درباره مجموعه داستان «بانو آماليا» نوشته السا مورانته
نويسندهاي از جهان مدرن
فاطمه نيساري
بانو آماليا، يكي از داستانهاي معروف السا مورانته است. داستاني كه به همراه دو داستان ديگر از اين نويسنده، مجموعهاي به همين نام را تشكيل دادهاند. ماجراي داستانهاي مورانته معمولا در فضايي سورئاليستي و فانتزي ميگذرند. داستانهايي با سويههاي اخلاقي و معمولا انسانمحور. مورانته نويسندهاي است كه ميكوشد، هستي و زندگي را در قالب فهمي از جنس خلاقيت ادبي ارايه كند. نويسندهاي سختگير كه گفته ميشود هر كدام از كارهاي كوتاهش را بيش از 20 بار بازنويسي ميكرده. براي درك دنياي مورانته لازم نيست كه همه كارهايش را بخوانيم چون او در هر داستان چنان نمودي از نوشتن منحصر به فرد را پيش روي ما ميگذارد كه خود به خود اقناعكننده است. آدمهاي داستاني مورانته از آن نوع آدمهايي هستند كه به وفور در اطراف ما ديده ميشوند، طيف گستردهاي از رنگهاي انساني كه هر كدام در نهان خود هزاران داستان ناگفته دارند.
در داستانهاي مورانته با موقعيتهايي غريب مواجه مي شويم كه در عين حال به شدت باورپذيرند. موقعيتهايي برامده از لحظههاي زندگي و شكار تيزبينانه موضوع از سوي نويسنده. آنچه كه خواننده مورانته را درلذت ازمتن سهيم ميكند، نگاه آميخته با هنرمنديو موشكافانه است. نگاهي كه خواننده به محض آغاز يك داستان به تلنگرهاي حسي آن پي ميبرد.
موفقيت مورانته در داستاننويسي مديون تيزهوشي و درايت او در درك و تحليل مسائل پيراموني است. او به خوبي آدمها را ميشناسد و به زيبايي به آنها نزديك ميشود و روايتشان ميكند. جهان داستاني اين نويسنده، جهاني مندرآوردي نيست و اصولا سعي نميكند، خوانندهاش را با انتخاب موضوعاتي سخت آزار بدهد. او تمايل دارد كه مخاطب به محض آغاز يك داستان با شخصيتها به نوعي تفاهم از جنس همذاتپنداري برسد. تلاشي براي نوشتن ديگرگونه داستان كه او به زيبايي از پسش برآمده است. با خواندن داستانهايي چون «بازي پنهاني، مادربزرگ و بانو آماليا» به اين نتيجه ميرسيم كه السا مورانته نويسندهاي با تمايل جهانوطني است زيرا ساخت فضاهاي داستاني و روحيات شخصيتها را نميتوان در مرزي مشخص از يك كشور تصور كرد. شخصيتهاي مورانته آكنده از نوعي دلهرهها و شاديهايي هستند كه در تمام دنيا مشترك است. مورانته از جمله نويسندگانياست كه تكنيكهاي داستاني را دركنار واقعيتهاي پنهان دركنار هم قرار ميدهد و از دل اينكار معجوني قابل باور به وجود ميآورد.او به عنوان نويسندهاي از جهان مدرن همواره به پيوندهاي تاريخي و تاثير تمدنها بر يكديگر تاكيد دارد. شخصيتهاي مورانته از آن نوع شخصيتهايي هستند كه مانند «آنتونيا» در داستان بازي پنهاني و «النا» در داستان» مادربزرگ همواره از رنجهاي ديگران در رنجند و مدام در پي يافتن مفري جهت آرامشبخشي هستند. همانگونه كه در مقدمه كتاب هم آمده با وجود ضرباهنگ سريع زندگي امروز، اوقات ما پر است از فراغتهاي كوتاه و فرصتهاي طلايي. اتاق انتظار پزشك و صف بانك و وقتهايي كه توي تاكسي و مترو