گروه اجتماعي
به نظر ميرسد حرف ساكنان محدوده دانشگاه تهران كه ميگويند: «اينجا ديگر جاي زندگي نيست» بسيار جاي تامل دارد. اگر شب هنگام از اطراف دانشگاه تهران پياده يا سواره در حال عبور باشيد اصلا آن را جايي زنده و جاري نخواهيد يافت. اين محدوده كه روزها غوغايي در شهر به پا ميكند، عملا شبها در سكوت شب فرو رفته است. ماجرايي كه حالا با دخالت شوراي عالي شهرسازي و معماري وارد مرحله تازهاي شده است. ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، شوراي عالي شهرسازي و معماري، راي به ابطال فريز در محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران داد. اين خبر همان روز در جلسه عمومي شوراي شهر تهران مطرح و جامعه از اين اتفاق مطلع شد اما اعلام صورتجلسه رسمي و قابل استناد شوراي عالي شهرسازي تا ۱۲ خرداد ۹۸ به طول انجاميد و باعث شد علي محقر، معاون دانشگاه و رييس سازمان سرمايهگذاري و توسعه دانشگاه تهران و از حاضران در جلسه ۱۶ ارديبهشت شوراي عالي شهرسازي، در تاريخ ۲۹ ارديبهشت در مصاحبهاي با خبرگزاري دانشجو مساله را چنين مطرح كند: «در جلسه بررسي برداشت ما اين بود كه اتفاق خاصي براي طرح نيفتاده و فقط توصيه شده كه كميسيون ماده ۵ سرعت بررسي را افزايش دهد.»
خلاف ادعاي محقر، طرح از توسعه كالبدي در حريم دانشگاه تهران، به ساماندهي اراضي تملك شده، تغيير ماهيت داده و حقوق مالكانه در چارچوب ضوابط مربوط به حريم درجه يك اثر ثبتي، به مالكان محدوده بازگشته است. مطابق اين مصوبه، دانشگاه تهران موظف است با در نظر گرفتن نفع حداكثري ذينفعان و ذينفوذان، ظرف مدت ۶ ماه (تا آبان سال جاري)، با همكاري سازمان ميراث فرهنگي در طرح بازنگري و پس از اخذ تاييد كميسيون ماده ۵، آن را به شوراي عالي شهرسازي ارايه كند.
نشست «تقويت مركز شهر يا توسعه دانشگاه» با هدف بررسي رويكردها به ساختوساز در اراضي پيرامون دانشگاه تهران، با حضور سيد امير منصوري، زهرا نژادبهرام، شراره معدنيان و نمايندگان ساكنان محله وصال، ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ در گالري نظرگاه برگزار شد.
زهرا نژادبهرام در اين نشست مصوبه ۱۶ ارديبهشت شوراي عالي را حامل پيامهايي براي شهر و شهروندان دانست و گفت: «اولين درس اين بود كه ذينفعان، اعم از مردماند نه به اضافه مردم، دوم اينكه توسعه مراكز آموزشي به معناي تخريب بافت اطراف نيست، سومين درس، نمايش سودمندي تعامل مردم با سازمانهاي مردمنهاد بود و نهايتا اينكه طرحها و تصميمگيريهاي بالا به پايين در شهر، پاسخگوي نياز مردم نيستند.»
نژادبهرام گفت: «با اينكه اين مصوبه موفقيتي بزرگ به حساب ميآيد، اما پايان كار نيست؛ طرحهاي ساماندهي آتي بايد حتما مصوبه داشته باشند، مردم و مسوولان بايد نگران تكليف اراضي تملك نشده باشند، املاكي كه به شكل زيكزاگي تملك شده و ايجاد فضايي ناامن كردهاند بايد تعيينتكليف شوند، ارائه طرح توسط دانشگاه تهران بايد تحت ضوابط و چارچوبهاي تعريف شده صورت گيرد و سكونت بايد به عنوان اصليترين كاربري محدوده دانشگاه تهران مورد نظر حرفهمندان قرار گيرد. اين مصوبه ابتداي راه است.»
شراره معدنيان، معاون شهرسازي و معماري منطقه ۶ گفت: «منطقه ۶ قلب پايتخت است و توسعه بافت مسكوني شهر از اين منطقه آغاز شده است. مصوبه شوراي عالي جلب حداكثري مشاركت شهروندان را خواسته و به تغيير برنامه طرح در گذشته از ساماندهي به توسعه اشاره كرده است. در اين مصوبه نكته منفياي وجود ندارد.»
