محسن اسماعيلي، عضو حقوقدان شوراي نگهبان معتقد است: «شهيد بهشتي امروز مظلومتر از روزي است كه امام او را مظلوم ناميد.» 38 سال پس از آنكه امام خميني بعد از حادثه هفتم تير و شهادت شهيد بهشتي گفته بود: «من كرارا گفتهام كه مرحوم آقاي بهشتي در اين مملكت مظلوم زيست» حالا همچنان مساله مظلوميت او مطرح ميشود؛ مظلوميت مردي كه او را « صبور، متين، منظم، دموكرات و آزادانديش» ميدانند. اين مظلوميت را حالا شايد بتوان در فيلترينگ تنها سايت او به نام «حفظ و نشر آثار شهيد بهشتي» (beheshti.org) ديد. سايتي كه به گفته سيدعليرضا بهشتي، فرزند او از سال 90 به يكباره بدون ارسال حتي يك نامه يا تذكر شفاهي و كتبي مبني بر تخلف خاصي اتفاق افتاده و همچنان بعد از هشت سال رفع فيلتر نشده است. عليرضا بهشتي سال 95 در توضيح پيگيري براي رفع فيلتر اين سايت گفته بود: «پيگيري كرديم. براي دادستاني تهران نامهاي نوشتيم اما اقدامي صورت نگرفت. با فضاي مجازي تماس گرفتيم، آنها هم پاسخي ندادند. به آقاي جنتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفتيم و ايشان پيگيري كردند. ولي هيچكس به ما پاسخگو نيست كه اساسا چرا و بر اساس چه روال قانوني اين اتفاق افتاده است؟»
سايت بنياد آثار شهيد بهشتي همانطور كه عليرضا بهشتي پيش از اين هم گفته يك سايت سياسي نيست و تنها به صورت تخصصي آثار، خاطرات و عكسهاي آقاي بهشتي را منتشر ميكرد و جاي تعجب دارد كه چنين سايتي هشت سال فيلتر باشد. اين همان تعجبي است كه عبدالزهرا شاهرودي در يادداشتي آن را اينگونه مطرح ميكند: «به راستي زشت نيست كه سايت رسمي يكي از اركان انقلاب و از بزرگترين حقداران به نظام به خاطر حوادثي كه ديگر موضوعيتي ندارد، بسته باشد؟ كدامين انديشه كودكانه امروز پشت اين فيلترينگ بيهوده است؟» او معتقد است: «امروز اين «جريان برانداز» است كه بايد از سخنان و تحليلهاي نويسندگان سايت شهيد بهشتي بترسد و آن را مقابله منطقي با «انديشه ضد ايراني براندازي» بداند و نه نيروهاي انقلاب. اگر منصفانه تحليل كنيد بزرگترين مانع در مقابل براندازان همين كساني هستند كه سايتشان فيلتر شده است. در روزهايي كه رهبر انقلاب همه را به وحدت فرا ميخواند، اين تنها كجسليقگي نيست كه به فيلتر سايت شهيد بهشتي حكم ميدهد، به نظرم بايد اندكي فراتر موضوع را تحليل كرد.» البته اينها تنها واكنشها به فيلترينگ سايت اين شخصيت بزرگي حقوقي و سياسي نظام نبوده است. در ادامه پيگيريها براي رفع فيلتر اين سايت كه همواره در طول اين 8 سال بيپاسخ مانده است، مجمع جهادي روحانيون ولايي و انقلابي تهران و خانه رسانه طلاب نامهاي سرگشاده به اعضاي كارگروه تعيين مصاديق مجرمانه نوشتهاند و در آن درخواست رفع فيلتر اين سايت را مطرح كردهاند. آنها كه شهيد بهشتي را «يكي از بزرگان انقلاب در عرصه مبارزه سياسي و اعتقادي» ميدانند، در اين نامه نوشتهاند: «ايشان همانگونه كه به تعبير امام مظلوم زيست و مظلوم شهيد شد، پس از شهادت هم در اوج مظلوميت قرار دارد و حوزه و دستگاههاي فرهنگي نتوانستهاند انديشه ناب ايشان را به جامعه و به خصوص جوانان انتقال دهند.» نكته قابل توجه در فيلترينگ اين سايت را ميتوان فيلترينگ آن در دو دولت و وزارت 5 وزير در وزارتخانه ارتباطات و فناوري اطلاعات دانست؛ حتي تغيير دولت و وزرا هم نتوانسته اين سايت را از فيلترينگ نجات دهد يا شايد مسوولان دولتي فراموش كردهاند كه شهيد بهشتي به قول مسيح مهاجري «شهيد جهل شد و جرم آقاي بهشتي اين بود كه عقل داشت و توانايي داشت، انسان دانشمندي بود. » و حالا هم عدهاي با كاهلي راه و ياد او را شهيد جهل كرده و اجازه ندهند ديگران از عقل و دانش او بهرهمند شوند.
