آينده از آنِ سينماي مستند
سام كلانتري
سالهاي پيش روي دنيا، سالهاي سينماي مستند خواهد بود؛ براي اين حرفم دليل دارم: اگر به جهان فيلمهاي مستند نگاه كنيد، درخواهيد يافت كه شرايطي در دنيا براي اكران اين فيلمها به وجود آمده كه باعث شده مستند در سالهاي گذشته و همچنين در سالهاي روبهرو، با سرعت شگفتآوري در بين مردم جا باز كند. اگر فكر ميكنيم قرار است سينماي مستند به باكس آفيس راه پيدا كند تلقي اشتباهي است، چرا كه نه قرار بوده اين اتفاق بيفتد و نه قرار است در آينده شاهد اين اتفاق باشيم. اما آنچه اهميت دارد اين است كه اقبال مردم نسبت به اين سينما رو به گسترش است و در اين هيچ شكي وجود ندارد. در دو دهه گذشته ما هيچ بحثي راجع به اكران فيلمهاي مستند نداشتيم و تنها راه نمايش اين فيلمها تلويزيون بوده است اما درحال حاضر در كشورها و سينماهاي دنيا و همينطور در كشورهاي صاحب سبك - چه در حوزه مستند و چه در حوزههاي ديگر- شاهد اكران سالي يك تا دو مستند خوب به صورت گسترده هستيم، مستندهايي كه در مسير اكران ميتوانند مخاطبان خود را پيدا كنند، مستندهايي كه تماشاگران براي تماشايشان بليت ميخرند و پول پرداخت ميكنند، اين در حالي است كه تا همين دو دهه پيش اين سطح گسترده استقبال از فيلم مستند اساسا وجود خارجي نداشت. حالا اين پرسش به وجود ميآيد كه آيا مخاطبان فيلمهاي مستند در دنيا گستردهتر شدهاند يا اكران سينمايي اين فيلمها گسترش پيداكرده است؟ در پاسخ بايد گفت اگر اين روند با افزايش روبهرو بوده به خاطر توسعه زمينههايي است كه براي نمايش فيلمهاي مستند فراهم شده است، مثل وي او ديها، پلتفرمها و همچنين شبكههاي كابلي و... اين پديدهها باعث شدهاند مخاطبان فيلمهاي مستند در دنيا افزايش پيدا كنند.
شما نگاه كنيد و ببينيد بسياري از شبكههاي دنيا براي ساخت فيلمهاي مستند چه پولهاي هنگفتي خرج ميكنند كه اين هزينهها به طرز شگفتانگيزي در چند سال اخير افزايش پيدا كرده است. وقتي چنين هزينههايي براي ساخت فيلمهاي مستند صورت ميگيرد، بايد به نحوي اين سرمايه برگشت پيدا كند كه البته حتما برميگردد وگرنه سازندگان پول خود را چرا بايد براي ساخت اين فيلمها به كار بگيرند؟ آيا پولشان را از سر راه آوردهاند؟
من مطمئنم در بحث وياوديها، حداقل در سه سال آينده حجم فروش از درآمد آن چند برابر اكران سينماها ميشود. اگر با اغماض بنگريم، ميبينيم كه سينماي ايران در سال سيصد ميليارد تومان آورده مالي دارد كه سهم فيلمهاي مستند در اين چرخه مالي ظرف چند سال آينده بسيار جدي خواهد بود. باز هم ميگويم؛ به نظر من در سالهاي آينده با رشد تكنولوژي اتفاقهاي خوبي براي اين سينما خواهد افتاد. حتي با طيف فيلمهاي مستندي مواجه ميشويم كه در اكران آزاد به نمايش درآيند، كما اينكه تا كنون هم اين اتفاق افتاده است، حتي معتقدم به زودي اكران سرگروه را هم براي فيلمهاي مستند خواهيم داشت.
بيايد درك كنيم كه در مقوله اكران و مخاطبان، سينماي داستاني و مستند از همه نظر، به خصوص طيف مخاطبان، با هم فرق دارند با اين حال هم فروش فيلمهاي مستند در گروه هنر و تجربه و سينماهاي آن زياد شده و هم مردم در قياس با گذشته بيشتر به تماشاي فيلمهاي مستند مينشينند. اين شيب صعودي است و قرار نيست به يكباره تمام سينماها به فيلمهاي مستند اختصاص داده شود. در دنيا شرايط براي فيلمهاي مستند همين گونه است اما همين كه اين مرزهاي پوسيده درباره مفاهيم داستاني و مستند در سينماي جهان برداشته شده و فيلمهاي مستند در فستيوالهاي مهم جهاني در كنار فيلمهاي داستاني داوري ميشوند و مرزها و دستهبنديها برداشته شده و عيار فيلمهاي مستند در كنار فيلمهاي داستاني سنجيده ميشود، قدم بسيار بزرگي برداشته شده كه تنها يك دليل دارد و خبر از يك واقعيت مهم ميدهد: سينماي مستند قدرتمند است.