ميگذرانيم، ميتواند وقت سرك كشيدن از پنجرهاي كوچك به جهان عجيب شاهكارهاي ادبي شود. بارها اتفاق افتاده كه تلاش كردهايم، مطالعه يكي از اين شاهكارها را آغاز كنيم اما به دليل هيبت اثر، نداشتن زمان كافي يا همگام نشدن با حال و هواي داستان از اين كار باز ماندهايم. در اين مواقع دسترسي به گزيدهاي خوشخوان و مناسب ميتواند جرات و شوق مطالعه آثاري كه خواندنش كاري شاق به نظر ميرسيد را در ما برانگيزد. براي آشنايي بيشتر با نويسنده بايد بدانيم كه السا مورانته، رماننويس، داستاننويس، شاعر و مقالهنويس ايتاليايي سال 1912 در رم به دنيا آمد و دوران كودكي سختي را گذراند. پدر و مادر او ازدواج نكرده بودند و به همين دليل او در خانه پدرخواندهاش آگوستو مورانته، مربي دارالتاديب بزرگ شد. او از 13 سالگي داستانهايي در مجلات و روزنامههاي متعدد مخصوص كودكان منتشر كرد و در 18 سالگي تصميم گرفت، خانواده و تحصيل را رها و زندگياش را وقف نوشتن كند.
مورانته از سال 1939 تا 1941 با هفتهنامه اوگي همكاري كرد؛ مجلهاي كه در دهه 70 با شمارگاني نزديك به يك ميليون نسخه پخش ميشد و هنوز هم به راه خود ادامه ميدهد. او در سال1941 با آلبرتو موراويا، يكي از رماننويسان برجسته ايتاليا در قرن بيستم ازدواج كرد و در سال 1943 با او همراه شد تا دوران تبعيد در اردوگاه فاشيستها را تا سال 1944 با هم بگذرانند.
السا مورانته، اولين رمانش «نيرنگ و جادو» را در سال 1948 منتشر و به خاطرش جايزه ويارجيو را دريافت كرد. در سال 1957 نيز براي رمان «جزيره» آرتورو جايزه استرگا را از آن خود كرد. از اين رمان فيلمي با همين عنوان در سال 1962 در فرانسه ساخته شد. مورانته پس از انتشار جزيره آرتورو به اسپانيا رفت و بعد به روسيه، چين و در نهايت در سال 1960 به ايالات متحده سفر كرد. در امريكا با جوان نقاشي به نام بيل مارو آشنا شد. بيل در سال 1962 خودكشي كرد. مورانته سال بعد مجموعه داستان «شال اندلسي» را به بازار فرستاد سپس در تهيه فيلم «انجيل به روايت متي» به كارگرداني پير پائولو پازوليني مشاركت كرد. اين فيلم در سال 1964 اكران و برنده دو جايز شد. او پس از يك دهه سكوت در سال 1974 رمان بزرگ «تاريخ» را منتشر كرد كه هم تشويق منتقدان را برانگيخت و هم در فهرست پرمخاطبترينهاي جهان جاي گرفت. نسخه تلويزيوني اين رمان نيز سال 1986 به علاقهمندانش عرضه شد. مورانته در سال 1982 نيز رمان «آراكولي» را منتشر كرد كه ترجمه فرانسوي آن جايزه رمان خارجي مديسي را در سال 1984 براي او به ارمغان آورد.
السا مورانته در سال 1983 در پي بيماري ناشي از شكستگي استخوان رانش خودكشي كرد اما ناكام ماند. او سرانجام در سال 1985 درگذشت.
از ديگر آثار السا مورانته ميتوان به مجموعه داستانهاي بازي پنهاني(1941)، ماجراهاي شگفتانگيز كاتري دالا ترچيولينا(1942) و داستانهاي فراموش شده، اشاره كرد كه پس از مرگ او در سال 2002 منتشر شد. از او دو مجموعه شعر، تعداد بسيار زيادي نامه و نيز ترجمه داستانهاي كاترين منسفيلد به زبان ايتاليايي به جا مانده است.