درباره «سابقيه» و آخرين پسر فرمانفرما
مجيد تفرشي
تصوير مشهوري از دوران پيري عبدالحسين فرمانفرما وجود دارد كه احتمالا جزو آخرين تصاوير اوست. در اين تصوير كه مربوط به سال 1315 شمسي است، در دو سوي او، فيروز ميرزا نصرتالدوله فرزند ارشد فرمانفرما و مهدي مرآت السلطان، از رجال سرشناس كرمانشاه ايستاده و در جلوي فرمانفرما هم كودك تقريبا دوسالهاي ايستاده كه عبدالعلي، كوچكترين پسر او است. عبدالعلي كوچكترين پسر فرمانفرما و متولد ششم بهمن 1313 بود، ولي پس از او، فرمانفرما تا قبل از مرگ، داراي دو دختر ديگر هم شد. عبدالعلي برادر تني مريم فيروز، مهرماه، منوچهر، عبدالعزيز، ابوالبشر، ليلا، هايده و سيروس فرمانفرماييان، از مادر كرمانشاهيشان، خانم بتول احشمي (از خانواده دولتشاهي قاجار) بود. مدت كوتاهي پس از توليد اين عكس، نصرتالدوله دستگير و در يك دادگاه نمايشي محاكمه شد و سال بعد توسط ماموران تامينات رضا شاه پهلوي در تبعيد سمنان به قتل رسيد. خود فرمانفرما هم پس از دستگيري و قتل پسر دردانهاش، به سرعت و شدت از پا افتاد و در سال 1318 درگذشت. عبدالعلي اما، سرنوشت ديگري پيدا كرد. او كه در زمان مرگ پدر هنوز پنج سالش نشده بود، پس از تحصيل در دبستان فردوسي و كالج البرز و دبيرستان هدف، پيش از گرفتن مدرك ديپلم، در اوج تحولات ملي شدن صنعت نفت، روانه بريتانيا و دانشگاه آكسفورد شد و پس از تحصيلات مقدماتي و زبان انگليسي در برايتون كالج، در رشته آن زمان كمياب و مهم تلفيقي پي.پي.اي (فلسفه، سياست و اقتصاد) تحصيل كرد. بازگشت عبدالعلي به ايران در سال 1335، مصادف بود با تحولات بعد از 28 مرداد و سقوط دولت مصدق. فرمانفرماييان بعد از بازگشت به ايران وارد بازار كار صنعتي شد و سالها معاون اتاق بازرگاني ايران بود. مهمترين اقدام صنعتي او در ايران، تاسيس شركت «نفت پارس» بود. عبدالعلي فرمانفرماييان، پس از يك ازدواج ناكام با خانمي يوناني، با خانم فاطمه سودآور ازدواج كرد. همسر ايراني او، خود چهره فرهنگي و اجتماعي سرشناس و فرزند مرحوم صمد سودآور بازرگان سرشناس و نوه دختري حاجآقا حسين ملك است. خانم سودآور علاوه بر اقدامات علمي و فرهنگي و خيريه خود، به نشر آثار همسر مرحوم خود، از جمله كتاب سابقيه اهتمام داشته است. چنان كه دوران تولد و كودكي عبدالعلي فرمانفرماييان، با مصيبت دستگيري و قتل برادر و مرگ پدر توام شد، مرگ او نيز ناگهاني و تراژيك بود. او در 13 بهمن 1351، در سن 38 سالگي، بر اثر سقوط بهمن در پيست اسكي شمشك كشته شد. آنچه از زندگي عبدالعلي فرمانفرماييان در مآخذ موجود به جا مانده، اغلب حول محور نكته كوچكترين پسر فرمانفرما بودن يا فعاليتهاي اقتصادي و صنعتي او و تحت تاثير شهرت و آثار مربوط به خاندان او است. با اين همه، كمتر كسي از ابعاد فعاليتها و دلمشغوليهاي فرهنگي و ادبي او و به ويژه، سابقيه، مجموعه داستان جذاب و كمنظير او آگاه است. اكنون به لطف بازنشر كتاب سابقيه