ادامه از صفحه اول
درمان ارزان؟
اين خيلي سادهانگارانه است كه گمان كنيم اگر قيمت اين بخش ارزان باشد، به نفع جامعه و مردم است. همانطور كه قيمت ارزان سوخت، موجب اتلاف منابع انرژي ميشود، قيمت ارزان هر كالا و خدمات ديگري موجب بحران در آن كالا و خدمات ميشود. فرض كنيد كه مطب يك پزشك متخصص در سال 1392 حدود 100 واحد درآمد داشته است كه از اين مقدار يكسوم آن هزينه منشي و اجاره و ساير هزينهها شده باشد. اگر فرض كنيم كه تعداد بيماران در سال 1398 به همان اندازه باشد كه فرض معقولي نيست، زيرا به دليل مشكلات اقتصادي كمتر شده است، مطابق تعرفه كنوني درآمد اين پزشك دوبرابر شده، ولي هزينههاي او مطابق شاخص تورم 3 تا 4 برابر شده است. به عبارت ديگر درآمد او از رقم 67 در سال 1392، اكنون به حدود رقم 25 (به قيمت ثابت) رسيده و احتمالا ماليات نيز افزايش پلكاني داشته است. همين جا بايد گفت كه نداشتن كارتخوان در مطب پزشكان امري ناپسند و نادرست است، ولي اين نحوه رفتار با قيمتگذاري خدمات درمان نيز ميتواند منجر به تعليق فعاليت پزشكان شود. اينها با فرض آن است كه هزينه مطب يكسوم درآمدهاي آن باشد و اگر بيشتر باشد قضيه خيلي متفاوت خواهد شد. براي فهم بهتر ميتوان محاسبات يك پزشك متخصص درباره مطب خودش را در اينجا ذكر كرد.
«مطبي دارم در يكي از محلههاي متوسط تهران كه ملك آن متعلق به خودم است. قيمت اجاره اين آپارتمان ماهانه 8 ميليون تومان است. از سوي ديگر هزينه حقوق منشي و حق بيمه او، ماهانه چيزي حدود 2 ميليون تومان براي من خرج برميدارد. هزينه شارژ ساختمان و برق، گاز، تلفن و نظافت مطب هم چيزي حدود 500هزار تومان در ماه است، به عبارتي كل هزينه مطب من چيزي نزديك به 10.5 ميليون تومان است. با رعايت تعرفههاي عجيب و غريب سال 1398 كه براي ويزيت متخصص چيزي حدود 41000 تومان در نظر گرفته شده است و با احتساب 22 روز فعال كاري در مطب و به فرض داشتن 15 بيمار در هر روز (البته اگر خوشبينانه فكر كنيم!) درآمد مطب من ماهانه نزديك به 13.500.000 تومان خواهد بود. (البته در بهترين شرايط) كه اگر هزينههاي مطب را از درآمد كم كنم، ماهانه چيزي نزديك به 2 ميليون تومان براي من باقي خواهد ماند.»
اگر خدمات پزشكي همراه با تجهيزات خارجي و مواد وارداتي باشد در اين صورت مشكل چند برابر خواهد شد، زيرا هزينههاي آنان متناسب با نرخ دلار افزايش پيدا ميكند. احتمال تعطيلي اينگونه مطبها افزايش يافته است. فراموش نكنيم كه بخش مهمي از هزينههاي پزشكان را بيمهها بايد پرداخت كنند كه معمولا با تاخيرهاي فراوان ميپردازند و وضعيت اقتصاد پزشكي را دچار اختلال كردهاند. مشكل اينجاست كه سياستهاي دولت نادرست است. آنجايي كه بايد قيمتها را بالا ببرد مثل انرژي و بنزين، اين كار را نميكند و آنجايي كه بايد دستمزدها را متناسب كند، از جيب بخش خصوصي و نيروي متخصص هزينه ميكند. فشاري كه بر همه اقشار از جمله پزشكان و اقتصاد درمان وارد ميشود در بلندمدت به نفع جامعه و حتي بيماران نيست. چيزي به عنوان درمان ارزان وجود ندارد. اگر جاهايي هست كه مردم هزينه درمان نميدهند به معناي ارزان بودن درمان نيست، دولتها و بيمهها آن را از جيب عموم مردم ميپردازند. درمان ارزان يعني باقي ماندن بيماري و زمينگير شدن صنعت درمان و بهداشت. وظيفه دولت در ارايه درمان مناسب براي مردم، تضعيف اقتصاد درمان نيست، بلكه مديريت آن از طريق بيمهها و پرداخت بهنگام تعهدات بيمهاي و نيز عملكرد قاطع اداره ماليات در گرفتن ماليات از پزشكان است. گشادهدستيهاي گذشته را بايد از طريق درست حل كرد و از طريق ناديده گرفتن اصول و منطق اقتصادي و نيز نقض حقوق ديگران مشكلي حل نخواهد شد كه بدتر ميشود.