معدنيان به تاثير مطالبهگري در مساله طرح توسعه اشاره كرد و گفت: «با مطالبه عمومي، امروز رويكردها به طرح توسعه تغيير كرده است، حتي موافقان طرح كه همگي در دانشگاه فصلالخطاب بودند هم تغيير كردهاند. وقتي اراده و خواست عمومي بر چيزي باشد، تغيير نكردن، امكانناپذير است.»
سيدامير منصوري نيز در اين نشست با ذكر اين نكته كه لغو فريز از محدوده طرح، نشانه قدرت گرفتن خواست عموم است؛ بر اهميت اين منطقه از شهر در مقام مركز تهران تاكيد كرد و گفت: «محدوده دانشگاه تهران، قلب شهر است، اتخاذ هر تصميمي براي اين منطقه به كل شهر تسري پيدا ميكند. اعمال طرحهاي توسعه در اين منطقه با دانشگاه صنعتيشريف و الزهرا همارز نيست، حق شهر در اين نقطه يگانه، بر هرچيز ديگر مقدم است.»
او درباره ويژگيهاي مركز شهر گفت: « مركز هر شهر، مكاني ريزدانه، چند عملكردي و به شدت اجتماعي و سياسي است: ميدان «انقلاب» محل تجميع آراي جناحهاي مختلف نظام، تظاهرات مدني و سياسي و برگزاري نماز جمعه است. در مركز شهر پيكر مشاهير تمام صنفها تشييع ميشود. چنانكه مركززدايي، استراتژي قدرتها براي از ميان بردن همبستگي اجتماعي است، انحصار مركز تهران به عملكردي خاص، همبستگي اعضا و هويت و موجوديت شهر را زير سوال ميبرد.»
منصوري تاكيد كرد: «مصوبه شوراي عالي در اين خصوص نواقصي دارد؛ از جمله اينكه دانشگاه خود نبايد نهاد متولي ارائه طرح باشد، دادن اختيار طرح به دانشگاه ادامه روند پيشين طرح توسعه است.»
او همچنين در اين باره گفت: «حرف بايد مستقل از گوينده آن نقد شود، شعر شاهان، شاه شعرها نيست. مسوولان دانشگاه تهران بنا به سابقهاي كه از خود نشان دادهاند، صلاحيت ارايه طرح را جز در تعريفي كه شوراي عالي براي آنها مشخص ميكند، ندارند.»
همچنين عدهاي از ساكنان محله وصال به طرح پيشنهادات و خواستههاي خود براي احياي محله پرداختند.
اعظم شعباني كه ۳۲ سال است، در محله وصال سكونت دارد، ميگويد: «همه ميدانيم كه دانشگاه تهران در اين ۲۰ سال با لابيگري كار خود را پيش برده و حالا مسوول ارايه طرح براي اراضي تملك شده است. بايد مشخص شود كه دانشگاه با چه سازوكاري اين اراضي را ساماندهي ميكند؟ در مصوبه شورا به جلب رضايت ساكنان اشاره شده، دانشگاه چگونه خواستههاي همسايگان خود را لحاظ ميكند؟ اينكه طرح امروز به همين اندازه موفقيت هم دست يافته، حاصل تلاش ماست، اگر نظارت و پيگيري صورت نگيرد، اين تلاشها بيثمر خواهد شد.»
سميه جهانبخت، از ساكنان محله در توصيف تبعات طرح براي محله به شبمردگي و از بين رفتن روابط آشناي محلي اشاره كرد. او درباره تبعات برداشته شدن فريز نيز گفت: «بسياري از ساكنان محله، با لغو فريز در فكر فروش ملك و نقل مكان هستند. نيمي از اراضي محدوده تملك شده است. يعني نيمي از محله، در اختيار كاربريهاي آموزشي و اداري قرار دارد، اينجا ديگر جاي زندگي نيست. در واقع با اينكه دانشگاه تهران اختيار تملك ديگر واحدها را از دست داده، عملا محدوده با تخليه ساكنان قديميتر، در همان مسيري قدم برميدارد كه دانشگاه ميخواست. مصوبه شوراي عالي خوب است، اما كافي نيست.»
طرحهاي ساماندهي آتي بايد حتما مصوبه داشته باشند، مردم و مسوولان بايد نگران تكليف اراضي تملك نشده باشند، املاكي كه به شكل زيكزاگي تملك شده و ايجاد فضايي ناامن كردهاند بايد تعيينتكليف شوند، ارائه طرح توسط دانشگاه تهران بايد تحت ضوابط و چارچوبهاي تعريف شده صورت گيرد و سكونت بايد به عنوان اصليترين كاربري محدوده دانشگاه تهران مورد نظر حرفهمندان قرار گيرد. اين مصوبه ابتداي راه است.