شما هم فهميديد بوي بهشت را؟
شامگاه 7 تيرماه سال 60 بود كه شهيد بهشتي بعد از نماز در دفتر حزب جمهوري اسلامي مشغول سخنراني بود. او بعد از سخنراني كوتاهي كه در موضوعات سياسي و انتخابات ارايه كرد، جملهاي گفت كه هنوز هم خيليها از آن ياد ميكنند و معتقدند بهشتي از پيش بوي بهشت را استشمام كرده بود. سيد محمد بهشتي بعد از سخنرانياش گفت: «بچهها بوي بهشت ميآيد. شما هم ميفهميد بوي بهشت را؟» لحظاتي بعد از اين جمله بود كه صداي انفجار مهيبي شنيده شد و نور زيادي در سالن منعكس شد؛ لحظهاي بعد سقف سالن قديمي حزب فرو ريخت و همه زير آوار در تاريكي مطلق ماندند.
مرتضي محمودي، نماينده مردم قصرشيرين و گيلانغرب در اولين دوره مجلس شوراي اسلامي بود، در شب حادثه و لحظه انفجار در سالن جلسات حزب جمهوري اسلامي حضور داشت اما از اين ترور جان سالم به در برد. او معتقد است: «حزب جمهوري اسلامي با فكر شهيد بهشتي تشكيل شد. اين حزب در اوايل انقلاب نقش بسياري ايفا كرد و در برابر گروهكهايي كه به وجود آمده بودند و احزابي كه از قديم بودند مانند جبهه ملي، نيروهاي كارآمد و مديري تربيت كرد و نگذاشت انقلاب به دست ضدانقلابها بيفتد.»
او شخصيت شهيد بهشتي را چنين توصيف كرد: «شهيد بهشتي شخصيت بسيار بزرگي بود، شخصيتي بود كه از لحاظ آگاهي، روشنبيني و شناخت نسبت به امام و اسلام و ولايت فقيه و مسائل متعدد اجتماعي بسيار آگاه و سطح بالا بود. ايشان واقعا كمنظير بود. شهيد بهشتي علاوه بر اينكه عالم ديني بود يك انسان اخلاقي بود و من خيلي به ايشان علاقه داشتم.»
اين روشنبيني هماني است كه هر سه فرزند بهشتي هم به آن اذعان دارند و تا جايي پيش رفته كه ملوكالسادات بهشتي، دختر شهيد بهشتي درباره آن گفته است: «من در يك دوران بسيار بحراني يعني در دوران بلوغ در آلمان بودم. در آنجا پوشيده بودن مساله بود. من ساعتها با ايشان بحث ميكردم و هرگز به من دخترشان نگفتند كه حتما بايد روسري سرت كني يا حتما بايد پوشيده باشي يا حتما بايد جوراب مشكي بپوشي. هرگز ايشان به من نگفتند كه چه نوع لباسي يا چه رنگي بايد بپوشي. ايشان واقعا به آن كتاب نقش آزادي در تربيت كودكان اعتقاد داشتند. يعني موضوع حجاب را به انتخاب دختر ميگذاشتند و اين خيلي مساله مهمي بود.»
