فسيلگرا شدهايم
بايد از جوانان استفاده كنيم
حجتالاسلام هادي غفاري، از جمله روحانيون نامآشنا در جريان مبارزه با حكومت پهلوي و همچنين يكي از اعضاي فعلي مجمع روحانيون مبارز ميهمان برنامه اين هفته «دستخط» بود و در يك مصاحبه تلويزيوني به بيان نكاتي از روزهاي جواني و مبارزه با حكومت پهلوي تا به امروز و بهويژه اوضاع و احوال اين روزهاي كشور پرداخت كه در ادامه مختصري از آن را ميخوانيم. غفاري در ابتداي سخنان خود ميگويد: ما اگر قبل از هر چيز در دو صحنه بزرگي كه خواسته نخست انقلابيون بود، از اولين روزي كه انقلاب دامن زده شد و بعد به تشديد افتاد، يعني استقلال، آزادي بتوانيم كاملا ملموس نشان دهيم، معتقد هستم در زمينه استقلال بسيار بسيار موفق بوديم. اگر بخواهم نمره بدهم، نمره تقريبا نزديك 18، 19 يا 20 ميدهم. او ادامه داد: در بعد دوم كه آزادي است، ما چالشهاي متعدد و فراواني داشتيم و الان هم داريم. يك چالش اوليه اين است كه جمعي از تفكرات و متحجرين، واپسگراها وقتي ميگوييم آزادي، گمان ميكنند آزادي بيحجابي، بدحجابي، مسائل غيرمشروع خواهان هستيم. اين تهمت بسيار بزرگي است و گناه بسيار نابخشودني است. تهمت زدن به كساني كه هم تيپ ما هستند و از آزادي دفاع ميكنند. بايد سعي كنيم صداوسيما، روزنامهها، تريبونها، مجلس ما انعكاس طبيعي همه حرمتهاي جامعه باشد. اين فعال سياسي اصلاحطلب همچنين گفت: جمهوري اسلامي وقتي تحقق مييابد كه دو قيد اوليه بوده باشد، به اعتقاد من، ما در ادبيات و منطق يك بحثي به نام لف و نشر مرتب داريم. استقلال و آزادي جمع بشود جمهوري اسلامي ميشود. جمهوري اسلامي چيزي جز استقلال و آزادي نيست.» او گفته است: برخي مسائل را اجازه ندارم بيان كنم. ميدانم، امروز دشمن ما حق دارد از ما بترسد. ما به لحاظ علمي در ابزارهاي نظامي كاري كرديم كارستان! بسيار بالا رفتيم. مجاز نيستم و اجازه ندارم حرف بزنم و حرف هم نميزنم ولي همينقدر مجمل ميگويم كه امروز ايران يكي از مقتدرترين كشورها به لحاظ ابزارهاي نظامي است. وي افزود: همه اينها با ديدن عيوبي است كه وجود دارد. نميخواهيم بگوييم عيبي وجود ندارد. نميخواهيم بگوييم ضعفها وجود ندارد. نميخواهيم بگوييم نقاط منفي وجود ندارد. حتما وجود دارد. غفاري در ادامه اين مصاحبه بلند تلويزيوني ميگويد: يكي از مشكلاتي كه ما داريم، اين است كه تعبير خوبي نيست ولي به كار ميبرم؛ فسيلگرا شدهايم. بايد دست از فسيلگرايي برداريم. در كشور نيروهاي جوان - نميگويم بيتجربه - وجود دارد. بالاخره شما 30-20 سال زحمت كشيديد، قبول داريم ولي در سمت مشاوره ادامه دهند. الان من ديدهام كه مثلا در فلان كشور در كنار مجلس، ساختماني بزرگتر و پر اتاقتر از مجلس است كه نظام مشاوره دارند. يك طرح يا لايحه كه به مجلس ميآيد، ابتدا به آن گروه مشاوران ميرود. يكي، دو ماه بررسي ميشود و هر ماده به يك سمتي ميرود. بعد هم ميخواهيم يك جواني را بياوريم پسرعموي فلان آقا را نياوريم. دختر خواهر فلان آقا را نياوريم. دنبال آقازاده نباشيم. او در بخش ديگري از اين مصاحبه در ارتباط با حملاتش به ليبرالها در سالهاي دهه 60 گفته است: با ليبرالها هيچ وقت كار نداشتم. اين آقايي كه اين كار را كرده بود، آقاي غفاري قرهباغ بود، اهل اروميه بود. اين براي من نيست و قطعا به من نسبت دادند. در 30 خرداد منافقين با يك كودتاي قاطع در ميدان وليعصر آمدند. ساختماني براي تربيت معلم بود. 5 هزار كلاشينكف آنجا آماده داشتند. من 15 – 14 تا محافظ داشتم. خواستيم به خيابان وليعصر برويم. از انقلاب به وليعصر برويم، بچههاي سپاه گفتند خطرناك است و اجازه نميدهيم. من پايين پريدم. يكي از دوستان من فيات داشت، گفتم پشت فرمان بنشينيد و تا بچههاي سپاه كه محافظ من بودند، بجنبند من از پيادهرو به خيابان آمدم. اين روحاني اصلاحطلب اضافه كرد: حالا مردم ميترسند جلو بيايند. 5 هزار مسلح بودند. يك دوست خوبي داشتم. خدا رحمت كند، شهيد بهرام گفت چه كنم؟ گفتم يا بايد بكشيد يا كشته شويد. گفت نميگذارم كشته شوم. 4-3 تير هوايي زد و گفت چه كنم؟ گفت بگوييد حمله! بلند گفت و من عمامه را سفت كردم و به سمت ميدان دويدم و مردم پشت سر ما آمدند. اين آقايان 5 هزار مسلح فرار كردند و در ساختمان تربيت معلم چپيدند. غفاري درباره انتشار مسائلي در ارتباط با مسائل سال 67 نيز ميگويد: واقعيت اين بود كه آقايان منافقين در زندان مصمم بودند كه در يكشبه كودتا اين كشور را از دست انقلاب بيرون بياورند. اينها تا چهارزبر هم آمده بودند. من در آنجا حضور داشتم. در بازجوييهاي بعدي اينها را خواندم كه اينها مصمم بودند و به اينها وعده داده شد. او گفت: صداميان بعد از قبول قطعنامه ميخواستند شكست را جبران كنند. منافقين را تحريك كردند، تانك و توپ و ضدهوايي و همه چيز بود. غفاري در ارتباط با انتشار نوار صوتي آيتالله منتظري نيز ميگويد: من با اين كار موافق نبودم. بالاخره نميگويم كار خوب يا بد بود، من ميگويم شترسواري دولادولا نميشود. يا نظام آري، يا نظام نه! منافقين ميگفتند نظام نه! رژيم اسلامي نه، جمهوري اسلامي نه! با تمام قوا روي اين حرف بودند. من چه كرده بودم؟ من كه سالهاي سال با اينها همكار بودم. چرا من را بايد 26 بار ترور كنند؟ آنچه آنها خوانده بودند من ده برابر خوانده بودم. من را نميتوانستند بزنند. در رشت چرا بايد من را ترور ميكردند؟ چرا در رودبار بايد من را ترور ميكردند؟ در آلمان در مترو چرا بايد من را ترور ميكردند؟ غفاري در يكي ديگر از بخشهاي جالب اين مصاحبه درباره كشتن هويدا گفته است: من صد بار گفتم و تكرار نميكنم. اين دروغي بود كه به من نسبت دادند. اصلا تنفس نداده بودند. دادگاه تمام شد. در راهرو ميگويند، اصلا راهرو نبود. همه در سالن بوديم. من و شهيد شاهآبادي بوديم. اشتباهي كردند كه من را بلند كردند و جلو نشاندند كه اي كاش اين كار را نميكردند. همين بود. جرم ما اين بود كه در دادگاه هم نشسته بوديم. من حتي يك كلمه صحبت نكردم. غفاري در انتها ضمن تاييد اينكه جنازه هويدا تحويل خواهرش داده شد، گفت كه پيكر هويدا در شهر عكا واقع در اسراييل دفن شده است.