برخيز و اول بكش (229)
فصل بيست و دوم
عصر پهپاد- نقشه براي ربودن موسوي
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
موسوي يكي از شيعيان فقيري بود كه ايرانيها در دهه 1970 شروع به سازماندهي آنها كرده بودند. همچنين او پيش از اينكه به درس طلبگي شيعه، اول در لبنان سپس در حوزههاي نجف كه توسط شاگردان آيتالله خميني و منطبق با برداشتهاي مذهبي او اداره ميشد، بپردازد در اردوگاه فلسطيني فورس 17 آموزش چريكي ديده بود. ذهن دقيق او، حافظه عالي و وفاداري به(آيتالله) خميني كه با تعصبش همخواني داشت به زودي او را به يك قدرت مذهبي مشهور در عراق و لبنان مشهور كرد و او را به يكي از بنيانگذاران هسته حزبالله تبديل كرد. براساس اطلاعاتي كه توسط اسراييليها جمعآوري شده بود، موسوي در تصميماتي كه به عماد مغنيه اين امكان را ميداد كه از كمپين تروريسم انتحاري خود عليه ايالات متحده و اسراييل شروع كند، دخيل بوده است. او معتقد بود كه يكي از هدفهاي اصلي حزبالله، نه يكي از اولويتهاي آن، بايد اخراج اي دي اف با ابزار جنگهاي چريكي باشد. او به طور مكرر در سخنرانيهايش اظهار ميكرد كه «آينده از آن مقاومت [عليه اشغالگري اسراييل] خواهد بود. تكبر اسراييليها را شكست خواهيم داد. فقط آنچه كه مطرح است، زمان است.» در ماه مه سال 1991 موسوي، دبيركل حزبالله كه اكنون تقريبا قدرتمندترين موقعيت سياسي و نظامي در لبنان را دارد، شد.از آغاز مشخص بود كه هر نوع عمليات ربودن در بيروت اكر امكانپذير نباشد به غايت سخت است. بنابراين تلاشها در عوض بر به دست آوردن اطلاعات درباره ملاقات آتي موسوي از جنوب لبنان كه با مرز اسراييل نزديك است، شد تا راحتتر بتوان او را گرفت.سرپرست بخش عمليات ضد تروريسم آمان، سرهنگ دوم موشه زاركا ايدهاي داشت مبني بر آنكه بر دهكده جيبشيت، تمركز شود؛ دهكدهاي كه 7 سال پيش از آن در 16 فوريه سال 1984 عوامل اسراييل راغب حرب را حذف كرده بودند. دهكده در جنوب لبنان قرار گرفته بود و محل خيلي راحتتري براي عمليات بود تا لبنان كه دفتر حزبالله در آنجا مستقر بود.در 12 فوريه سال 1991 آمان اطلاعاتي را كه منتظرش بود، دريافت كرد: طبق سنت همه ساله، حزبالله در سالمرگ شيخ حرب، راهپيمايي بزرگ سياسي را برپا ميكرد. در اين راهپيمايي مقامات ارشد حزبالله از جمله دبيركل آن موسوي و فرمانده ايراني سپاه پاسداران در آن شركت ميكنند.نقشه اوليه اين بود كه صرفا اطلاعات جمعآوري شود، راهپيمايي مورد مطالعه قرار گيرد و نقشه ربودن باشد براي سال بعد. زيرا به خاطر وضعيت ناجور اطلاعات اسراييل در مورد حزبالله در آن زمان، اين عمل بسيار سخت بود. در واقع در يكي از نشستهاي برنامهريزي، مشخص شد كه كسي در اتاق نميدانست كه حتي آيين مبنايي يادبود شيعه چي هست- چه زماني بيوه مرحوم را ميبينند يا اينكه چه زماني مردها در حسينيه جمع ميشوند. (يك سرهنگي كه پاياننامه دكترهايش در مورد حزبالله بود را براي توضيح احضار كرده بودند.) سرتيپ داني آرديتي، سرپرست اجراي ويژه عمليات با زبان ظريف اطلاعاتي تاكيد كرده بود كه هيچ راهي نيست كه او بتواند يك ماموريت فوري ربايش را توصيه كند. او از آمادهسازي براي راهپيمايي سال بعد در جيبشيت حمايت كامل كرد.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه