در نشست «مردم، نهادهاي محلي و مديريت بحران» مطرح شد
كمككنندگان شناختي از فرهنگ محلي نداشتند
گروه اجتماعي
«نرگس حاجيوند»، رييس شوراي شهر دورود، «ناديا امرايي»، معاون عمراني فرماندار پلدختر و «مكي شمخاني» شهردار دارخوين در خوزستان در چهارمين جلسه از سلسله نشست «سيل؛ در جستوجوي مديريت مردمي بحران»، در خانه گفتمان شهر به بيان مشكلات و تجربيات خود در سيل اخير پرداختند. محور اين نشست، «مردم، نهادهاي محلي و مديريت بحران» بود و تلاش شد تا به پرسش كليدي «چرا نهادهاي محلي در مديريت بحران مهم هستند»، پاسخ داده شود. به گزارش روابط عمومي خانه گفتمان شهر، در ابتداي اين نشست، «نرگس حاجيوند»، رييس شوراي شهر دورود با حاضران سخن گفت.
او پس از ذكر اين نكته كه اين شهر 120هزار نفر جمعيت دارد، بيان كرد: دورود به دليل تلاقي دو رودخانه تيره و ماربره چنين نام گرفته است. در سيل اخير، مردم با مسوولان همراه شدند و شهر از خطر نجات پيدا كرد و سعي كرديم به مردم بقبولانيم كه خطر سيل جدي است زيرا مردم باور نداشتند و بهويژه آنكه دو سد كمال صالح و مروك كه در بالادست دورود قرار دارند نيز در آستانه سرريزشدن بودند، بايد فكري ميكرديم. در اين ميان توانستيم معتمدان محلي و شوراياريها را نيز با خود همراه كنيم و حتي از آنها پيشنهاد بگيريم. او ادامه داد: در اين حادثه، مردم خود را در كنار مسوولان ميديدند و وسايل خود را به رايگان در اختيار ما گذاشتند و حتي بيش از ما، آنها پاي كار ماندند. همچنين نهادهاي محلي به سرعت وارد كار شدند و ابتكار عمل را به دست گرفتند تا جايي كه ماجرا در دورود وارد سطح ملي نشد و البته نقاط ضعف مشخص شد كه يكي از آنها، كمبود امكانات در شهرداري، موقع بحران بود. اين مقام مسوول در استان لرستان خاطرنشان كرد: اما پس از بحران، تسهيلاتي كه در اختيار سيلزدگان قرار گرفت، بسيار كم بود و آنها كه ميخواهند خانه خود را از نو بسازند، بايد خودشان هم سرمايهاي داشته باشند كه غالبا ندارند. پس يا بايد خودِ دولت دست به كار ساخت شود يا به شهرداري اجازه ساخت دهد. حتي همين حالا كه با وجود پشت سر گذاشته شدن خطر سيل در دورود، خطر رانش زمين و مهمتر، زلزله وجود دارد، نميتوان مردمي كه خانه ايمن ندارند را از خانههايشان بيرون آورد و زمين داد. اما پيش از آن، بايد در اين زمينه طرح جامع مدون و مصوب شود و پيشبيني اساسي و كاربردي صورت پذيرد و من قول ميدهم در دوره مسووليت خود آن را به نتيجه برسانم. سپس «ناديا امرايي»، معاون عمراني فرماندار پلدختر، تجربيات خود را از سيل فروردين سال جاري با حضار در ميان گذاشت. او از اين شهر 75هزار نفري با جغرافيايي خاص و خشن گفت كه ميزبان تمام روانابهاي لرستان است و سپس بيان كرد: ما از دوم فروردين در آمادهباش كامل بوديم و بنا شد تا شهرها و روستاها را تا حد امكان ايمن كنيم و البته سيل پنجم فروردين ما را هشيارتر كرد. در نتيجه بخشداريها و دهياريها را آگاه كرديم چون فقط در سيل پنجم فروردين، راه ارتباطي يازده روستا بهطور كامل قطع شد و نگران جان مردم بوديم اما مردم سيل را باور نداشتند. حتي وقتي من بعد از سيل با پيردمردهاي 80-70 ساله صحبت ميكردم، هيچيك سيلي با اين ابعاد را به ياد نداشتند. ما از سه روز قبل از سيل، به مردم اعلام خطر كرديم كه خانههاي خود را خالي كنند ولي به دليل همين سابقه بدون سيل در پلدختر، مردم تا ساعات آخر قبل از حمله آب هم حاضر به ترك خانههاي خود نبودند. خودِ من به همراه همكارانم در دستگاههاي ديگر مانند ارتش، هلال احمر و نيروي انتظامي، ساعت 30: 6 صبح آن روز در شهر حركت كرديم و درِ تكتك خانهها را زديم ولي برخي هنوز خواب بودند و اين باورناپذيريشان، به خودشان آسيب زد هرچند خوشبختانه خيليها ترك كردند و تنها دو نفر در پلدختر جان خود را از دست دادند. او در اين باره اضافه كرد: از ساعت 3 بامداد روز دوازدهم فروردين كليه خطوط تلفن بهخاطر فيبر نوري قطع شد و حتي لوله انتقال گاز اتيلن منفجر شد. صبح آن روز حجم آب چنان بود كه از ساعت 9:35 تا 10:20 صبح، از 30 سانتيمتر به 3.5 متر رسيد. در پي اين حادثه، 60 كيلومتر از جاده آسفالته خرمآباد – پلدختر از بين رفت. همچنين 300 واحد مسكوني و تجاري آسيب ديد و 700 واحد مسكوني نيز به طور كامل تخريب شد و حتي در برخي از آنها، تا شش متر زيرِ پي خانه هم خالي شد. در آن روز، حجم سيل چنان بود كه امكان رفتن از بخش غربي به شرقي شهر ممكن نبود و دو پلي هم كه روي رودخانه بود، راه امني نبود. او درباره گسترش لجامگسيخته شهر گفت: در دهه شصت، نيمي از شهر در قوس مياني رودخانه كشكان بدون توجه به سيلخيزي آن توسعه يافت كه در سيل، 40 درصد از آن نيم تخريب شد و محلههايي هم بودند كه بيش از 60 درصد نابودي داشتند. متاسفانه در گذشته، بستر رودخانه كشكان به دليل تصور خشكسالي پر شد و حتي 30 متر تنگتر هم شد و اين، كار را دشوار كرد و چنان شد كه حتي ديوارهاي ساحلي و خاكريزهاي قوس مياني هم به كار نيامد و در برابر آن حجم عظيم كه به همهجا ميكوبيد و نابود ميكرد، يك شوخي بيش نبود زيرا دبي معمولِ 3700 مترمكعب بر ثانيه، به عددِ 6000 رسيده بود.
اين مقام مسوول در استان لرستان تصريح كرد: با اينكه شهر، سيلخيز بود ولي امكانات بسيار محدود بود و البته نوع رسوبات و چسبنده بودن آن، كار آواربرداري را بسيار سخت كرده بود. از آنجا كه بحرانها در چنين مواقعي، افزايش و تغيير مييابند، همين رسوبات وقتي خشك شدند، چنان بودند كه در پلدختر گردوغبار پديد آوردند و بحران تازهاي ساختند. از روز دومِ پس از حادثه، با حجم امكانات و آدمهاي جديد مواجه شديم كه مديريت واحد نداشتند و مديريتپذير هم نبودند زيرا كوچكترين شناختي از اقليم و فرهنگ محلي نداشتند و گاهي كار ما را هم سخت ميكردند. او درباره آسيبهاي پس از سيل گفت: افزون بر واحدهاي مسكوني و تجاري، به نهادهاي دولتي شهر، ورزشگاه، دانشگاه و مدارس پلدختر نيز آسيب اساسي وارد آمد. در مجموع چيزي حدود هزارميليارد تومان خسارت وارد شد. جز اين، چون اقتصاد پلدختر بر پايه باغداري و كشاورزي و تجاري است، حالا خيلي از آنهايي كه واحد تجاري خود را از دست دادهاند در وضعيت بسيار بدي بهسر ميبرند، چون ديگر منبع درآمدي ندارند. ما اگرچه بنياد مسكن انقلاب اسلامي را قانع كرديم كه مردم خانههايشان را خودشان بسازند اما با وام 80 ميليون توماني مگر ميشود خانه از بين رفته را از نو ساخت و به همين دليل، آنها كه چيزي از خانهشان باقي مانده، ترجيح دادند مرمت كنند و در همان خانه كه شايد امن هم نباشد، زندگي كنند. چون بايد وام متناسب با خانه پيشين هركس باشد، نه اينكه ديد يكسان داشت. او تاكيد كرد: شهرها نيازمند اعتبار هستند تا زيستپذير شوند چون فرآيند بازسازي و نوسازي سخت و طولاني است و حتي خانوادهها وسايل زندگيشان را از دست دادهاند. در اين ميان البته برخي هم مهاجرت كردهاند يا تصميم به آن دارند چون تا پلدختر دوباره مهياي زندگي شود، مشمول زمان بسيار ميشود. همه اينها باعث شده تا مردم هنوز عصبي باشند و ناراحتيهاي روحيشان، تسكين نيافته باشد. جالب است بدانيد وقتي مردم ديدند خانه مسوولان ازجمله خودِ من هم تخريب شده است، دلگرمي پيدا كردند و مسوولان را از خود دانستند.
«مكي شمخاني»، آخرين سخنران اين جلسه بود. او كه شهردار دارخوين است، درباره شهري كه به تازگي و در ده سال گذشته، به جرگه شهرهاي ايران پيوسته است، گفت: در روز پنجم فروردين به همراه فرماندار به بازديد منطقه رفتيم و از همان موقع، دبي آب در حال افزايش بود. ساحل اين شهر، هيچ سيلبند نداشت كه اقدام به ايجاد آن شد. همچنين نقاط حساس و فاقد امكانات شناسايي شد. سيلبند بيش از 24 ساعت مقاومت نكرد اما مردم به ياري ما آمدند و خودِ من تلاش كردم در همه روزهاي بحران در صحنه و در كنار مردم حاضر باشم. كمپرسي و لودر و كاميونهاي خاكبرداري را از جاهاي مختلف و بعضا ازسوي خودِ مردم، به كار گرفتيم.