته ميشود.
در بخشهايي از نوشتهاي به نام «پتيت» (patēt) كه از زمان ساسانيان برجاي مانده و آن را در هنگام پشيماني از كارهاي بد ميخواندند، از چنين گناهاني اظهار پشيماني شده:
«از هر گونه گناه نسبت به انديشه نيك، از آزردن و زدن چارپايان، با شكنجه و سختي آنان را كشتن، از آب و خوراك بازداشتن آنان، استخوان آنان را شكستن، از دزد و گرگ نگه نداشتن آنان، از سرما و گرماي سخت دور نداشتن آنان، جانور ماده و اسب كارزاري و گاو ورزا و بره و بزغاله و مرغ كرچ را كشتن! گناهاني كه نسبت به پاكي و راستي است از آلودن آتش، هيزم تر كمتر از يكساله بر آن نهادن، بوي خوش به كار نبردن، دست و چيزهاي پليد بر آتش نهادن و ...، گناهاني كه نسبت به فرمانروايي نيك خداوند بر جهان انجام شده از جمله پاك نگه نداشتن فلزها، گذاشتن آنها در جاي نمناك و ...، گناهاني كه درباره زمين پاك و مقدس انجام شده از آباد نگه نداشتن جهان، نابود نكردن جانوران زيانكار، با پاي برهنه رفتن بر زمين و ... ، گناهاني كه نسبت به كمال و رسايي جهان انجام شده از جمله پليد كردن آب روان، دست ناپاك در آب روان زدن، آب دهان بر آب افكندن.... و گناهاني كه به بيمرگي و جاودانگي جهان روا شده از بريدن درخت جوان، چيدن ميوه نارسيده و ...»
گفتارهاي «پتيت» كه تازه است و از 1800 سال پيش به اين سو نوشته شده، خود برگرفته از انديشههاي كهن ايراني است كه در «يسنا» و «گاهان» و «ونديداد» و ديگر نامههاي باستاني، بسيار پيشتر از «پتيت» بدان اشاره شده بود و اين خود نشان ميدهد كه آنچه در ايران باستان گناه دانسته ميشده، بنا بر اين بوده كه نياكان ما تنها براي بشر، «حقوق» نميانگاشتند؛ بلكه بر بنياد انديشه همهگير و ژرف خويش، براي هر يك از پديدههاي جان و جهان «حقوق» ميخواستند، و تباه كردن حق هر يك از اجزاي گيتي، ستم رساندن به «اشا» يا داد (قانون) راستي و پاكي و درستي به شمار ميرفت كه قانون يا داد نهاد جهان است.
خرداد 1398
بنياد نيشابور