ادامه ازصفحه اول
اتحاد ظريف- زنگنه
روندهاي جاري را در سطحي معمول نگه ميدارد و... اما تحقق اين نكات در گرو آن است كه ايران بتواند نفتش را در هر سطحي كه لازم دارد، بفروشد. به عبارت ديگر، فقط اين ظريف نيست كه در حال كمك به زنگنه است، بلكه تداوم فروش نفت ايران به پيشبرد اهداف و برنامهها و چشماندازهاي وزارت امور خارجه نيز كمك ميكند. در كلامي ديگر، موفقيت زنگنه در تداوم فروش نفت است و از اين رهگذر ظريف نيز در مذاكرات و رايزنيها در هر زمينهاي كه باشد، موضعي قدرتمندتر خواهد داشت و بهتر ميتواند پيام مقاومت را به جهان ارسال و در كنار آن گزينه تعامل را مطرح و پيگيري كند. مايك پمپئو، وزير خارجه امريكا در كنفرانسي در توصيف ضرورت موفقيت تحريمها تاكيد كرد كه قطع فروش نفت ايران يعني پول كمتر براي حزبالله و كاهش نفوذ ايران در سوريه، لبنان و عراق. هدف امريكا فراتر از فشار اقتصادي به ايران است، آنها ميخواهند با ضعيف كردن ايران به اهداف ضدايراني خود برسند. در واقع امريكا با تروريسم اقتصادي به دنبال نابودي منابع و پتانسيلهاي دفاعي براي خلع سلاح ايران است. نگاه امريكا به قطع فروش نفت، ناظر بر اين هدف خطرناك است و دقيقا با تمركز بر همين مساله فروش نفت ميخواهد تماميت ارضي ايران را تهديد كند. دقيقا به اين خاطر است كه ادامه كارايي محور ظريف-زنگنه به نوعي دفاع از كيان ايران در برابر تهاجم خارجي است. خلاصه اينكه دو انتخاب شجاعانه روحاني در روزهاي كابينهچيني كه موجب عصبانيت بخش بزرگي از جناح مقابل شد، امروز محوري را تشكيل داده كه موجب عصبانيت همه ايرانستيزان شده است. اتحاد ظريف و زنگنه، تجميع منابع اين دو وزارتخانه و لياقت اين دو مدير، نهايتا نيرويي را تشكيل داده كه ميتواند هجمه فعلي عليه ايران را بشكند. به واسطه استمرار فروش نفت كه براي ايران هم ديگر تنها مربوط به اقتصاد نيست، بلكه فراتر از آن يك اسلحه قدرتمند سياسي است براي سنجش ميزان مقاومت كشور.
اعداد مرگ را ساده كردهاند
دستكم در يك مورد در سال 1389يك خودروي وانت پليس در پي تعقيب و گريز از مسير خود در شهر بمپور خارج شد و در حالي كه كنترل خود را ازدست داده بود، وارد خانهاي شده و ساكنان آن خانه از جمله يك دختر نوجوان را مصدوم كرد. مهمترين پرسش اين است كه چرا ما در قبال قاچاق سوخت به راهكار و سياست واحدي نرسيدهايم. با وجود صرف هزينه بسيار براي انسداد مرز در شرق باز هم شاهد آن هستيم كه «سوختكش»ها در همين محدوده جنوبشرق كشورمان حادثه ميآفرينند. ماجرا خيلي ساده است، بهاي سوخت در كشورهاي همسايه ما بسيار گرانتر از داخل ايران است. چه زماني كه دلار به رقم كنوني نرسيده بود و چه حالا. در داخل هيچكس نه نمايندگان مجلس و نه دولتيها حاضر به طرح اين واقعيت نيستند كه بايد بهاي سوخت واقعي شود. هر بار كه موضوع مطرح ميشود به تبعات اجتماعي و امنيتي آن ميپردازند و از حل موضوع سر باز ميزنند. در نهايت اينكه سال 1383 يك اتوبوس حامل سوخت قاچاق در همين محور ايرانشهر- بم دچار حادثه شد و همه سرنشينانش زندهزنده سوختند و حالا هم دوباره همين اتفاق را شاهديم. اين اتفاق به صورت مستمر در حال تكرار است و ارادهاي براي حل آن نميبينيم. شايد بگوييم حالا كه وضع اقتصادي كشور خراب است همين 4 قراني كه 4 تا سوختكش ميخواهند درآورند مساله است كه مانعش شويم. دستكم اگر قيمت سوخت واقعي شود، سبك زندگي همه ما تغيير ميكند. آن وقت كمتر كسي ريسك قاچاق سوخت را به جان ميخرد البته بايد اميدوار باشيم، ريسك بدتري به جان نخرد.
چرا خودكشي منتشر نشد؟
بهطور طبيعي خانم استاد هم مجبور ميشد وارد گفتوگو شود و به احتمال زياد اين ماجرا همان زمان مختومه ميشد و كار به قتل و جنايت و دادگاه امروز نميرسيد. البته اين فقط يك ادعاست. ما نميدانيم كه اگر اين خبر هم منتشر ميشد در نهايت و بهطور حتم چه اتفاقي رخ ميداد، ولي در هر حال اين وظيفه رسانهها بود كه پيگير شوند و خبر خودكشي را منتشر كنند و طبعا در ادامه خبر نيز تحليل و چرايي آن در دستور كار قرار ميگرفت. از اين نوع اخبار در ايران بسيار است كه هيچ يك در زمان خود در رسانهها منتشر نميشوند. اخبار فسادهاي مالي، اخبار رفتارهاي غيرقانوني و اخبار مشابه فقط هنگامي منتشر ميشوند كه كار از كار گذشته و اثرگذاري رسانه در آن مورد به حداقل رسيده است. اين مشتي نمونه خروار است از وضعيت ناكارآمد نهاد رسانه در ايران.
گريس وان و اقتدار ايران
انگليس جزيرهاي است در اروپا و عمده اقداماتش به دريا وابسته است و ايران نيز تامينكننده امنيت شاهراه ارتباطي جهان. با اين تفاسير تهران ميتواند عليه بريتانيا كه در منطقه خاورميانه جنايتهاي بسيار انجام داده و روزي بايد بابت تمام آنان عذرخواهي كند، اقدامات بازدارندهاي را سازماندهي كند، بنابراين اگر بريتانيا طي روزهاي آينده اقدام به آزادي نفتكش ايراني نكند، به چشم توانايي ايران را خواهد ديد.
اگر قرار بر آن است كه ايرانيان و خدمه كشتي
گريس وان با مشكلاتي مواجه شوند، تهران نيز ميتواند دست به چنين كاري بزند و باتوجه به بيانات روز گذشته رهبري و موافقت ايشان، انگليس در صورت پرهيز از آزادي نفتكش ايراني، قهر انقلابي را نظاره خواهد كرد، بنابراين تصميمگيري برعهده بريتانيا و مسوولان اين كشور است كه در زمين واشنگتن بازي كنند و منافع خود را فداي كاخ سفيد كنند يا اينكه براساس مقررات بينالمللي اقدام كرده و نفتكش ايراني را آزاد كنند.