• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4406 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۵ تير

ادامه از صفحه اول

سعدي ‌خواني مامور سيا

نكته اينجاست كه در همان گفت‌وگوي دو نفره، مامور امريكايي بدون هيچ مقدمه و موخره‌اي، وسط بحث از جاسوس مورد نظر مي‌پرسد رابطه‌اش با ادبيات كلاسيك فارسي چطور است و بعد به او مي‌گويد:«من از زماني كه گلستان سعدي رو شناختم، زندگي‌ام زير و رو شد. شما شايد باورت نشه، اينقدر كه اين كتاب در تقابل با ايران به من كمك كرده، منابع مالي امريكا و قدرت دولت امريكا نكرده! اين كتاب شاهكار بشره. توصيه مي‌كنم شما هم بخونيدش.» اين عين ديالوگ نقل ‌شده است كه جمله «اين كتاب شاهكار بشره» روي تصوير جلد «گلستان» تصحيح دكتر غلامحسين يوسفي شنيده مي‌شود. در اين يكي، دو روز ديدم كه بعضي از طرفداران سريال در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌گويند، منظور آن جاسوس سيا، شناخت ايرانيان از روي كتاب «گلستان» است. اما قبول بفرماييد كه اين حسن تعبير با عبارت «تقابل با ايران» جور درنمي‌آيد و تازه براي شناخت ايران و ايراني چه نيازي به «قدرت دولت امريكا» است كه كتاب شريف «گلستان» با آن مقايسه شود! پس اين ديالوگ چه معنايي دارد؟ مي‌دانيم كه 8 فصل يا باب «گلستان» عبارت است از: در سيرت پادشاهان، در اخلاق درويشان، در فضيلت قناعت، در فوايد خاموشي، در عشق و جواني، در ضعف و پيري، در تاثير تربيت و در آداب صحبت. از بين اين ۸ باب تنها چيزي كه در نظر اول ممكن است به سياست مرتبط باشد، باب «در سيرت پادشاهان» است كه آن هم شايد جاسوس امريكايي خوب نخوانده باشد و نفهمد كه تمام ۴۱ حكايت اين باب، توصيه‌هايي به سلاطين، وزرا و دولتمردان براي رعايت حال خلق است وگرنه نويسنده و كارگردان «گاندو» حتما خوب مي‌دانند كه داستان آن دو برادر كه «يكي خدمت سلطان كردي و ديگر به زور بازو نان خوردي» در همين باب است، يا آن حكايت كوتاه و كوبنده كه «يكي از ملوك بي‌انصاف پارسايي را پرسيد: از عبادت‌ها كدام فاضل‌تر است؟ گفت: تو را خواب نيم‌روز تا در آن يك نفس خلق را نيازاري.» بنابراين، اين باب هم به كار دشمنان ايران و انقلاب نمي‌آيد. از سريال چند قسمتي بيشتر نمانده و معلوم نيست كه آن ديالوگ و وسط كشيدن پاي «گلستان» در يك ماجراي جاسوسي، كاركردي داستاني در باقي سريال دارد يا نه؟ اما حتي اگر هم چنين باشد و حرف آن جاسوس عليه ما عليه، بعدا معناي خاصي پيدا كند، باز اين را چه كار كنيم كه سريال تلويزيوني اثري است براي عموم كه ممكن است مخاطب قسمت‌هاي بعدي‌اش را نبينند و نفهمد كه چرا در آن يك قسمت، اين كتاب ابزار «تقابل» با ايران معرفي شد. البته كه شايد هم اين ‌طور نشود و ماجرا صرفا يك كج‌سليقگي در ديالوگ‌نويسي باشد. چون نه سازندگان سريال «گاندو» و نه هيچ ايراني ديگري حتي منتقدان سعدي، واقعا چنين اتهامي به كتاب «گلستان» نمي‌زنند. اما اين ديالوگ و آن سكانس از سريال، يادآور آن قاري قرآن است كه سعدي در باب چهارم «گلستان» تعريف كرده كه بد و بي‌قاعده مي‌خواند و صاحبدلي بر او گذر كرد و گفت اگر براي ثوابش و براي خدا مي‌خواني، خواهش مي‌كنم «از بهر خدا مخوان.» حالا حكايت ماست. دوستان عزيز! به خاطر خدا شما تبليغ ادبيات كهن نكنيد!

زنان و فصل نويني در روستاها

اين اتفاق يعني پررنگ‌تر شدن بيش از پيش حضور زنان در مديريت روستاها در واقع از لايه‌هاي پايين جامعه شروع شده است به اين معنا كه جامعه كم‌كم دارد، اهميت و لزوم حضور زنان در عرصه‌هاي مختلف جامعه را مي‌پذيرد ضمن آنكه خود زنان نيز هر روز بيشتر از پيش اعتماد بيشتري براي پذيرفتن مسووليت‌هاي مختلف مديريتي پيدا مي‌كنند و البته جامعه هم به آنها بيشتر اعتماد كرده و بعد از مشاهده مديريت آنها در سطح خانواده به اين نتيجه رسيده كه زنان مي‌توانند، نقش‌هاي مهم‌تري را در سطوح مديريتي برعهده داشته باشند. در روستاها نيز انتخاب زنان به عنوان نمايندگان روستاييان در دهداري‌ها فرصت كم نظيري است براي ايجاد يك تحول اجتماعي بنيادين در روستاها. همچنين شايد حضور زنان در دهياري‌ها موقعيت خوبي باشد براي خلق فرصت‌هاي جديد اقتصادي در روستاها تا مرداني كه براي كار به شهرها مراجعه كرده‌اند به روستاها بازگردند و روستاها از رونق بيشتري برخوردار شوند و درنهايت پيوستگي خانوادگي در نهادهايي به نام روستاها بيشتر و بيشتر شود. پس بايد اين اتفاق را به فال نيك گرفت و اميد داشت كه شرايط جديدي با حضور زنان در مديريت براي توسعه روستاها به وجود آمده باشد و جامعه سهم تمام اقشار خود را براي تصدي پست‌هاي مديريتي بپذيرد و فرصت‌هاي مديريتي را براي آنها فراهم كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون