به مناسبت افتتاحيه گالريهاي «شيرين»، «اُ» و «آتبين» در اولين جمعه تابستان
جمعه روز بدي نبود
فاروق مظلومي
روايت اول؛ گالري شيرين
نمايشگاه انفرادي فرح اصولي با عنوان «مه و خورشيد» هفتم تير ماه نخستين افتتاحيه تابستان امسال در گالري شيرين بود. فرح اصولي كه نامش با بازخواني و ديگرنمايي مينياتور پيوند خورده است، نقاشي شناخته شده براي ايران و جهان نقاشي است. اين مجموعه، آثاري از اين هنرمند را در دهه شصت و اجراهاي بين سالهاي 83 تا 88 را به نمايش گذاشت كه جمعه گذشته شاهد رونمايي از نسخهاي چاپي از اين آثار با عنوان «مه و خورشيد» هم بوديم كه خود بازنمايي جديدي از مينياتور مدرن ايران بهشمار ميرود. راستي چرا بعد از چهار دهه شخصيتهاي مينياتور اين نقاش را ترك نميكنند؟ يا نقاش آنها را ترك نميكند؟ آنچه من از گفتوگو با نقاش دريافتم اين است كه مينياتور و خانم اصولي درهم تنيدهاند و تفكيكشان ممكن نيست. اغلب منتقدان و خود نقاش به مفهومي بودن آثار اصرار ميورزند اما در نگاهي فرماليستي و جذاب براي فرماليستها، در بسياري از آثار خانم اصولي فرمِ عريان و قوي اجازه ارتباط با مفهوم اثر را نميدهد و مخاطب جدي را تحت تسلط ميگيرد. متاسفانه وقتي هنرمندي عنوان مفهومي را ميگيرد ديگر نگاه فرماليستي به آثارش فراموش شده و عناصري مانند فعاليت مستمر و پويايي اثر كه مربوط به فرم است از نگاه منتقد و مخاطب دور ميماند. در اين نمايشگاه در آثار چاپي، فرم نمود بارزتري داشت چراكه با ورود عاملي صنعتي مانند چاپ، بخشي از توجه به مفهوم اثر
صرف توجه به مراحل توليد اثر ميشود. در آثاري هم كه روي ورقي شفاف ارايه شده بودند و نوردهي لازم را از پشت داشتند، حضوري سيال براي اين آثار ايجاد شده بود و نوعي زندهنمايي براي شخصيتهاي مينياتور احساس ميشد. برخورد مخاطب با آثار چاپي در اين نمايشگاه از نگاه دوربين برزين بهارلويي كه نوعي ثبت رويداد ميكند، دور نمانده بود.
چگونگي برخورد و مشاركت مخاطب در گالري با فضاهاي ديگر بسيار متفاوت و قابل بررسي است، از اين نظر ثبت و ارايه اين عكسها فيالذات يك پروژه هنري است. نقاش ميگويد در مجموعه حاضر مينياتور را با چاپ و با تكنيك سيلك ارايه كرده است و
تحت تاثير اتفاقات ساده و ارزشمند زندگي، آثارش خلق شدهاند؛ مثلا خيره شدن به خوشه انگور لحظهاي پس از موشكباران تهران. اصولي آرامش مينياتور ايراني را تحت تاثير رهايي از استيلاي مغولها بر ايران ميداند و گويا نقاش در آثار مينياتورهاي مدرن خودش هم دنبال آرامش انساني است كه درگير مدرنيته شده است. در بخشهايي از آثار اصولي به جهت تفكيك دقيق فضاها از همديگر نگاه مدرنيستي ديده ميشود و در بخشهايي از همين آثار ميتوان نقاشي انتزاعي را ديد، البته تركيب مفاهيم مدرن با مفاهيم اسطورهاي و باستاني ايران هم راهي است كه سالهاست اصولي پيش رو دارد.
روايت دوم؛ گالري اُ
نمايشگاه انفرادي رسول اكبرلو در گالري اُ . بعد از ديدن پرترههاي اين هنرمند و ديگر نقاشاني كه به پرتره نگاه ويژه دارند به اين نتيجه ميرسيم كه جرياني در پرترهنگاري معاصر در حال رشد است كه به دغدغههاي انساني در انسانهاي داخل پرتره ميپردازد. به هر حال انسانهاي مدرنيته و بعد از آن دغدغهمندتر از نسلهاي ماقبل خودشان هستند. عليرغم اينكه در آثار اكبرلو فضاي نقاشي از اشيا مختصر و محدودي برخوردار است، همين اشيا كاركردي فعال به همراه پرتره دارند. آدمهاي اكبرلو عموما يا نشستهاند يا خوابيدهاند، پرتره ايستاده كمتر به چشم ميخورد و اين موضوع به همراه رنگهاي مات و نگاههاي مبهم، فضايي خسته و ديستوپيايي -ويران شهري- به شهروندان تابلوهاي اين نقاش آكادميك جوان داده است. در بعضي از تابلوها حركت خطوط قلم در جهت مخالف حركات جاري بر اندام انسان - مثلا خطوط پا- نشان ميدهد، اكبرلو قصد بازسازي آنچه را كه ديده، نداشته است. اين نقاش توانا ميتوانست با انتخاب قاب عمودي براي پرتره انساني كه روي كاناپه خوابيده است، فضايي پيچيدهتر براي مخاطب ايجاد كند و نقش قاب را از يك محدوده اجباري و متناسب با اثر به يك فضاي موثر ارتقا دهد.
روايت سوم؛ گالري آتبين
«لحظه قبل از ادراك» عنوان مجموعهاي از سامان فرهنگي بود كه نمايش آن در گالري آتبين افتتاح شد. فرهنگي از نقاشان دهه شصت به شمار ميرود كه سابقهاي آكادميك و خودآموختگي در نقاشي در كارنامهاش ديده ميشود و به گفته خودش بعد از هنرستان اغلب اوقات دلبسته نقاشي انتزاعي بود. در اين نمايشگاه هم آثاري انتزاعي را ارايه كرده است. با ديدن آثار سامان فرهنگي اين جمله ماندگار از فيلسوف معاصر هانس گئورگ گادامر به ذهنمان خطور ميكند: ذوق و نبوغ از قواعد موجود و تثبيت شده پيروي نميكند و از خود قواعدي هم بر جاي نميگذارد. فارغ از عدم امكان ورود به قواعد در اين آثار، حتي نامگذاري اين آثار هم ممكن نبود و اين حسن كار است كه در برابر هرگونه معادلسازي متني مقاومت ميكند و تنها درك و دريافت تصويري را برميتابد. استفاده از مواد و تكنيكهاي مختلف در آثار اين نمايشگاه نشان ميدهد هنرمند معاصر آزادتر از هنرمندان نسلهاي قبل است و فرهنگي از اين آزادي حداكثر بهره را برده است. جسارتي كه در كارهاي فرهنگي ديده ميشود عدم استفاده از فيگورهاي قابل شناسايي است؛ اين هنرمند براي رضايت بازديدكننده كاري خلق نكرده است. مينياتورهاي مدرن خانم فرح اصولي در گالري شيرين، پرترههاي انسانساز رسول اكبرلو در گالري احترامبرانگيز اُ و آثار فعال و جستوجوساز سامان فرهنگي با ميزباني شايسته گالري آتبين تا نوزدهم تير ماه چشم انتظار طرفداران هنرهاي اصيل تجسمي هستند.