اما تنها فرزندان اين شهيد نيستند كه او را آزادانديش ميدانند. محمود جمالي كه يكي از مجروحان حادثه تروريستي هفتم تير است هم بهشتي را فردي دموكرات و آزادانديش ميداند و درباره آن ميگويد: «بهشتي فردي صبور، متين، منظم، دموكرات و آزادانديش بود و ما در جلساتي كه يكشنبهها در حزب تشكيل ميشد، اين مشي و مرام را در او به خوبي ميديديم. فردي مشورتپذير بود و تفكري حزبي داشت و به دنبال آن بود تا اصل تحزب را به عنوان يكي از محورهاي توسعه سياسي در كشور تقويت كند.»
حكومت قرار نيست تكثر ديدگاهها در جامعه را از بين ببرد
جمالي معتقد است كه «حذف بهشتي توسط مجاهدين خلق، حذف يك فرد نبود، حذف يك خطمشي و تفكري بود كه عدم حضور او، آينده كشور ما را به گونهاي ديگر رقم زد و درگير تحولات ديگري شديم. معتقدم اگر شهيد بهشتي زنده بود، همه مسائل داخلي و حتي خارجي كشور فرق ميكرد و وضعيت سياسي اينگونه نبود. فقدان حضور او به عنوان يك تئوريسين شاخص انقلاب ضربه بزرگي بود و ناگهان يكي از پشتوانههاي مهم انقلاب خالي شد. مجاهدين خلق بزرگترين خسارت را به مملكت زدند، چرا كه علاوه بر حذف چنين شخصيتهاي موثري، جو كشور را به طرف خشونت و امنيتي شدن فضا بردند. اوايل انقلاب فضا صميمي و مردمي بود. هيچ كس از مسوولان و مقامات محافظ نداشتند. اما بعد از ترورها فضا امنيتي و بسته شد.»
اين نكتهاي است كه عليرضا بهشتي، پسر شهيد بهشتي هم به آن اشاره كرده و در بياني ديگر درباره آن گفت: «انقلاب ما با يكسري آرمان و ارزشها شروع شده كه مرحوم بهشتي براي حفظ آنها تاكيد داشت. فكر ميكنم خيلي از اين ارزشها و آرمانها در طول مسيري كه آمديم، يك مقدار براي برخي افراد تغيير كرده و آن ارزشها، ديگر آن ارزشهاي اوليه نيست. بالاخره مردم در طول تاريخ يكسري مطالبات داشتند كه در انقلاب ما هم شكل گرفت؛ مثل آزادي، عدالت، حفظ استقلال، كرامت انساني كه يكسري مطالبات ملي است و مرحوم بهشتي نسبت به اينها نگران بود كه فراموش شود و دستخوش تفسيراتي شود كه بعدا از درون آن استبداد، خودكامكي و وابستگي درآيد و همه اينها برايش مساله بود. اگر تشكيل حزب ميدهد هم به خاطر همين است. هم مطالعات تاريخي و هم تجربه سي و چند ساله سياسي- اجتماعياش نشان ميدهد كه اين اتفاق ميتواند بيفتد. بنابراين حزبي را تشكيل ميدهد تا از اين اتفاق جلوگيري كند.»
او ادامه داد: «الان در مورد منشا مشروعيت حاكم اسلامي دو ديدگاه داريم؛ يك ديدگاه بود كه مرحوم آقاي بهشتي و مرحوم آقاي مطهري و خيلي از افراد ديگري كه پيشگامان اين انقلاب و به يك معنا معماران اين نظام بودند، داشتند و آن اينكه به هر حال مشروعيت رهبران در عصر غيبت امام معصوم به مردم برميگردد و منشا مشروعيت انتخاب مردم است. يك ديدگاه ديگر هم همان موقع بود كه اين مشروعيت را به مردم برنميگرداند؛ همان نظريه كشف كه ميگويد كه اين مشروعيت مستقيما از جانب خدا به فرد داده ميشود. اين دو ديدگاه آن موقع هم وجود داشت ولي طبيعتا وقتي مرحوم آقاي بهشتي و امثال ايشان بودند، ديدگاهشان بر جامعه غلبه داشت. حالا كه نيستند، طبيعتا دفاع از آن مشكل شده و خروج از چارچوبهاي شرعي، ديني و فقهي شمرده ميشود كه اينطور نيست. به هر حال آنچه مهم است به نظر ميرسد كه آقاي بهشتي به يك مساله توجه داشت و آن اينكه جامعه به لحاظ ديدگاههايش متكثر است و حكومت قرار نيست اين تكثر را از بين ببرد. بايد يك عرصه سالمي باشد و اين ديدگاهها رقابت كنند.»
ضيق وقت تلويزيون در سالگرد بهشتي
شايد اگر شهيد بهشتي هنوز زنده بود، امروز رقابت ديدگاههاي مختلف سياسي در كشور به نحو بهتري پيش ميرفت اما حالا كار به جايي رسيده و گاهي آن قدر صداهاي مختلف خاموش شدهاند كه پايان زمان برنامهاي در صدا و سيما از نظر مردم مغرضانه است. روز چهارشنبه در جريان برنامه «آفتاب شرقي» كه ظهرها حوالي اذان از شبكه اول سيما پخش ميشود، حجتالاسلام غياث كه مهمان اين برنامه بود به دليل كمبود وقت و نيمه كاره ماندن صحبتهايش اين برنامه را از سر قهر ترك كرد. اين روحاني مشغول صحبت درباره شهيد بهشتي بود كه مجري با خونسردي خبر از پايان وقت برنامه داد و همين موضوع موجب رنجش اين روحاني و در نهايت به وجود آمدن اين شائبه شد كه «صداوسيما گفتن از فضايل بهشتي را نيز تاب نميآورد.» درست است كه زمان برنامههاي سيما چيزي از پيش تعيين شده است و اين برنامه هر چه كه بود؛ از پخش فوتبال گرفته و تا حتي سريال، هنگامي كه زمان برنامه به پايان ميرسد، مجري ناچار به قطع برنامه است اما رفتارهاي سالهاي گذشته صدا و سيما و تبعيضهايي كه در تريبون دادن به اشخاص و احزاب داشته، ميتواند اين حق را براي مردم ايجاد كند كه گمان كنند اينبار هم قطع برنامه با هدفهايي خاص اتفاق افتاده است.
توصيف شهيد بهشتي از زبان معاون اول رييسجمهور
اسحاق جهانگيري، معاون اول رييسجمهور بهمناسبت سالروز واقعه هفتتير در يادداشتي از شهيد بهشتي به عنوان شخصيتي ياد كرد كه به آزادي و عدالت و انصاف و ديانت و اخلاق با هم باور داشت و با هم پيش ميبرد: «٧ تير يادآور يكي از فاجعهآميزترين رخدادهاي بعد از انقلاب است. روزي كه خشونت و تروريسم سازمانيافته نه تنها بزرگترين ضربه سازماني را بر نظام نوپاي جمهوري اسلامي وارد كرد و چهرههاي شاخص مديريت سياسي و اجرايي كشور را به شهادت رساند، بلكه شخصيتي برجسته و متفكر چون آيتالله شهيد دكتر بهشتي را از ملت گرفت. او از هر نظر شخصيتي كمنظير بود. فقيهي روشنانديش، متفكري سياستمدار و نظريهپردازي مدير بود. نيازهاي واقعي حكمروايي و ضرورتهاي زمانه را به خوبي و بهموقع درك ميكرد و خود پيشاپيش ديگران در برآوردن آن گام بر ميداشت. به آزادي و عدالت و انصاف و ديانت و اخلاق با هم باور داشت و با هم پيش ميبرد. يادش گرامي باد.»