كه به همراه مقدمه بسيار مفيد و مطول فاطمه سودآور و تصاوير و اسناد ضميمهاي كه عمدتا براي نخستينبار منتشر ميشوند، مخاطب ايراني با وجه پنهان مانده زندگي و كارنامه كوچكترين پسر فرمانفرما آشنا ميشود. سابقه نشر مجموعه داستان سابقيه خودش سابقهاي دارد. مجموعه داستانهاي تاريخي - اجتماعي عبدالعلي فرمانفرماييان، براي نخستينبار در اواخر سال 1356 در 115 صفحه توسط انتشارات آگاه در تهران به چاپ رسيد. با اين حال، كتاب در كوران انقلاب و سياستزدگي شديد بازار نشر، چندان توسط اهل فن و خوانندگان عمومي ديده و خوانده نشد و براي بار دوم هم همچنان در انتظار مجوز است. به هر حال نهايتا كتاب در 340 صفحه، با ضمايم سندي و تصويري متعدد و مهم كه اغلب براي نخستينبار ارايه شده، سال گذشته توسط انتشارات ايران بوك در امريكا منتشر شد. نسخه جديد و كامل سابقيه شامل ديگر نوشتههاي فرمانفرماييان نيز هست. نوشتههايي كه بعضا يا منتشر نشده يا قبل از انقلاب در مجموعهاي سياسي- فرهنگي به نام رنگ و وارنگ منتشر شده، ولي مانند سابقيه، دچار تيغ سانسور شدهاند. مجموعه سابقيه شامل دو مقدمه 48 صفحهاي از خانم سودآور يك شعر از نادر نادرپور در رثاي عبدالعلي فرمانفرماييان، 9 داستان و يادداشت از دو كتاب رنگ و وارنگ و سابقيه و نامهها، اسناد و تصاوير شخصي نويسنده است. نام سابقيه هم از يكي از داستانهاي كوتاه كتاب گرفته شده كه الهام گرفته شده از يك نام خيالي از يك عمارت قديمي قاجاري در تهران است. عناوين نوشتههاي فرمانفرماييان عبارتند از: سابقيه، عقيم، محاوره، گذرگاه، نظري به امريكا، امريكاي 1970، شتر گاو پلنگ و نظري به چين است. برخلاف پيش تصوري كه تبار و شغل فرمانفرماييان وجود دارد، در اين كتاب با نويسندهاي متفاوت، مبتكر و خوشذوق كه مسائل ايران و جامعه بينالمللي را از سه زاويه مختلف طبقه فرودست، طبقه فرادست، حكومت و جامعه منتقد نخبه در قالب داستان يا يادداشت سياسي نگاه ميكند، مواجه هستيم. نويسنده در مجموعه سابقيه نيم نگاهي به وضعيت خاندانهاي سرشناس دوره قاجار و اوايل پهلوي دارد و تا جايي كه ميخواسته يا ميتوانسته، نگاهي انتقادي و واقع بينانه و به ندرت توام با شكوهنمايي و نوستالوژي از آن دوران سپري شده به خواننده ارايه ميكند. نثر فرمانفرماييان اگر چه كم و بيش به نثر رايج ادبي و ژورناليستي دهههاي سي و چهل ادبي ايران شبيه هست، ولي به جرات ميتوان گفت كه اين نويسنده كمكار و كمتر شناخته شده، روش خاص خود را در نوشتن داشته و از آثار ديگران كپي كاري و پيروي نكرده است. در دو مقدمه خانم سودآور، با جزييات مهم و عمدتا ناشناختهاي از زندگي شخصي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي همسر او آشنا ميشويم. اين مقدمه، به همراه اسناد و تصاوير ضميمه كتاب، آن قدر اهميت دارند كه سواي خود كتاب، خود ميتوانند به يك تكنگاري مجزا يا بخشي از يك اثر پژوهشي درباره عبدالعلي فرمانفرماييان تبديل شود.