حق حاكميت ملي و...
محسن رهامي
پس از خروج دولت امريكا از توافقنامه برجام شرايط ملي و بينالمللي خاص و بسيار حساسي براي كشور ما پيش آمده است. دولت امريكا از يك طرف تلاش ميكند كه روز به روز عرصه را به فعاليتهاي تجاري و اقتصادي ايران تنگتر كند و با كمك گرفتن از قدرت و روابط وسيع سياسي- نظامي و اقتصادي ساير كشورها را هم با خود همراه كند تا به آنچه كه قبلا اعلام كرده است- يعني به صفر رساندن فروش نفت ايران- جامه عمل بپوشاند. از طرف ديگر با استفاده از تمامي ابزارهاي ديپلماسي و تبليغاتي جهاني كه در اختيار دارد، دولت ايران را دعوت به مذاكره و نشستن پاي ميز برجام خودخواسته ديگري ميكند و ...
براي اين منظور از دولتهاي مطرح جهاني- همچون دولت ژاپن و فرانسه و امثال آن- هم بهره ميگيرد، و از نخستوزير ژاپن ميخواهد جهت دعوت دولت ايران به مذاكره و رساندن پيام خود، به ايران سفر كند، آقاي ترامپ از اين طريق تلاش ميكند به افكار جهاني بقبولاند كه اين دولت ايران است حاضر به نشستن پاي ميز مذاكره نميباشد! در اين ميان دولتهايي كه منافعشان با دولت ترامپ و جمهوريخواهان امريكا همخواني بيشتري دارد، مانند دولت انگليس، با راهزني دريايي و استفاده از نيروي نظامي عليه كشتي حامل نفت ايران در ورودي مديترانه و تنگه جبلالطارق، براي تجارت دريايي و حمل و نقل و صادرات نفت ايران بحران ايجاد ميكند و در كانال سوئز هم دولت برآمده از كودتاي نظامي آقاي مُرسي سعي ميكند خوشخدمتي مشابهي به آقاي ترامپ نشان دهد. دولت جمهوري اسلامي ايران در چنين شرايطي، نشستن پاي ميز مذاكره را همانند مذاكرات دولتهاي ژاپن و آلمان پس از جنگ جهاني دوم با متفقين ميداند، زيرا كه مذاكرهاي كه تحت فشار تحريم و راهزني دريايي و تهديد خريداران نفت ايران و قطع صادرات نفت و درآمدهاي نفتي و فشارهاي جانبي صورت بگيرد، برخلاف حق حاكميت ملي و مصالح و منافع ملت ايران تلقي ميكند. از طرف ديگر سياست تنشزدايي و مصالحهآميز دولت ايران به علت تحريكات نظامي و اقتصادي امريكا و دولتهاي وابسته به امريكا، هر روز در معرض خطر قرار ميگيرد، گرچه ايران تاكنون از عهده حفظ چنين سياستي به خوبي برآمده است. بايد توجه داشت كه برجام يك معاهده بينالمللي است كه وظايف و تعهداتي براي همه طرفين معاهده در آن پيشبيني شده است. هدف از برجام تنها حل مسائل هستهاي ايران نبوده، بلكه مساله مهم ديگر برجام، عاديسازي روابط تجاري و اقتصادي ايران با ساير كشورهاي جهان نيز از جمله محتواي برجام ميباشد. دولت امريكا كه برجام را «يك توافق وحشتناك» اعلام ميكند، حالا متوجه شده كه اين توافقنامه در كنترل فعاليتهاي هستهاي ايران اهميت غيرقابل جايگزين دارد، ولي كدام مرجع بينالمللي يا كداميك از مقررات و معاهدات بينالمللي به دولت آقاي ترامپ اين حق را داده است كه معاهدات و تعهدات بينالمللي امضاشده توسط دولت قبلي امريكا را يكطرفه لغو كرده و به كلي از آن خارج شود و در عين حال ايران را به خاطر ناديده گرفتن يك بند- يا بندهايي- از همان پيمان- به زعم خود- به پاي ميز پاسخگويي و مذاكره- و يا بهتر بگوييم- ميز محاكمه- بكشاند؟! كدام معاهده بينالمللي اين حق را به دولت آقاي ترامپ داده است كه خود- يكطرفه- صادرات نفت ايران را- به خاطر پافشاري بر اجراي برجام، به عنوان يك توافقنامه بينالمللي و عدم پذيرش پيمان ديگر- تحريم كند و ساير كشورها را به خاطر داشتن روابط تجاري و اقتصادي با ايران تهديد به تحريم نمايد؟! به نظر ميرسد براي دولت ايران هيچ راهي مناسبتر از پافشاري بر حق حاكميت ملي و دفاع از منافع كشور از يك طرف، و اصرار بر پايدار بودن برجام- به عنوان يك توافقنامه بينالمللي تضمينكننده منافع طرفين در شرايط عادلانه- نباشد. ما بايد با تمام توان ديپلماسي و تبليغاتي خود تلاش كنيم كه خود را هرچه بيشتر عامل به تعهدات بينالمللي نشان دهيم و فعاليتهاي امريكا و اسراييل و ساير دول همسو را كه سعي ميكنند افكار عمومي جهاني را عليه ايران برانگيزند و ما را پيمانشكن و حامي تروريسم و امثال آن نشان دهند، تا به نوعي اجماع جهاني عليه ما فراهم كنند، خنثي سازيم.