اوپك كه در ژاپن نيست
ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه ديروز پس از ديدار با محمد بن سلمان، در حاشيه اجلاس گروه G20 در اوزاكاي ژاپن به خبرنگاران گفت: «ما (روسيه و عربستان) توافق كرديم برنامه كنوني كاهش توليد نفت را در سطح توافق پيشين اوپك و غيراوپك ادامه دهيم كه اين توافق ميتواند براي ۶ يا ۹ ماه آينده تمديد شود.»
١- عربستان ماه گذشته ميلادي حتي كمتر از سهميه تعيين شده براي توليد نفتش در توافق كاهش توليد اوپك و غير اوپك، نفت توليد كرده است. آن هم بين ٥٠٠ تا ٦٠٠ هزار بشكه در روز. بنابراين بار مهم كاهش توليد نفت در اوپك در اين ماهها روي دوش عربستان بوده است. اين اما، منتي بر ساير اعضاي اوپك نيست. عربستان براي توازن بودجهاش، نفت ٨٠ دلاري ميخواهد. هر ميزان كمتر از اين عدد برايش كسري است. قيمت نفت برنت، ديروز ٦٤ دلار و ٧٤ سنت بود. سعوديها خوب ميدانند كه تا پايان سال توليد نفت امريكا باز هم افزايش خواهد يافت و اگر از توليد نفت كم نكنند قيمت نفت به زير ٦٠ دلار سقوط خواهد كرد. پس حالا كه بايد توليد نفت را كاهش دهند، سعي ميكنند روسيه را هم همراه خود كنند تا روسها نيز در كنار امريكا سهم بازار عربستان را بيش از اين، محدود نكنند. عربستان در ماه مه ٢٠١٩، روزانه ٩ ميليون و ٦٩٠ هزار بشكه نفت توليد كرده است كه نسبت به توليد سال ٢٠١٨، روزانه ٦٢١ هزار بشكه كمتر شده است.
٢- روسيه تا قبل از آلوده شدن خط لوله صادرات نفتش به اروپا، پايبندياش به توافق كاهش توليد با اوپكيها كامل نبود. روسها در سال ٢٠١٨، به طور متوسط روزانه ١٠ ميليون و ٥٣٠ هزار بشكه نفت توليد كردند تا پس از امريكا، دومين توليدكننده بزرگ دنيا باشند. در هر توافق كاهش توليد، روسها ميخواهند عربستان سهم بيشتري داشته باشد تا رتبه دوم و سهم بازار خود را از دست ندهند ضمن اينكه سود قيمتهاي بالاي نفت را ببرند.
٣- بر روسيه به عنوان يك كشور غيراوپكي اشكالي نيست كه در هر زمان و هر كجا، تصميمي بگيرد كه منافعش را تامين كند. اما اين رسم ناصوابي است كه عربستان تصميمي را كه بايد در جمعي ١٤ نفره گرفته شود را از جانب اين جمع، بيرون اين جمع بگيرد. به نظرم هم وزير نفت ايران و هم ساير وزراي اوپك بايد از هويت اين سازمان 60 ساله حفاظت كنند. ايران در جلسه اوپك ١٧٦، كه روز دوشنبه در وين، برگزار ميشود، به جهت معافيت از توافق كاهش، كماثر است. منتهي پيشنهاد ميكنم وزير نفت ايران با همراهي ساير وزراي اوپك از هويت سازماني اين نهاد مهم حمايت كنند. حداقلش اين است كه علنا درباره يكجانبه گرايي سعوديها موضع بگيرند و در جلسات نيز اساسنامه اوپك را به رخشان بكشند. عربستان بايد بداند كه همه اوپك نيست.